اشتباهات مالی بزرگترین شرکتهای جهان
شاید یکی از دلهره آورترین بخشهای کسب و کار به خصوص کسب و کارهای کوچک ترس از اشتباهات مالی باشد که منجر به خسارت یا ورشکستگی گردد. شرکتهای بزرگ معمولاً نسبت به مشاغل کوچک در مدیریت امور مالی خود بسیار بهتر عمل میکنند. آن ها دارای گروه حسابداری و حسابداران خبره هستند و شرکتهای حسابداری حرفهای را استخدام میکنند. اما با وجود این شاید بد نباشد بدانیم که اشتباه کردن جزئی از زندگی است و حتی شرکتهای بزرگ یا افراد بسیار خبره هم دچار خطاهای حسابداری یا اشتباهات مالی بزرگ میشوند.
مهم این است که با وجود این احتمال باز هم تلاش برای انجام کارهای بزرگ ادامه یابد. البته آشنایی با اشتباهات دیگران و تلاش برای درس گرفتن یا پرهیز از تکرار این خطاها هم چندانبیفایده نیست.
فایل صوتی مقاله را در زیر میتوانید گوش کنید.
Excite میتوانست Google را با قیمت کمتر از 1 میلیون دلار خریداری کند
در سال 1999 ، Excite دومین موتور جستجوی برتر جهان بود و Google شرکتی تازه کار در این عرصه به شمار میرفت. لری پیج (Larry Page) یکی از دو مؤسس گوگل پیشنهاد داد تا گوگل را به اکسایت به قیمت یک میلیون دلار بفروشد ولی جرج بل مدیر عامل اکسایت این قیمت را رد کرد. سپس لری پیج قیمت را به 750،000 دلار کاهش داد چیزی که در آن زمان در حدود 1 درصد دارایی اکسایت بود
(گرچه با این پیشبینی که اکسایت باید فناوری خود را با فناوری جستجوی گوگل جایگزین کند و این درحالی بود که در آن زمان اکسایت موتور جستجوی بسیار معتبری بود. علی رغم اینکه کارکرد گوگل خوب به نظر میرسید از نظر تکنیکی حداقل در ظاهر امر تفاوت چندانی با کارکرد اکسایت نداشت).
در نهایت اکسایت معامله را نپذیرفت و با این تصمیم، اشتباه مالی جبران ناپذیری مرتکب شد. اگر چه مدیران شرکت یکی از دلایل این انتخاب را همان نیاز به جایگزینی فناوری و شرایط کارمندانشان بعد از این ادغام عنوان کردند، اما نتیجه نهایی یک شکست بزرگ مالی است. اکسایت در نهایت توسط Ask.com خریداری شد که سهمی کمتر از 2 درصد از بازار جستجو را دارد. گوگل بیش از 60 درصد از سهم بازار جستجوی ایالات متحده و سهم بسیار بزرگتری در سراسر جهان را در اختیار دارد. گوگل بیش از 130 میلیارد دلار دارایی دارد، اکسایت میتوانست با آن پیشنهاد چیزی بیش از 173،333 برابر ارزش آن معامله سود ببرد. از میان تمام معاملههای تاریخ فناوری، احتمالاً این بهترین معامله ممکن بوده اما جرج بل آن را نپذیرفت.
دایملر بنز با شرکت کرایسلر قرارداد ادغام بست و 20 میلیارد دلار از دست داد
گرچه شرکت کرایسلر همواره یکی از سه خودروساز بزرگ ایالات متحده بود، اما برای حضور در صحنه بین المللی با مشکل روبرو بود. دایملر بنز (مرسدس بنز) فرصت را غنیمت دید و در سال 1998 با هزینهای معادل 7/30 میلیارد دلار با شرکت کرایسلر ادغام شد. اگرچه طبق قرارداد حداقل از نظر کلامی این یک مشارکت 50/50 بود اما فروش کرایسلر در سال 2006 کمتر از یک سوم درآمد کل شرکت ادغام شده بود.
