اگر کسب و کار را شبیه یک موجود زنده در نظر بگیریم، مشتری هم مانند قلب تپنده این موجود زنده می باشد. قلب مانند یک پمپ وظیفه خون رسانی را به دیگر اعضا دارد. پس پویایی و زنده ماندن خیلی به عملکرد آن وابسته است. دقیقا مشتری هم در کسب و کار ما چنین وظیفه ای بر عهده دارد. حیات کسب و کارها خیلی وابسته به تعداد مشتریانشان و حجم خرید آن ها می باشد.
در دنیای پر رقابت امروز و با وجود شبکه های اجتماعی و بالا رفتن اطلاعات عمومی مشتریان، جذب و نگهداری مشتریان نسبت به قبل کار دشوار تری شده است. حال چگونه می شود در این رقابت پایاپای ، پیروز شویم و بتوانیم نظر مشتریان بیشتری را به خود جلب کنیم و آن ها را به خود وفادار کنیم تا همیشه از ما خرید کنند.
دانلود فایل صوتی مقاله
در این مقاله می خواهیم چند نکته کاربردی برای شناسایی بهتر مشتری و نحوه نگهداری آن ها را بررسی کنیم.
اگر قصد دارید به صورت پیوسته و مداوم در کار خود پیش رفتی داشته باشید و قلمرو کسب و کارتان را گام به گام بزرگتر کنید باید دقت داشته باشید که داشتن برنامه، صبر و استمرار مهم ترین فاکتورهایی است که یک صاحب کسب و کار باید داشته باشد.
خیلی از مدیران یا کاسب ها برای بهبود شرایط اقتصادی یا فروش بیشتر خود، بدون برنامه عمل می کنند و صرفا با انجام یک یا چند فعالیت می خواهند خیلی سریع به نتیجه برسند. مشکل اکثر افراد دقیقا از همین جا شروع می شود.
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود… رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود
خب … برای شروع می خواهیم از مهم ترین عضو مجموعه خود که مشتری است شروع کنیم. بیایید یکبار دیگه این سوالات را از خودمان بپرسیم:
مشتریان ما دقیقا چه کسانی هستند؟
آن ها دقیقا چه چیزی را می خواهند؟
هر کدام از آن ها چه رفتاری دارند؟
احساسات جایگاه ویژه ای در فرآیند خرید دارد، اکثر افراد چه مرد و چه زن، با احساسات و عواطف خود تصمیم به خرید می گیرند و تقریبا می شود گفت که منطق خیلی در این مرحله جایگاهی ندارد ( نباید از اطلاعات و منطق افراد غافل شد! ) پس اگر از نوع احساسات و عواطف مشتریان خود آگاه باشید، تقریبا ۵۰٪ از برنامه فروش خود را جلو برده اید. بجای تاکید بر ویژگی های خدمات یا محصول خود، بهتر است بر روی اطلاعاتی تمرکز کنیم که برای مشتری ارزشمند یا هیجان انگیز است. ( هدف قرار دادن سلایق مشتری )
مشتری را تحریک کنید!
نحوه برخورد شما با مشتری، عامل اصلی در تصمیم گیری خرید مشتری است. طرز صحبت کردن شما، حرکات دست، نگاه شما و نحوه استفاده از کلمات باید به خوبی و متناسب با مشتری انتخاب شود.
بعضی از مشتریان نیاز به احترام بیشتری دارند، احتمال خرید آن ها با میزان احترام که می گذارید رابطه مستقیم دارد. اگر شما بهترین خدمات را به آن ها را بدهید و احترام در خور آن ها را نداشته باشید، آن ها هیچگاه از شما خرید نمی کنند. خیلی از افراد مسن و مدیران، چنین تیپ رفتاری دارند.
بعضی از افراد برای دریافت حس خوب، و دیده شدن اقدام به خرید می کنند. ویژگی های محصول و شاید قیمت، خیلی برای آن ها مطرح نیست، ظاهر و بسته بندی برای آن ها مهم تر است.گروه سوم افرادی هستند که راحتی و آسایش خانواده را مد نظر قرار می دهند.
و گروه آخر ، افرادی هستند که کیفیت، قیمت و جزییات کلا یا خدمات شما مورد توجه آن هاست.
باید دقت کنیم که مشتری از کدام یک ازین گروه هاست و دقیقا دنبال چه چیزی می گردد.
سوالات و درخواست های مشتریان به ما کمک می کند تیپ های رفتاری آن ها را به درستی تشخیص دهیم.
اگر هوشمندانه رفتار کنید و سوالاتی را از قبل طراحی کنید می توانید خواسته های اصلی مشتری را متوجه شوید.تقریبا می توان گفت احساسات مشتری ۹۰٪ از فروش شما را قطعی خواهد کرد. متاسفانه برخی از فروشندگان نه توجه ای به این مساله دارند و نه رفتار مناسبی با مشتری! در این شرایطی که رفتار متناسبی با مشتریان نمی شود، شما با رویی خوش و لبخندی گرم نظر مشتری را جلب کن و احساس خوبی را در آن ها ایجاد کن.
برای مشتری خود خاطره ای خوش بسازید.