حسابداری رفتاری شاخهای از حسابداری است که علاوه بر دانش حسابداری به رفتار نیز مربوط میشود. این بخش از علم حسابداری حدود سه دهه پیش ایجاد و به تدریج رشد کرد. ضرورت توجه به این رشته از زمانی آغاز شد مدیران و حسابداران دریافتند که سیستمهای حسابداری و گزارشهای مالی تمام اطلاعات لازم برای تصمیم گیری را فراهم نمیکند. اطلاعات حسابداری رفتاری اگر چه ماهیت مالی ندارند ولی به درک مدیران و افزایش اطلاعات صورتهای مالی کمک میکند.
امروزه با پیشرفت تکنولوژی علاوه بر اطلاعات حسابداری رفتاری، گزارشهای کاربردی حاصل از نرمافزارهای حسابداری نیز بر تصمیم گیری مدیران تأثیر بسیار زیادی دارد نرمافزار حسابداری اطلاعات جامعی از امور مالی و مدیریتی بخشهای مختلف شرکت در قالب نمودارها و گزارشهای ویژه ارائه میدهد که در اتخاذ بهترین تصمیم کمک زیادی میکند. از جمله این نرمافزارها، نرمافزار حسابداری محک است که با ارائه امکانات ویژه و همچنین گزارشهای کاربردی مدیران سازمانها و شرکتها را در انتخاب بهترین روش برای مدیریت امور مالی و تصمیم گیریهای مهم کمک میکند. با ادامه این مقاله از وبسایت محک همراه باشید تا بیشتر با حسابداری رفتاری و سایر نکات مهم آن آشنا شویم.
حسابداری رفتاری چیست؟
حسابداری رفتاری به عنوان یکی از شاخههای حسابداری شناخته شده است که به ارتباط بین رفتار انسان و سیستمهای حسابداری میپردازد. حسابداری به عنوان پدیدهای شناخته میشود که بخشها و شاخههای مختلف آن وابستگیهای اساسی نسبت به هم دارند. یکی از این بخشها حسابداری رفتاری است. حسابداری رفتاری روشی برای ثبت و مدیریت هزینههای شرکت است که سعی میکند بر اساس ارزشها و رفتارهای کارکنان و مدیران، به یک شرکت ارزش و اعتبار بدهد.
حسابداری رفتاری سعی در اصلاح و غنی سازی رویکردهای سنتی نظریه حسابداری دارد که در آن برداشتها، نگرشها، ارزشها و رفتارهای کارکنان و مدیران مورد تأیید نمیباشد. درواقع هدف حسابداری رفتاری، تبیین و پیش بینی رفتار انسان در تمام زمینههای حسابداری است. جنبه رفتاری حسابداری آن بخش از حسابداری است که در تلاش است تا درک درستی از عناصر شناختی (درک شده) و عاطفی (احساسی) از رفتار انسان ایجاد کند که بر روند تصمیم گیری در همه زمینهها و بهخصوص حسابداری تأثیر میگذارد. این حوزه حسابداری جنبههایی از جمله رفتار، قضاوت، تصمیمها و مشکلات کارکنان و مدیران را در بخشهای مختلف نشان میدهد.
حسابداری رفتاری ممکن است به عنوان حسابداری منابع انسانی نیز شناخته شود زیرا رفتارها و تصمیمهای انسان گاهی اوقات بر خلاف روشهای حسابداری است و معمولاً این تصمیمها بر اساس هزینهها و سود و زیانهای مربوط به اداره یک کسب و کار میباشد. برای مشاغل سازمانها و کسب و کارهای بزرگ، قضاوت در مورد ارزشها و رفتارهای هر شخص غیرممکن است، بنابراین حسابداری رفتاری معمولاً بر اساس رفتار کارکنان و مدیران یک شرکت انجام میشود. هدف این روش حسابداری نشان دادن ارزش جنبههای انسانی یک شرکت برای ذینفعان، سرمایه گذاران و سایر سازمانها است. در حسابداری رفتاری برای تعیین ارزش یک شرکت باید الگوهای رفتاری و ارزش کارکنان و مدیران آن شرکت را مورد توجه قرار داد. وقتی کارمندان از تجربه بالایی برخوردار باشند و تیم مدیریت در هدایت سازمان مهارت خوبی داشته باشد. موجب تأثیرات مثبت و بالا رفتن ارزش شرکت میشود.
