یکی از عوامل موفقیت در هر کسب و کاری، داشتن مدیران عالی و موثر می باشد. مدیریت اساسی ترین و مهمترین رکن موفقیت یک سازمان و مجموعه می باشد. فارغ از جنسیت، مدیر باید الهام بخش کارمندان تحت امر خود باشد تا آنها نیز با اعتماد به نفس کامل، وظایف خود را به نحو احسنت انجام دهند.
فهرست مطالب
مطابق آمار ارائه شده، متاسفانه مدیران حدود 60 درصد کسب و کارها، آنطور که باید توانایی لازم را برای مدیریت ندارند و این موضوع عملکرد کلی سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث می شود تا امورات آنطور که باید، پیش نروند و بیشتر مواقع کسب و کار با شکست مواجه می شود. این آمار اضافه می کند، در حدود 37 درصد کارمندان نیز شغل خود را به دلیل مدیریت بد ترک می کنند.
در واقع مدیریت یک هنر است. مشخص است که هر کسی در این عرصه بهتر عمل کند، موفقیت به سراغش می آید.
مطالعات زیادی جهت بررسی علت های کارآمدی و ناکارآمدی مدیران انجام گرفته است . از نتیجه این مطالعات و تحقیقات دیدگاه مختلف رفتاری ،انگیزشی و مهارتی را میتوان استنباط و استخراج نمود.
الف) رفتارها
یکی از نظرات بحث برانگیز در مورد مدیران ارائه ۵۱ رفتار بود که در ارتباط با کارآمدی مدیریت مطرح گردید. محققین با جمع بندی این ۵۱ رفتار آنها را در شش مجموعه رفتاری خلاصه نموده اند:
کنترل محیط سازمان و منابع آن : این مطلب در برگیرنده یکسری اقدامات از قبیل حضور فعالانه در برنامهریزیها ،جلسات اختصاصی و تصمیمگیریهای مرحلهای است که در راس همه این فعالیتها ،بررسی تغییرات محیطی قرار دارد ، لذا مدیر در تغییرات محیط هم باید در راس کار باشد.
سازماندهی و هماهنگی: در این نقش مدیر در ارتباط با فعالیت ها و وظایف سازمانی باید ضمن سازماندهی منابع انسانی هماهنگی لازم را بین فعالیت های مختلف درون سازمانی ایجاد نماید. این مجموعه شامل اطلاعات کاربردی و رسانههای ارتباطی برای شناسایی درک و تغییر مسائل، و نیز تصمیم گیری اثربخش می باشد.
کاربرد اطلاعات: این سری از رفتارها شامل استفاده از شبکه اطلاعات و ارتباطات جهت شناسایی مسائل و درک محیط در حال تغییر و اتخاذ تصمیم های موثر می گردد.
ایجاد زمینههای رشد و بالندگی : مدیرکارآمد باید از طریق آموزشهای مستمر در ارتباط با کار خود، زمینه های رشد و بالندگی و تعالی کارکنان و زیردستان را فراهم آورد.
انگیزش کارکنان و کنترل تعارض: یک مدیر از طریق عوامل برانگیزاننده کارکنان را به نحوی رهبری میکند که آنها احساس می نمایند باید کار را به نحوه شایسته انجام دهند. مدیر کارآمد از هرگونه تعارضی که ممکن است مانع انگیزش کارکنان شود باید جلوگیری نماید.
حل مسائل راهبردی: نقش مدیریت پذیرش مسئولیت تصمیمات اتخاذ شده و نیز اطمینان از اجرای آنها توسط زیردستان است.
محققین معتقد هستند که این ۶ مطلب بیش از ۵۰ درصد کارامدی یک مدیریت را در بر دارد.
ب) انگیزش
جنبه دیگری از کارایی مدیریت، ناشی از اشتیاق فرد به مدیر بودن می باشد که از آن به عنوان انگیزش مدیریتی جهت اجرای یک برنامه تحقیقاتی یاد میشود (میر و اسمیت،1982). محققین دریافته اند که دستیابی به سطح انگیزش مدیریتی میتواند با توجه به عناصر هفت گانه زیر حاصل گردد:
پذیرش اقتدار : اشتیاق به پذیرش اقتدار مافوق.
بازی های رقابتی: اشتیاق شرکت در رقابت ها شامل بازی ها و تمریناتی که منجر به برگزیدن افراد برتر میشود.
موقعیت های رقابتی: اشتیاق به شرکت در فعالیتهای رقابتی شامل فعالیت های کاری و شغلی با حضور همکاران.
جسور بودن : به صورت مشتاقانه و فعالانه و به گونهای ادعا آمیز فعالیت نمودن.
