دانستن اصطلاحات مالی و حسابداری یکی از الزامات مدیریت یک کسب و کار محسوب می شود. حتی اگر شرکتی گروه حسابداری داشته باشد و یا امور حسابداری خود را به شرکتهای حسابداری حرفهای برونسپاری کند، دانستن اصطلاحات نرم افزاری حسابداری و اصول اولیه حسابداری به ایجاد هماهنگی و انجام درست کار کمک قابل توجهی میکند. به عنوان صاحب یک کسب وکار، یکی از اولین کارهایی که باید انجام دهید این است که اطمینان حاصل کنید که از شرایط و نحوه انجام حسابداری درک اصولی دارید. ممکن است عجیب باشد، اما حتی با وجود یک حسابدار یا گروه حسابداری در شرکت، دانستن حداقل چند اصطلاح کلیدی حوزه حسابداری، شما را در مدیریت بهتر کسب و کارتان یاری میدهد.
حسابداری حرفه ای و تسلط بر اصطلاحات مالی و حسابداری
یک حسابدار خوب میتواند وضعیت مالی کسب و کار شما را به زبان ساده توضیح دهد. بنابراین، لازم نیست آموزش حسابداری حرفهای دیده باشید یا کاملاً به اصول و اصطلاحات مهم حسابداری حرفهای مسلط باشید. اما اگر برخی از اصطلاحات ضروری حسابداری و اصول اساسی آن را بدانید، در جلسات گفتگو با حسابداران و کارمندان شرکت هیچ نکتهای را از دست نمی دهید و جلسات شما پربارتر و کارآمدتر خواهد بود. در این مقاله از نرم افزار حسابداری محک به تعاریف اصطلاحات حسابداری پرداخته ایم تا بتوانید ارتباط بهتری با حسابداران خود داشته باشید.
فایل صوتی مقاله را در زیر میتوانید گوش کنید.
اصطلاح دارایی در حسابداری
دارایی ثروتی است که به طور کامل و بدون بدهی یا وام توسط یک کسب و کار انباشته شده است. دارایی میتواند مواردی باشد که به مرور زمان مستهلک میشوند، یا کالاهایی که به مشتریان فروخته میشوند یا ممکن است شامل پول و سرمایه گذاری ها، ساختمان و املاک، حساب های دریافتی، موجودی انبار، تجهیزات و ملزومات باشد. داراییهای آشکار به دو نوع منقول (جاری) و غیر منقول (ثابت) تقسیم میشود.
- دارایی منقول: داراییهای جاری، مواردی هستند که طی یک سال قابل تبدیل به پول نقد باشند و میتواند به صورت نقدی، موجودی یا حسابهای دریافتی باشد.
- دارایی غیر منقول: داراییهای ثابت، بلند مدت و غیر قابل نقل از قبیل املاک و مستغلات، زمین یا ماشین آلات اصلی است که مزایایی برای یک شرکت فراهم میکند.
علاوه بر آن میتوان امروزه سرمایههای پنهان هم برای شرکتها متصور شد که این داراییها برای شرکت ارزش آفرینی کرده و در میزان درآمد شرکت موثرند. این قسم دارایی را معمولاً به چند دسته تقسیم میکنند: سرمایه انسانی، سرمایه مشتری، سرمایه ساختاری و سرمایه اجتماعی.
- سرمایه انسانی: اگر همه موارد دیگر یکسان باشند، اغلب مردم حاضرند برای یک تیم حرفهای و با استعداد مبلغ بیشتری پرداخت کنند تا یک تیمی متوسط یا معمولی. پس می توان گفت سرمایههای انسانی یک شرکت میتواند منبع افزایش درآمد آن باشد.
- سرمایه مشتری: کسب و کاری که روابط عمیق و پایدار با مشتریان دائمی یا وفادار خود داشته باشد، احتمالاً بیشتر از کسی که تعداد بیشتری مشتریان غیر دائمی یا ناپایدار دارد، امنیت مالی و درآمد پایدار کسب خواهد کرد.