تاریخچه حسابداری رفتاری
دامنه تحقیقات حسابداری رفتاری از دهه ۱۹۶۰ میلادی شروع شد، جامعه دانشگاهی در آن زمان شروع به بررسی تأثیر و پیامدهای رفتار و تصمیم مدیران بر بخشهای مختلف حسابداری کرد. در پایان دهه ۱۹۶۰، اطلاعات حسابداری در سازمانها و شرکتها به روز شد همچنین مقالات زیادی در حوزه اصول رفتاری در حسابداری چاپ شد. در اوایل این دهه تمرکز اصلی بر روی بخشهای مدیریتی حسابداری بود اما با گذر زمان اصول و قواعد رفتاری نیز با آن عجین شد. در دهه ۱۹۷۰، تمرکز بر روی حسابداری مدیریتی همچنان باقی بود، اما اصول رفتاری و تأثیر آن در تصمیم گیریها تغییر کرد. محققان مطالعات و تحقیقات خود را به طور جدی بر روی قضاوتها، تصمیم گیریها و رفتار مدیران معطوف کردند. در دهه بعد تحقیقات گستردههای در همه بخشهای حسابداری انجام شد تا اینکه سال ۱۹۹۷ حسابداری رفتاری به عنوان شاخهای از حسابداری در تعدادی از دانشگاهها تدریس و مورد مطالعه قرار گرفت.
اهمیت حسابداری رفتاری
اهمیت حسابداری رفتاری را میتوان با در نظر گرفتن دو شرکتی که از هر لحاظ از نظر هزینه، سود و سایر متغیرهای غیر انسانی یکسان هستند، به راحتی توصیف کرد. شخصی به عنوان سرمایه گذار تصمیم میگیرد در یکی از این شرکتها سرمایه گذاری کند. اما در ابتدای کار با مشکلاتی مواجه میشود برای مثال هر دو شرکت بر اساس روشهای معمول حسابداری، روی کاغذ یکسان به نظر میرسند. با این حال، استفاده از روشهای حسابداری رفتاری ممکن است به سرمایه گذار نشان دهد که مدیران کدام شرکت تصمیم گیریهای بهتری دارند و ارزش بالاتری نسبت به شرکت دیگر کسب کردهاند. در برخی موارد، این نوع حسابداری میتواند ارزش یک کسب و کار را به صورتی آشکار کند که فراتر از محاسبات روی کاغذ باشد.
شفافیت بخش مهمی از حسابداری رفتاری است، زیرا مانع از مخفی شدن مدیران تجاری پشت گزارشها و اعداد روی کاغذ میشود. اگرچه حسابداری رفتاری میتواند نشان دهد که موفقیت یک شرکت به دلیل تصمیمات عالی و کاملاً آگاهانه تصمیم مدیران اتفاق افتاده است، اما در عوض همچنین ممکن است نشان دهد که موفقیت شرکت علی رغم تصمیم گیریهای ضعیف حاصل شده است. این شفافیت به سهامداران و سرمایه گذاران دید واضح و روشنی از شرکتی که برای سرمایه گذاری انتخاب میکنند، میدهد. حسابداری رفتاری به دلیل اهمیت و ارتباطی که با تخصیص ارزش به جنبههای انسانی یک شرکت دارد، به عنوان یک زمینه مطالعاتی در تحقیقات تجاری مورد بررسی قرار میگیرد. چنین تحقیقاتی اغلب ماهیتی چند رشتهای دارد، زیرا جامعه شناسی، روانشناسی و روشهای ریاضی در حسابداری اغلب مهم و مرتبط هستند. به عنوان مثال، محققان حسابداری رفتاری میتوانند با در نظر گرفتن هر تصمیمی که میگیرند، روشهای مؤثر و مفیدی برای ارزیابی ارزش یک شرکت یا کسب و کار در طول زمان ایجاد کنند.
نحوه عملکرد حسابداری رفتاری چگونه است؟
شرکتی بعد از تجزیه و تحلیل دقیق هزینهها تصمیم میگیرد از یک سیستم اطلاعاتی حسابداری جدید استفاده کند. آیا این شرکت میتواند فقط با استفاده از نرم افزار حسابداری و آموزش کارکنان شاهد کاهش هزینهها باشد؟ طبیعتاً پاسخ به این سؤال خیر است. زیرا در اکثر مواقع کارکنان در مقابل تغییر مقاومت میکنند. محققین بیان میکنند اگر جنبههای رفتاری این گونه تصمیمها بررسی نشود و اقدامهای اصلاحی به موقع صورت نگیرد عواقب وخیمی در انتظار سازمان خواهد بود. در بعضی از تصمیمهای مهم، جنبههای رفتاری به قدری اهمیت پیدا میکند چشم پوشی از آنها تأثیر منفی بر روی عملکرد شرکت میگذارد.
