مذاکره و عوامل بن بست آن
نرم افزار حسابداری محک : عوامل زیادی وجود دارد که عدم توجه به آن ها،می تواند یک مذاکره مبتنی بر تعامل را در معاملات تجاری شما به بن بست بکشاند.از آنجا که جلوگیری از به بن بست رسیدن مذاکره ،ساده تر از خروج آن از بن بست است و تبعات اقتصادی بیشتری برای شما دارد، به بررسی برخی از عوامل ایجاد بن بست می پردازیم تا بتوانید در عمل از شکلگیری آنها جلوگیری کنید.
عوامل بن بست در مذاکره:اهداف رقابتی و شرایط برنده بازنده:
در صورتی که حتی یکی از طرفین ،نگاه برنده-بازنده داشته باشد و احساس کند که در نهایت تنها یکی از دو طرف،میز مذاکره را به صورت موفقیت آمیز ترک خواهد کرد،دیگر نمی توان انتظار داشت که گفتگو با نتیجه مثبت به پایان پذیرد.به عنوان یک مذاکره کننده موفق ضمن این که می بایست ذهن خود را با نگاه برنده _برنده پرورش دهید، در تمام مدت باید بکوشید این نگاه را در ذهن مقابل نیز شکل دهید. حتما به یادداشته باشید که بهتر است پیش از مذاکره اهداف خود را اولویت بندی کنید و اولویت بندی رقیب را نسبت به مواضع تجاری خود حدس بزنید.به عنوان مثال تخفیفات را مطابق با کم شدن موارد ارائه خدمات خود اعمال کنید و یا بخشی از خدمات بعد از فرروش را به سمت مقابل سوق دهید.
-
سوء برداشت و پیش فرض:
در صورت شدت یافتن تعارض، به تدریج با گذشت زمان در طول جلسه، سو برداشت ها نیز بیشتر و جدیتر هر کس واقعیت ها را مطابق با دیدگاهی که خود از تعارض دارد تفسیر می کند.همه چیز با پیش فرض تفسیر شده وکوچکترین رفتارها را نیز درچارچوب تصویری کلی که از طرف مقابل در ذهن ساخته ایم،تبیین و تفسیر شود.در هر لحظه که قضاوتی منفی نسبت به طرف مقابل در ذهن شما مطرح می شود، بلافاصله از خود بپرسید که آیا این قضاوت از مبنای درستی برخوردار است؟ شاید آن قضاوت تنها بر اساس پیش فرض ها و سو برداشت های شما شکل گرفته باشد. مطالعه و حدس زدن موضع نسبی رقیب مانع از این سوبرداشت ها در هنگام برگزاری جلسه مذاکره خواهد شد.
-
درگیر شدن احساسات
عصبانیت،اضطراب،نگرانی و خستگی ناشی از مذاکره،همگی عواملی هستند که می توانن زمینه را برای ورود احساسات به حوزه تفکرات طرفین فراهم کنند. احساسات مانع تفکر صحیح و شفاف می شوند و ممکن است موجب شوند به تدریج، طرفین بیشتر و بیشتر از رفتار منطقی فاصله بگیرند. پس قبل و در حین مذاکره به خودتان یادآوری کنید که احساسات خود را در حین مذاکره بروز ندهید.
کاهش ارتباطات:
اثر بخشی ارتباطات، با افزایش میزان تعارض و نیز طولانی شدن مذاکره کاهش می یابد. هر چه زمان جلوتر میرود، طرفین احساس می کنند به شناخت بهتری از یکدیگر و خواسته های یکدیگر دست پیدا کرده اند. به همین دلیل کمتربه پیام های ارسال شده از سوی طرف مقابل توجه می کنند. سعی کنید پیش از مذاکره نهایی تعداد ارتباطات خود را کمتر و اطلاعات مختصر و مفید در اختیار مشتریانتان قرار دهید تا زمان مذاکره نهایی مهره های خود را رو کنید.
موضع گیری شدید و پافشاری بر آن
طرفین درگیر در یک مذاکره،معمولا از لحاظ ذهنی روی یک موضع خاص پافشاری می کنند و هر چه طرف مقابل نسبت به موضع آنها سخت گیرانه تر برخورد کند ، آنها نیز با تعهد بیش تری از موضع قبلی خود دفاع می کنند. احساس هر یک از طرفین این گونه است:عقب نشینی از موضع قبلی،موجب از دست دادن آبرو خواهد شد. مشکل دیگری که به تدریج و با گذشت زمان شکل می گیرد،ساده اندیشی در موضوع مذاکره است.اگر چه ممکن است موضوع مورد مذاکره پیچیده و چند وجهی باشد،اما به تدریج با گذشت زمان، هر یک از طرفین مذاکره را در شکلی ساده و تک بعدی ارزیابی می کند. چنین برداشتی ار مذاکره،به سختی می تواند به یک راه حل برنده_برنده و مورد توافق طرفین منتهی شود.
انعطاف پذیری در مذاکره را اولویت خود قرار دهید،البته انعطاف پذیری که سمت و سوی برد برد بگیرد.
بزرگنمایی اختلافات و کوچک شمردن شباهت ها:
هر چه موضع گیری ها محکم تر و موضوع اصلی مورد مذاکره درمیان حواشی ایجاد شده کم رنگ تر شود، هریک از طرفین ، دیگری و موضع وی را بیشتر در تضاد با مواضع خود میبیند.هر تفاوت جزئی، به عنوان مشکل بزرگی در مسیر مذاکره ارزیابی شده و هر شباهتی، هر چند مهم و بزرگ، به عنوان یک شباهت جزئی وبی اهمیت تفسیر می شود. این دیدگاه که معمولا به محض شکل گرفتن،گسترش نیز می یابد، موجب می شود طرفین تلاش کمتری برای پیش برد مذکره در مسیر مثبت از خود نشان می دهند.پس مانع از گسترش این دیدگاه شوید و پیشنهاد خود را طوری ارائه دهید که مواضع مشترک آن پر رنگ باشد.