- سرمایه ساختاری: اگر کسب و کاری از ساختار اداری یا سیستم عامل و یا برنامههای خاصی استفاده کند که از مشتری و سرمایه انسانی آن پشتیبانی کند، نسبت به مشاغلی که حمایت چندانی از مشتریان و کارمندان با استعداد خود به عمل نمیآورد، پایداری و هماهنگی بیشتری خواهد داشت و به همان نسبت امکان درآمدزایی بیشتری دارد. در چنین سیستمهایی برای اطمینان از کارآمدی بهتر، باید از مالکیت معنوی افراد هم حمایت به عمل آورد و در این صورت کارکنان هم با تعهد و وفاداری بیشتری کار میکنند.
- سرمایه اجتماعی: از نظر تجاری، سرمایه اجتماعی و روابط و شبکههای شخصی، چه در داخل سازمان و چه در خارج از آن در موفقیت سازمان تاثیر بسزایی دارد. روابط و شبکههای داخلی یا خارجی یک شرکت به ایجاد اعتماد و احترام در بین کارکنان کمک میکند و منجر به افزایش عملکرد شرکت میشود. سرمایه اجتماعی فرهنگ سازمان نیز به حساب می آید و اگر کسی بتواند در سازمان خود باعث گسترش آن شود، باعث افزایش درآمد شرکت میشود. وجود فرهنگ روشن در شرکت، باعث میشود همه به عنوان یک گروه بهتر عمل کرده و بیشتر از شرکتهای بدون شفافیت سوددهی داشته باشند.
درآمد چیست؟
در آموزش حسابداری یکی از مهمترین عواملی که نیاز به محاسبات مالی را ایجاب میکند تعیین سود و زیان کسب و کار است و این با دارایی تعریف میشود. دو تعریف برای درآمد داریم؛ درآمد خالص و ناخالص. درآمد ناخالص، مجموع کل پولی است که از طریق فروش کالا و خدمات، سهام شرکت، بهره، حق امتیاز، دارایی و غیره قبل از کم کردن هزینهها ایجاد میشود و عایدی به درآمد خالص یا همین مقادیر پس از کم کردن هزینهها گفته میشود. در واقع درآمد ناخالص حد بالا و درآمد خالص یا عایدی حد پایین یا رقم “پایین” درآمد و معیاری برای مقدار سود شرکت است.
- درآمد ناخالص (Revenue)
هم عایدی و هم درآمد ناخالص در تعیین قدرت مالی یک شرکت مفید هستند، اما قابل تعویض نیستند. درآمد ناخالص فقط تأثیر تولید و فروش را بر درآمد شرکت نشان میدهد و کارآیی عملیاتی که میتواند تأثیر چشمگیری در حد پایین درآمد داشته باشد را در نظر نمیگیرد.
- عایدی (Income)
حد پایین یا درآمد خالص، چگونگی کارآیی یک شرکت را با احتساب هزینهها و مدیریت هزینههای عملیاتی آن توصیف میکند. عایدی اغلب مترادف درآمد در نظر گرفته میشود زیرا هر دو عبارت به جریان نقدی مثبت اشاره دارند. با این حال، اصطلاح عایدی تقریباً همیشه به حد پایین یا درآمد خالص اشاره دارد زیرا نشان دهنده کل درآمد پس از محاسبه کلیه هزینهها و درآمد اضافی است. به نظر میرسد درآمد خالص شرکت یک معیار مهم برای سنجش سودآوری یک شرکت است.
هزینههای تجاری چیست؟
هزینههای اقتصادی هزینههایی است که مربوط به اداره یک تجارت می شود. هزینههای مربوط به راه اندازی یک تجارت به عنوان “هزینه سرمایه” کسر میشود. در واقع هزینه تجاری هزینههایی است که یک کسب و کار برای تولید درآمد صرف کرده است و شامل هزینههای مشخص و ثابت (مانند حقوق و غیره) یا هزینههای متغیر، به عنوان مثال آن هایی که بسته به چرخه فروش یا تولید متغیر هستند، میشود. طبق تعریف، هزینههای کسب وکار باید “معمولی و ضروری” باشد. برای اینکه هزینهها به عنوان یک هزینه شغلی مشمول کسر مالیات شود، باید هم عادی و هم ضروری باشد. هزینههای معمولی و ضروری، باید “معقول” نیز باشد.