در واقع کارکرد حسابداری رفتاری اندازه گیری و ارزیابی عوامل رفتاری و ابلاغ نتایج آن به مدیران عالی (تصمیم گیرندگان) است. بدون این اطلاعات گزارشهای حسابداری کامل نیست و تمام اطلاعات مربوط در اختیار مدیران عالی قرار نمیگیرد. همچنین حسابداری رفتاری برای شفاف سازی تأثیرات رفتاری شیوههای حسابداری بر کارکنان و مدیران ایجاد شد. این نوع حسابداری برای درک بهتر اثرگذاری فرایندهای تجاری، نظرات و متغیرهای انسانی بر ارزش شرکتها در حال و آینده انجام میشود. در حسابداری رفتاری، ارزیابی یک شرکت فراتر از اعداد است و تلاش میشود عامل انسانی را نیز در بر بگیرد. حسابداری رفتاری سعی در سنجش و ثبت این جنبه از تجارت دارد. حسابداری رفتاری به دلیل تأثیر محدودیتهای زمانی، پاسخگویی، قضاوتها و انگیزههای فردی مورد توجه ویژه دانشپژوهان است.
تأثیر اطلاعات حسابداری بر تصمیم گیری
اطلاعات حسابداری به طور عمده در تصمیم گیری تأثیر میگذارد. سه گروه وجود دارد که با استفاده از اطلاعات حسابداری تصمیم میگیرند: گروهی که هم در مورد فعالیتها و هم در مورد سیستم حسابداری که گزارشهای مالی شرکت را تهیه میکند تصمیم میگیرند. این گروه مدیران عالی هستند که مسئول تهیه و ارائه گزارشهای مالی و همچنین هرگونه تغییر در سیستم حسابداری هستند.
گروه دوم افرادی هستند که در مورد فعالیتهای شرکت تصمیم میگیرند، اما در مورد تهیه گزارشهای مالی تصمیم نمیگیرند. آنها نمیتوانند محتوای اطلاعات حسابداری را تغییر دهند، اما از این اطلاعات برای تصمیم گیری استفاده میکنند. نتیجه تصمیمهای این افراد ممکن است به طور غیرمستقیم بر سیستم حسابداری تأثیر بگذارد.
گروه سوم نیز افرادی هستند که خارج از بنگاه اقتصادی هستند و بر محیط و فعالیتهای شرکت تأثیر میگذارند، این افراد کنترل مستقیمی بر فعالیتها و کارهای بنگاه ندارند. اطلاعات حسابداری را میتوان به دو دسته اطلاعات مالی و غیرمالی طبقه بندی کرد. اطلاعات مالی ماهیت کمی دارند، در حالی که اطلاعات غیر مالی شامل اطلاعات کمی و کیفی میباشد. با توجه به سوابق مدیران و ماهیت تصمیمها و مشکلاتی که با آنها روبرو هستند، انواع مختلفی از اطلاعات حسابداری در فرایندهای تصمیم گیری استفاده میشود. علاوه بر این ممکن است مدیران سازمانها و شرکتها از اطلاعات مالی و غیرمالی به صورت همزمان استفاده کنند. اطلاعات مالی نقش مهمی در تصمیم گیریهای ساختاری مانند ارزیابی عملکرد یک سازمان یا شرکت دارند، اما در عوض اطلاعات غیر مالی در تصمیم گیریهای غیر ساختاری مانند شناسایی فرصتهای جدید استفاده میشوند.
تأثیر اطلاعات حسابداری بر رفتار
سیستمهای حسابداری اغلب مهمترین منابع رسمی اطلاعات در سازمانها و شرکتهای بزرگ هستند. آنها به گونهای طراحی شدهاند که اطلاعات دقیق و منطقی را برای همه سطوح مدیریت فراهم میکنند تا در تصمیم گیری به آنها کمک کند هستند. روند تأثیر بر رفتار از طریق اطلاعات حسابداری به عنوان یک فرایند تعامل تصور میشود، که در طی آن یک فرد (حسابدار) تلاش میکند بر رفتار یک یا چند نفر دیگر تأثیر بگذارد.