با در نظر گرفتن این شرایط در پایان، دایملر بنز که وضعیتی بهتر از شرکت کرایسلر داشت برآورد کرد که بدون کرایسلر عملکردش به مراتب بهتر خواهد بود و با تصمیم به فسخ این همکاری، 80 درصد از سهام خود را در سال 2007 به قیمت 4/7 میلیارد دلار فروخت. این قرارداد برای شرکت دایملر بیش از 20 میلیار دلار هزینه در بر داشت. اگرچه وضعیت کنونی این دو شرکت نشان میدهد تصمیم دایملر برای خروج از این مشارکت از ضرر بزرگتری جلوگیری کرده است، اما خرید کرایسلر یک اشتباه مالی بزرگ بود.
کوکر بیش از 1 میلیارد دلار برای خرید اسنپل از دست داد
هنوز هم نوشابههای Snapple در اکثر قروشگاههای دنیا قابل دسترسی است، اما در دهه 90 اسنپل یک خرده فروشی بزرگ در جمع خرده فروشان محسوب میشد. کوکر فکر میکرد با خرید شرکت اسنپل، که در آن زمان از کوکاکولا برتر بود، و ورود محصولاتش به فروشگاههای بیشتر میتواند سود کلانی ببرد. کوکر در میان سایر علاقهمندان حاضر شد 1.7 میلیارد دلار برای اسنپل پرداخت کند، اما برنامههای آن ها چنان که امید داشتند اجرا نشد.
سایر تولید کنندگان نوشیدنی متوجه ظهور اسنپل و مبلغی که کوکر حاضر به پرداخت آن بود شدند و قصد نداشتند در حالی که کوکر در بازار نوشیدنیهای میوهای و نوشابهها حضور داشت بیکار بمانند. با وجود شرکتهایی مانند کوکا کولا که در سال 1994 Fruitopia را توسعه داد و SoBe را در سال 1996 تولید کرد، اسنپل به اندازهای که کوکر امیدوار بود سودآور نشد. سرانجام، کوکر اسنپل را فقط 300 میلیون دلار در سال 1997 به Triarc فروخت. قیمتی که بیشتر ناظران آن را سخاوتمندانه میدانستند. این شکست هم برای رئیس و هم معاون رئیس كوكر به بهای شغل آن ها تمام شد. علاوه بر آن، با انجام این معامله، که هنوز معاملهگران کهنهکار از یادآوری آن به لزره در میآیند، دوران استقلال كوكر نیز پایان یافت (اینك کوکر بخشی از Pepsi است).
اما این پایان داستان نبود. سه سال بعد، در اکتبر سال 2000 ، تریارک، خریدار اسنپل، آن شرکت را به 1.43 میلیارد دلار به CadburySchweppes فروخت. در صنعت و به شکل خاص در تجارت نوشیدنی و بازاریابی، این برند تجاری شگفت آور بود. دوام اسنپل سؤالاتی را به ذهن میآورد. چرا این برند در مدت چهار سال 1.4 میلیارد دلار از ارزش کوکر را از بین برد؟ چگونه تریارک بیشتر از این مقدار را در کمتر از سه سال بازگرداند؟
چالش های برند کوکر
بین چالشی که یک برند با آن روبرو است و فرهنگ شرکتی که صاحب آن است، یک تعامل حیاتی وجود دارد. وقتی نام تجاری و فرهنگ هم تراز یا هم سو نباشند، هم برند و هم صاحب آن ممکن است صدمه ببینند. ایده بزرگ مهم است، اما نحوه اجرای ایده بزرگ است که موفقیت یا شکست آن را تعیین میکند. اگرچه اسنپل برندی با ارزش بود اما کوکر شرکت مناسبی برای این برند نبود. برخی فرآیندها با احتیاط و حرکت آرام به موفقیت میرسند و برخی دیگر در دست مدیران ریسک کننده شکوفا میشوند.