- هزینههای ثابت: هزینه ثابت هزینهای است که با حجم فروش تغییر نمیکند. به عنوان مثال، اگر یک شرکت بیشتر بفروشد، اجاره و حقوق تغییر نمیکنند. نقطه مقابل یک هزینه ثابت یک هزینه متغیر است.
- هزینههای متغیر: این ها هزینههایی هستند که با حجم فروش تغییر میکنند و برعکس هزینههای ثابت، هزینههای متغیر با فروش بیشتر افزایش مییابد زیرا هزینهای است که شرکت برای تحویل فروش متحمل شده است. به عنوان مثال، اگر شرکتی محصولی تولید کند و بازار تقاضای خرید بیشتر از آن محصول را داشته باشد، برای تأمین افزایش تقاضا به مواد اولیه بیشتری احتیاج دارند.
- هزینههای معمولی: هزینههایی که معمولاً توسط استانداردهای عمومی صنعت مورد استفاده قرار میگیرد. این به معنای هزینههایی است که در صنعت یا کسب وکار شما معمول و برای اداره شغل شما لازم است. در این صورت هزینههای معمولي از ماليات كسب و كار کسر میشوند.
- هزینههای لازم: هزینههایی که برای انجام کسب و کار یا تجارت شما مفید و مناسب است. هزینههای لازم قابل کسر مالیات نیست مگر اینکه جزء هزینههای عادی به حساب بیایند.
برای مثال هزینههایی که با ارسال خبرنامه، کارتهای تخفیف یا سایر موارد تبلیغاتی توزیع میشود با هدف ارتقاء روابط با مشتری یا ایجاد مشاغل جدید توزیع میشود، نمونههایی از هزینه معمولی و ضروری معقول هستند؛ اما پرداخت مبلغ زیادی برای پردههای مجلل برای دفتر کار مدیر، هزینه معمولی یا ضروری تلقی نمیشود. شاید مهمترین چیزی که در آموزش حسابداری و امور مالی باید بیاموزیم، مدیریت هزینهها، کاهش هزینههای غیر ضروری و کنترل هزینههای معمولی و ضروری به گونهای که موجب سودآوری کسب و کار گردد می باشد.
منظور از بدهی چیست؟
کلیه تعهدات مالی و مواردی که یک شرکت هنوز پرداخت نکرده است به عنوان بدهی در نظر گرفته میشود. بدهیها اغلب در ترازنامه با عناوینی مانند قابل پرداخت، مشخص میشوند. نمونههایی از بدهیها عبارتند از: مالیات بر درآمد، اجاره، خدمات شهری، حسابهای قابل پرداخت (پولی که به فروشندگان برای محصولات و خدمات خریداری شده با اعتبار باید پرداخت شود)، دیون فروش، چکها و قبوض قابل پرداخت، دستمزد، بدهکاری به تأمین کنندگان سرمایه و وامها هستند.
- بدهیهای جاری: بدهیهای جاری بدهیهای شما در طی یک سال از تاریخ ترازنامه شما است.
- بدهیهای بلند مدت: بدهیهایی هستند که در طی یک سال از تاریخ ترازنامه شما قابل پرداخت نیستند مانند وام بانکی بلند مدت.
اصطلاحات مهم حسابداری و حسابرسی
تا به اینجا به برخی از مهم ترین اصطلاحات اشاره کردیم . در ادامه لیستی از دیگر اصطلاحات مهم حسابداری و حسابرسی را آورده ایم :
- بستانکار (CREDITOR): به شخص حقیقی یا حقوقی که حقی بر شخص حقیقی یا حقوقی دیگری دارد. (طلبکار).
- بدهکار (DEBTOR): شخص حقیقی یا حقوقی که بدهی به شخص حقیقی یا حقوقی دارد و موظف به پرداخت بدهی خود است. (سمت راست ترازنامه حسابداری دو طرفه).