یک حسابدار با تهیه اطلاعات مناسب و گزارش آنها، تا آنجا که ممکن است، بر رفتار مدیران و سایر کارکنان تأثیر گذارد. مسائل رفتاری عمدتاً از طریق فرایندهای ارتباطات ظاهر میشوند، نه از طریق مسائل سنتی حسابداری مانند روشهای پردازش دادهها. یکی از حوزههای تحقیقات حسابداری رفتاری، رفتار گیرنده اطلاعات حسابداری و تأثیر این اطلاعات بر رفتار آنها است، زیرا این اطلاعات حسابداری بر مبنای رفتار فرد طراحی میشوند.
حسابداری رفتاری در حوزه مدیریت
اشکال مختلفی از تحقیقات تجربی صورت گرفته و بسیاری از مباحث در طول سالها در تحقیقات حسابداری مدیریت مورد بررسی قرار گرفتهاند، از جمله اینکه مدیران احتمالاً با استفاده از سیستمهای مدیریت حسابداری و کنترل خود در تصمیمهای مختلف تا چه اندازه موفق میشوند. تحقیقات رفتاری در این زمینه، کنترل تفاوتهای فردی، انگیزه و ریسک گریزی، تأثیر کنترل بودجه بر عملکرد فردی و چگونگی تأثیر فرد بر بودجه را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد است و به ما در درک تنوع و پیچیدگی افراد در مورد کار و عملکرد کمک میکند.
از سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، اصول رفتاری حسابداری، مدیران را در تصمیم گیریهای مطلوب در سازمانها و ایجاد انگیزه برای انجام تصمیمهای مختلف یاری میکند. به دلیل روابط مستقیم و قابل مشاهده بین حسابداری مدیریت و رفتار در سازمانها، احتمالاً مزیت تحقیقات حسابداری رفتاری در حوزه مدیریت بیش از سایر جنبههای حسابداری دیده میشود.
قلمرو حسابداری رفتاری تا کجاست؟
به طور کلی قلمرو اطلاعات حسابداری رفتاری را میتوان در سه گروه زیر طبقه بندی کرد.
1) تأثیر رفتار افراد بر روی طراحی، اجرا و استفاده از سیستمهای حسابداری: این حوزه حسابداری رفتاری به مطالعه تأثیر نگرش و فلسفه مدیریت بر ماهیت کنترلهای حسابداری و بخش بندی سازمان میپردازد. برای نمونه مدیری که از ریسک کردن در تصمیم گیریها دوری میکند نسبت به مدیری که در تصمیم گیریها ریسک کار را قبول میکند، سیستم کنترل مالی متفاوتی میطلبد. به همین ترتیب ضعف یا شدت کنترلهای حسابداری بر رفتار افراد تأثیر میگذارد.
2) تأثیر سیستمهای حسابداری بر روی رفتار افراد: در این حوزه از حسابداری رفتاری به مطالعه تأثیر سیستم حسابداری بر انگیزه، بهرهوری، تصمیم گیری، رضایت شغلی و… میپردازد. برای مثال بودجهای که بر مبنای اهداف بلندپروازانه تهیه شود این باور و نگرش را به کارکنان و مدیران القا خواهد کرد که اهداف بودجه دست نیافتنی است و کوششی جهت رسیدن به آن انجام نخواهد شد عکس آن نیز باعث بیدقتی و کم کاری خواهد شد.
3) توسعه شیوههای گزارشگیری: در این حوزه از حسابداری رفتاری تلاشهایی در جهت پیشرفت شیوههای ارزیابی و اندازه گیری رویدادهای غیر مالی انجام میشود. همچنین سعی میشود اطلاعات رفتاری به صورت کمی تهیه شوند تا امکان مقایسه اطلاعات رفتاری سازمانها و شرکتها فراهم باشد. زیرا اطلاعاتی که امکان ارزیابی و مقایسه نداشته باشد ارزش و اعتباری نخواهد داشت و نمیتوان از آن به عنوان مبنایی برای تصمیم گیری استفاده کرد.
4) شیوههای پردازش اطلاعات: در این حوزه از حسابداری رفتاری به مطالعه و بررسی چگونگی تجزیه و تحلیل و ارزیابی اطلاعات حسابداری رفتاری پرداخته میشود و با ارزیابی و بررسی دقیق این اطلاعات بهترین تصمیمها اخذ میشود. درواقع در این حوزه شیوهها و روشهایی ابداع میشود که به وسیله آن میتوان اطلاعات حسابداری را به خوبی پردازش کرد. باید توجه داشت که این مطالعات بعد از تهیه اطلاعات رفتاری به صورت کمی انجام میشود در واقع بعد از مطالعات حوزه سوم انجام میشود. در صورت عدم امکان اندازه گیری اطلاعات حسابداری رفتاری، پردازش دقیق اطلاعات در این حوزه امکانپذیر نخواهد بود.