تحمیل خواست ها: اشتیاق به صدور دستور که دیگران چه کاری را انجام دهند و اثرگذاری از طریق آن
متمایز شدن تمایل به برتر بودن از سایر افراد گروه.
وظایف عادی : اشتیاق جهت انجام کارهای روزمره که اغلب همراه با کارهای مدیریتی است.
تحقیقات حاکی از آن است که بیشتر مدیران موفق از عوامل انگیزشی بیشتری در مدیریت خود استفاده می کنند.
ج) مهارتها
مشهورترین نظریه های کارآمدی مدیریت ، مدیریت را به چهار مهارت حساس تقسیم نموده است (کاتز۱۹۷۴) . به عبارت دیگر یک مدیر کارآمد باید در چهار مهارت زیر خبره باشد:
مهارت های ادراکی : توانمندی فکری جهت ایجاد هماهنگی بین تمام ذینفعان و فعالیتهای سازمانی.
مهارت های انسانی: توانمندی درک و برانگیختن دیگران و کار کردن با افراد و دیگر گروهها.
مهارتهای فنی : توانمندی در استفاده از ابزارها روشها و فنون تخصصی.
مهارت های سیاسی: توانمندی در ارتقاء جایگاه افراد ایجاد یک پایگاه قدرت و برقراری رابطه صحیح.
حال سوال این است آیا مدیران برای موفقیت باید در تمامی مهارت هایی که ذکر شد توانمند باشند؟
باید گفت برای یک مدیر شایسته جواب مثبت است. با این وجود تحقیقات نشان می دهد مهارت های ادراکی تا حد زیادی جزء ملزومات مدیران عالی می باشد .علاوه بر این به مهارت های انسانی از قبیل توانایی گوش کردن، ارتباطات کلامی، صبور بودن و درک نیازمندیهای زیردستان صرفنظر از سطوح مدیریت تاثیر زیادی در میزان موفقیت مدیران کارآمد دارد.
نتیجه گیری
یک مدیر کارآمد نیاز به توانمندی در مهارت های بین فردی دارد از قبیل: استفاده از شبکههای ارتباطی ،توانمندسازی کارکنان، برانگیختن دیگران و حل تعارضات. مدیرانی که در برانگیختن افراد نمره بالاتری می گیرند علت آن میتواند شرکت در فعالیتهای رقابتی، سهیم شدن در کار گروهی و اعمال قدرت برای دیگران باشد و در حقیقت مهارت های بین فردی خود را که مهارت های انسانی و سیاسی است به نمایش میگذارند.
توجه به مهارت های بین فردی اهمیت بسزایی دارد، در غیر اینصورت کارایی مدیریت از بین خواهد رفت. امروزه شواهد زیادی وجود دارد که برخی از سازمانها مانند رسانههای ارتباط جمعی، واحدهای آموزشی و سازمانهای از این قبیل به دلیل عدم توجه به این مسائل کارایی لازم را نداشته و با مشکلاتی مواجه هستند.
برای دریافت جدید ترین مقالات، ایمیل خود را وارد کنید:
با نشر این محتوا، جامعه وبلاگ محک را گسترش دهید
محمد باقریان
باقریان هستم از سال 1386 در حوزه تجارت الکترونیک و طراحی سایت و تولید محتوا فعالیت خودم را با مدیریت چند وب سایت آموزشی شروع کردم، اکنون به صورت تخصصی در زمینه دیجیتال مارکتینگ فعالیت میکنم ، اوقات فراغتم را بیشتر با ورزش و مطالعه سپری میکنم.
زمان مطالعه این مقاله: 4دقیقهاستعلام بدهی مالیاتی یکی از مهمترین مراحل در مدیریت مالیاتهای شخصی و شرکتی است. این فرآیند به افراد و شرکتها کمک میکند تا از وضعیت مالیاتی خود آگاه شوند و از بروز مشکلات مالیاتی در آینده جلوگیری کنند. با استفاده
زمان مطالعه این مقاله: 5دقیقهجرایم مالیاتی سامانه مودیان و پایانههای فروشگاهی از جمله موضوعات مهم در حوزه مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم به شمار میرود. این جرایم با هدف ایجاد نظم و شفافیت بیشتر در سیستم مالیاتی کشور وضع شدهاند و تاثیر بسزایی در کاهش
زمان مطالعه این مقاله: 4دقیقهتشکیل پرونده مالیاتی یکی از مهمترین کارهایی است که صاحبان کسبوکار، دستگاههای پوز یا املاک اجارهای و خودروها باید انجام دهند. زیرا طبق قانون همه فعالان اقتصادی باید این پرونده را داشته باشند و در زمانهای مشخصی از سال، اظهارنامههای