- اکانتینگ حسابداری (accounting): منظور، فعالیت یک مجموعه تجاری است که اطلاعات این فعالیت در قالب گزارش و صورتهای مالی ارائه و در اختیار صاحبان سهام در شرکت های مسئولیت محدود، سهامی خاص و عام قرار می گیرد.
- حساب دریافتنی (account receivable) : به پولی که در آینده برای فروش کالا یا خدمات از مشتری دریافت و وصول خواهد شد حساب دریافتنی می گویند. اگر حسابی مشکوک الوصول باشد، در قالب مشکوک الوصول در گزارش های حسابرسی درج می شود.
- اسناد پرداختنی (NOTE PAYABLE): اسناد، بدهی های یک شرکت هستند که به صورت مکتوب، متعهد به پرداخت آن هستیم.
- اسناد دریافتنی (GENERAL PARTNERSHIP): به درآمد هایی است که وصول آنها در آینده، از سوی فروشنده (متعهد) اتفاق می افتد اسناد دریافتنی میگویند. مثل سود اوراق مشارکت.
- حساب پرداختی (account payable): حسابهای پرداختنی، یک حساب بدهی جاری است که در آن مبالغ مربوط به خرید کالا یا خدمات به صورت نسیه و اعتباری، ثبت میگردد.
- سرمایه (asset): می تواند قابل لمس (tangible) مثل کالا باشد یا غیر قابل لمس (intangible) مثل سهام یک شرکت باشد.
- دارایی: به جمع بدهی و سرمایه دارایی می گویند.
- دارایی بلند مدت (LONG TERM ASSETS): منظور، هر دارایی به جز دارایی جاری است.
- بدهی بلند مدت (LONG TERM DEBT): منظور هر بدهی به جز بدهی جاری است.
- نقدینگی (LIQUIDITY): به قابلیت یک شرکت در تبدیل یک کالا یا خدمت به وجه نقد ، نقدینگی می گویند.
- درامد (INCOME): منظور، افزایش در سرمایه است که در نتیجه فروش کالا یا خدمات اتفاق می افتد.
- بدهی (liability): منظور تعهد یک شرکت است به شخص حقیقی یا حقوقی (دولتی/خصوصی) در قبال پرداخت .
- ترازنامه (balance sheet): در تراز نامه یک شرکت، شما دارایی، بدهی و سرمایه را در یک بازه زمانی مشخص مشاهده می کنید. در واقع ترازنامه صورت وضعیت مالی است که البته تمام واقعیت ها را بیان نمی کند.
- تراز نامه آزمایشی (TRIAL BALANCE): فهرستی از مانده حساب دفتر کل است که باید ماهانه تهیه شود. منظور، ابزاری برای احراز سنجش مدارک حسابداری یک شرکت است که در حسابداری دوطرفه، لحاظ می شود. اگر مانده گیری ها صحیح باشد، مانده بدهکار درج شده در حساب دفتر کل با مانده بستانکار حساب ها باید برابر باشد.
- تراز آزمایشی تعدیل شده (ADJUSTED TRIAL BALANCE): منظور صورت مالی می باشد که سبب می شود تا سود یک شرکت به صورت صحیح، استخراج شده و بدهی ها نیز به درستی گزارش شود.
- تراز آزمایشی اختتامی : به فهرست کلیه حساب های دفتر کل و مانده هر یک از آنها در پایان دوره بعد از انجام ثبت های بستن در دفتر روزنامه، تراز آزمایشی اختتامی می گویند.
- اصل ثبات رویه: به رویه ثابت از روش های حسابداری در دوره های مختلف مدیریت مالی یک شرکت ، اصل ثبات رویه می گویند.
- اصل افشا: به پذیرش این واقعیت که صورت های مالی، قابل استفاده برای ارزیابی و تصمیم گیری افراد خارج از واحد تجاری باشد، اصل افشا می گویند.
- ارزش دفتری (BOOK VALUE): تفاوت حاصل دارایی با استهلاک انباشته، ارزش دفتری را تعیین می کند .
- هزینه (expense): هزینه باعث کاهش سرمایه می شود. یعنی دارایی که باید خرج شود تا یک مالکیت بدست آید یا کالا یا خدماتی در اختیار مشتری قرار بگیرد.