بازاریابان تنها ایدههای برند را به بازار ارائه میکنند، اما این ایدهها تا زمانی که پذیرفته نشوند، تصویب نشوند و دوباره به بخشی از زندگی کسانی که از آن ها استفاده میکنند باز نگردند، برند موفق نمیشود. عملکرد کوکر با اسنپل، اجماع بین انتظار مشتری از برند اسنپل و مفاهیمی که بازاریابان از آن ارائه میکردند را به هم ریخت اما خوش ذوقی تریارک آن را بازیابی کرد. بنابراین قبل از انجام معامله، نباید فقط یک برند تجاری را در نظر داشت، باید به روح آن نیز فکر کرد.
تخمین اشتباه ارزش سهام SuperGroup plc
گروه خرده فروشی SuperGroup plc که دارای عنوان خرده فروشی آنلاین بسیار موفق است، طبق اعلان بورس اوراق بهادار لندن یکی از شرکتهای FTSE 250 است. این شرکت با دارا بودن 105 شعبه فروشگاه در 54 کشور جهان، و با فروشگاههای مستقل (Cult، Superdry) در انگلستان و اروپا، جمعاً شامل 270 شعبه فرانچایز و یا دارای امتیازات فروش در جهان است. در اوایل سال 2012 به دلیل اشتباه حسابداری ارزش سهم این شرکت 38٪ سقوط کرد.
این گروه سودی با خطای محاسباتی 5/2 میلیون پوند اعلام کرده بود که در یک ممیزی روتین کشف شد. نتیجه کمبود آن مقدار مبلغ در سود حاصل از تجارت عمده فروشی آن بود. در نهایت، بیش از 170 میلیون پوند از ارزش سهم شرکت به دلیل اعلام این سود غیر واقعی سقوط کرد. مدیر مالی شرکت علت اصلی را “خطاهای محاسباتی” اعلام کرد. معلوم شد که خیلی ساده – به جای “کسر” در حسابهای شرکت، یک “جمع” انجام شده بود. این اتفاق در سطح کلان در محاسبه ارزش سهام موجود در تجارت رخ داده بود. با اضافه کردن 25/1 میلیون پوند به جای کسر کردن آن، اختلاف کسری بودجه 5/2 میلیون پوندی به وجود آمد.
علاوه بر آن، در اثر این اشتباه حسابداری، شرکت پیشبینی سود آتی را نیز در بخش خرده فروشی و عمده فروشی اشتباه محاسبه کرد. در نتیجه دو تعدیل اضافی اشتباه انجام شد و نتیجه نهایی این بود که پیشبینی سود بدون احتساب مالیات آن بیشتر از 5/6 میلیون پوند اعلام شد. افشاء این اشتباه مالی موجب ریزش ارزش سهام و خسارت 170 میلیون پوندی شرکت شد.یکی از مواردی که همیشه در حسابداری و برآوردهای مالی باید در نظر داشت، این است که سیستم باید مقیاس پذیر باشد و مانع از انتشار خطا و رشد فزاینده آن شود.
کلام آخر:
شاید اشتباه کردن افتخار آفرین نباشد، اما گاهی اوقات گریز ناپذیر است. گذر از اشتباهات بدون آموختن درسهای آن شرم آورتر از خود اشتباه است. گاهی فقط باید به گذشته کسب و کار خود و دیگران نظر کنیم و از کاستیها بیاموزیم.
منابع
- https://hbr.org/2002/01/how-snapple-got-its-juice-back
- https://www.inc.com/peter-roesler/8-of-the-biggest-business-mistakes-in-history.html
- http://www.internethistorypodcast.com/2014/11/the-real-reason-excite-turned-down-buying-google-for-750000-in-1999/
- Book of Accounting Blunders by Marc O’Dwyer (CEO(
Podcast: Play in new window | Download