- حساب اسمی: به حسابی که درآمد و هزینه را با توجه به یک دوره معین مشخص می کند، حساب اسمی می گویند. مثل حساب برداشت.
- حساب دائمی: به حساب حقیقی که در پایان دوره مالی، بسته نمی شود.
- کاربرگ (WORKSHEET): کاربرگ حسابداری یک فرم دارای چند ستون است که به منظور تهیه صورت های مالی از طریق تراز آزمایشی بکار برده می شود.
- ثبت معکوس (REVERSING ENTRIES): به ثبتی که در اولین روز پس از وقوع ثبت تعدیلی رویدادهای مالی انجام شده و باعث جابجایی بدهکار و بستانکار در صورت ثبت تعدیلی دوره قبلی می شود، ثبت معکوس می گویند.
- حسابداری تعهدی (ACCURAL BASIS ACCOUNTING): به شناسایی و ثبت رویدادها به محض وقوع بدون توجه به تاثیر آن بر وجوه نقد شرکت ،حسابداری تعهدی می گویند .
- حسابداری نقدی (CASH BASIS ACCOUNTING): به حسابداری مبتنی بر اثر تبادل وجه نقد (دریافتنی یا پرداختنی) می گویند.
- حسابداری متقابل (MUTUAL ACCOUNTING): منظور حسابداری که دارای حساب متقابل بوده و مانده ای عکس مانده حساب خود را دارد.
- صورت سود و زیان تک مرحله ای: شکلی از صورت سود و زیان که دارای ۲ بخش شامل درآمد و هزینه می باشد.
- گردش وجوه نقد (CASH FLOW): اصطلاحی رایج است که صورت دریافت و پرداخت های نقدی یک شرکت که بر اساس نیازهای سرمایه گذاری، عملیاتی و تامین مالی دسته بندی شده است را نشان می دهد.
- نمودار حساب : کلیه حساب ها و شماره رویداد ها در دفاتر کل پلمپ شده یک شرکت است.
- دفتر روزنامه (JOURNAL): منظور، درج رویدادهای مالی در یک بازه زمانی مشخص به ترتیب تاریخ وقوع و مبتنی بر اسناد و مدارک قابل رویت که با دفاتر کل، دفاتر قانونی یک شرکت را تشکیل می دهند و داشتن آن طبق ماده ۷ قانون تجارت ایران، الزامی است.
- دفتر روزنامه عمومی: دفتری که برای ثبت مبادلاتی استفاده می شود که در دفتر روزنامه اختصاصی درج نمی شود.
- دفتر کل (GENERAL LEDGER): منظور، مخزن مرکزی داده های مالی و غیر مالی یک شرکت است که کلیه اطلاعات مالی اعم از بدهی، دارایی، درآمد، حقوق صاحبان سهام و هزینه ها به تاریخ وقوع رویداد مالی، ثبت می شود و اساس مدیریت مالی یک بنگاه محسوب می گردد.
- ذخیره مطالبات مشکوک الوصول: منظور، حساب هایی است که وصول آن جای تردید دارد و ذخیره مطالبه وصول هم گفته می شود.
- بدهی احتمالی: بدهی بالقوه که هنوز قطعیت پیدا نکرده است.
- متوسط دوره وصول مطالبات: منظور، نسبت میانگین حساب های دریافتنی به فروش روزانه کالا و خدمات است.
- بهره ، درصد و دوره بهره: منظور، پولی که خریدار (وام گیرنده) به منظور استفاده از پول به فروشنده (وام دهنده) پرداخت می کند. دوره بهره، از تاریخ صدور سند آغاز و تا تاریخ سر رسید ادامه می یابد. نرخ آن، درصدی است که برای محاسبه مبلغ بهره محاسبه می شود.
- FOB مبدا و مقصد: اصطلاحی متداول در واردات و صادرات که مالکیت کالا از فروشنده یا خریدار در مکان جغرافیایی خاص واگذار می شود.
- لایفو: منظور، روش ارزیابی کالا است که در آن، فرض می شوند که کالایی که آخر خریداری شده، اول فروش می رود. LAST IN. FIRST OUT است. ذخیره لایفو نیز تفاوت بین بهای تمام شده موجودی کالا با بهای تمام شده موجودی در روش فایفو. (FIRST IN FIRST OUT).
- روش تسریعی استهلاک: روشی است که استهلاک سال های اولیه را بیش از استهلاک سال های بعدی محاسبه می کند.
- مبلغ استهلاک: تفاوت بهای تمام شده یک دارایی ثابت با ارزش اسقاط کردن دارایی.
- ارزش اسقاط برآوردی: بهای فروش مورد انتظار کالا یا خدمات پس از پایان عمر مفید آن.
- عمر مفید برآوردی: منظور، مدت زمانی است که بتوان از یک دارایی منتفع شد. عمر مفید در قالب سال و میزان تولید و . . . اندازه گیری می شود.
- دارایی نامشهود: مثل حق اختراع، مثل برندینگ، مثل علائم تجاری که در اقتصاد دیجیتالی دیده می شود. ارزش برندگوگل، ده ها میلیارد دلار است و این یک دارایی غیر قابل لمس است.
- روش مجموع سنوات: منظور، روش تسریع استهلاک که هزینه استهلاک هر دوره از ضرب مبلغ قابل استهلاک یک دارایی به وجود می آید.
- تنزیل یک سند : منظور، قرض از بانک یا موسسه مالی و اعتباری است که فروشنده، بهره را از ارزش اسمی سند کسر کرده و مبلغ خالص آن را پرداخت می کند.
- دیون بلامحل : بدهی قابل پرداخت در دوران گذشته است که اعتباری برای پرداخت آن در نظر گرفته نشده باشد.
- فدراسیون بین المللی حسابداری: مرجع حرفه ای اکانتیک در جهان که با IFAC نام گذاری می شود.
- حسابداری مدیریت (managerial accounting):در فرآیند حسابداری مدیریت ، برای مدیران ارشد شرکت ها صورت های مالی تهیه می شود . .
- اصول حسابداری (GAA Principles): یعنی راهنمای پذیرفته شده که اصول تدوین صورت های مالی و نحوه گزارش گیری و گزارش دهی را تعیین می کند.
- پیش پرداخت هزینه (PREPAID EXPENSES): کلمه پیش پرداخت به این معناست که ما پولی را قبل از دریافت کالا و خدمات به کسی پرداخت می کنیم .
- پیش دریافت درآمد : منظور، یک بدهی است که گیرنده وجه (فروشنده)، متعهد می شود که کالا یا خدماتی را در آینده به پرداخت کننده وجه (خریدار یا مشتری) ارائه کند. مثل وجه حاصل از پیش فروش خودرو.
- چرخه حسابداری (ACCOUNTING CYCLE): به حسابداری صورت مالی در یک بازه زمانی مشخص چرخه حسابداری می گویند.
- دوره مالی (FINANCIAL PERIOD): به بازه زمانی برای مشخص کردن سود یا زیان یک شرکت که در پایان هر دوره، وضعیت مالی بنگاه در گزارش ها درج می شود، دوره مالی می گویند.
- حسابداری مالی (financial accounting): یعنی فراهم کردن اطلاعات تجاری یک شرکت برای بیرون شرکت.
- صورت مالی (financial statement): یعنی مشخص کردن اطلاعات استخراج شده از عملکرد و گردش سود و زیان یک شرکت که برای مخاطبان، مستند و مستدل باشد.
- سال مالی (FINANCIAL YEAR): منظور، دوره ای برای محاسبه وضعیت مالی سالیانه در یک شرکت است. سال مالی در ایران با کشورهای دیگر به دلیل تفاوت تقویم جلالی شمسی با تقویم میلادی متفاوت است.
- استهلاک (DEPRECIAPTION): مستهلک شدن دارایی ثابت در طول سال های عمر مفید آن است.
- دارایی ثابت (FIXED ASSETS): منظور، دارایی بلند مدت است. مثل مسکن.
- دارایی جاری (CURRENT ASSETS): به دارایی که در عرض ۱۲ ماه، به وجه نقد تبدیل یا فروخته شود شامل پول نقد، حساب های دریافتنی و موجودی انبار و سر رسید اوراق بهادار، دارایی جاری می گویند.
- بستن حساب موقت: بستن حساب موقت یعنی این که حساب درامد و هزینه و برداشت در دفتر روزنامه و انتقال آن به دفتر کل انجام شود تا مانده حساب ها، صفر شود.
- هزینه و درآمد معوق (DEFERED INCOME/EXPENSE): هزینه و درآمدی است که حصول آن به آینده موکول شده و پرداخت/دریافت نشده است، هزینه و درآمد معوق می گویند.
- صورت سود و زیان (income statement): این صورت در یک بازه زمانی معین، هزینه، درآمد، سود و زیان را به صورت عملیاتی و غیر عملیاتی مشخص می کند.
- سود ویژه (net income): سود ویژه از مازاد درامد بر هزینه که سود خالص هم نامیده می شود به دست می آید.
- سود ناویژه (GROSS INCOME): سود ناویژه یا ناخالص، تفاوت درآمد فروش کالا یا خدمات به بهای تمام شده فروش کالا یا خدمات یک شرکت می باشد. (مبلغ حاصل از فروش منهای قیمت تمام شده کالا).
- سود عملیاتی (OPERATING PROFIT): سود ناویژه منهای هزینه عملیاتی، سود عملیاتی را نشان می دهد.
- گردش موجودی کالا (INVENTORY TURNOVER): نسبت بهای تمام شده کالا به متوسط موجودی کالا را گردش آن می گویند.
- خرید خالص (NET PURCHASE): منظور، خرید کالا یا خدمات منهای تخفیفات.
- فروش خالص (NET SALES): منظور، فروش کالا با خدمات منهای تخفیفات.
- سایز هزینه ها و درآمد ها (other expenses/income): هزینه و درامد که مربوط به فعالیت اصلی یک شرکت نباشد. مثل سود یا زیان فروش یک دارایی ثایت (fixed assets).
- زیان ویژه (NET LOSS): عبارت است از مازاد هزینه بر درآمد.
- سود ناویژه: عبارت است از تفاوت هزینه های اداری و تبلیغات و فروش با سود ویژه (خالص).
- بدهی جاری (CURRENT LIABILITIES): بدهی که انتظار می رود ظرف ۱۲ماه یا بیشتر پرداخت شود.
- نسبت جاری (Current ratio): حاصل تقسیم دارایی جاری بر بدهی جاری خواهد بود و قدرت پرداخت بدهی جاری را نشان می دهد و توانایی شرکت در باز پرداخت بدهی را نشان می دهد.
- نسبت بدهی (DEBIT RATIO): عبارت است از نسبت کل بدهی به کل دارایی که هر چه از عدد ۱ بیش تر باشد نشان می دهد که ریسک سرمایه گذاری در این شرکت زیاد است و هر چه از عدد ۱ کم تر باشد مبین این واقعیت است که دارایی یک شرکت از بدهی آن بیش تر است.
آموزش اولین گام برای موفقیت مالی!
اصطلاحات حسابداری و حسابرسی و امور مالی همانند الفبای امور مالی هستند و برای ورود به دنیای تجارت و ارتباط درست با مشتریان، کارفرمایان و همکاران تجاری و اطمینان از سود دهی کسب و کار دانستن این اصطلاحات اولین و ضروریترین گامی است که مدیر هر کسب و کاری باید بردارد.
برای مطالعه ادامه مقاله اصطلاحات حسابداری و حسابرسی به بخش دوم این مقاله سر بزنید.
منبع : accountingdepartment
Podcast: Play in new window | Download
2 Responses
یکی از بهترین مقاله ها برای حسابداران تازه وارد همینه .یاد گرفتن اصطلاحات مالی و حسابداری واقعا واجبه.
یکی از بهترین مقاله ها برای حسابداران تازه وارد همینه .یاد گرفتن اصطلاحات مالی و حسابداری واقعا واجبه.