5) شیوههای پیشبینی رفتار انسانی و استراتژی تغییر آنها: در این حوزه تمرکز اصلی بر این موضوع است که چگونه میتوان از سیستمهای حسابداری برای تأثیر بر رفتار افراد استفاده کرد. برای نمونه این نوع مطالعات ممکن است منجر به افزایش یا کاهش کنترلهای حسابداری، تغییر طرحهای پاداش و… باشد.
اصول اخلاقی و حسابداری رفتاری
از اخلاق در حسابداری رفتاری برای ارائه رفتار مناسب حسابدارانی استفاده میشود که باید به برخی از ارزشهای اخلاقی پایبند باشند و انتظار میرود صادق، متواضع، با وقار، با تدبیر، مسئولیتپذیر، وفادار، مبتکر باشند. در طی تحقیقاتی که بر روی تواناییهای تصمیم گیری اخلاقی و رفتارهای اخلاقی حسابداران انجام شده این نتایج حاصل شده که شناختن شخص از طریق رفتاری که دارد به عنوان یک عامل اخلاقی مهم در قضاوتها و تصمیمگیریهاست.
برداشتهای کارکنان از محیط اخلاقی شرکتشان ممکن است تحت تأثیر جهت گیری اخلاقی خودشان بوده که وابسته به دو ویژگی، آرمان گرایی و نسبی گرای میباشد. آرمان گرایی نشان دهنده میزان توجه افراد به قوانین اخلاقی است و در مقابل، نسبی گرایی نشان دهنده این است که افراد به تصمیمهای اخلاقی به عنوان تابعی از وضعیت خاص نگاه میکنند و قوانین مطلق اخلاقی را برای هدایت رفتار رد میکنند. بر اساس بسیاری از تحقیقات، رابطه مستقیمی بین جهت گیری اخلاقی و قضاوتهای اخلاقی وجود ندارد، اما بین جهت گیری اخلاقی و احساسات شخصی در مورد تصمیمات و خصوصیات فردی رابطه معناداری وجود دارد. حرفه حسابداری به متخصصان با اخلاق و آگاهی که توانایی در نظر گرفتن متغیرهای مختلف در تصمیم گیری را دارند نیاز دارد.
سخن پایانی
تحقیقات حسابداری رفتاری با هدف بهبود عملکرد در بلند مدت انجام میشود. سهم عمده در این مورد شامل متغیرهای بیشتری مانند حسابداری منابع انسانی، شیوههای گزارشگری مالی و تأکید بر عملکرد کوتاه مدت است. اهداف حسابداری رفتاری تا زمانی که نگرشهای مدیریت تغییر نکند، به اندازه کافی تحقق نخواهد یافت. حسابداری رفتاری به ارتباط بین رفتار انسان و سیستمهای حسابداری توجه ویژه دارد این نوع حسابداری نقش حسابداری سنتی را توسعه داده و اصول و قواعد جدیدی را وارد این حوزه کرده است.
پیشبینی میشود تحقیقات حسابداری رفتاری تأثیر قابل ملاحظهای بر تئوریها و طرز عمل حسابداران در آینده خواهد گذاشت و تغییراتی را در قلمرو خدمات حسابداری و محتوای اطلاعاتی گزارشهای مالی به وجود خواهد آورد. امروزه با پیشرفت تکنولوژی، نرم افزارهای حسابداری قدرتمندی طراحی شده است که در کنار اطلاعات حسابداری رفتاری، گزارشهای جامعی را در اختیار مدیران سازمانها و شرکتها قرار میدهد. اطلاعات و گزارشهای حاصل از نرمافزار حسابداری دید جامعی نسبت به امور مالی و وضعیت کلی شرکت در اختیار مدیران قرار میدهد.
از جمله این نرمافزارهای حسابداری، نرم افزار حسابداری محک است که با داشتن امکانات کاربردی و ارائه گزارشهای جامع بخش بزرگی از دغدغههای مالی مدیران را رفع میکند. همچنین با پشتیبانی بینظیر و امنیت بالا، بستر مطمئنی برای حفاظت از اطلاعات مالی فراهم میکند. شما عزیزان میتوانید جهت خرید یا کسب اطلاعات بیشتر در خصوص نرم افزار حسابداری محک با کارشناسان و مشاورین مجرب گروه نرمافزاری محک تماس حاصل کرده تا بهصورت رایگان اطلاعات تکمیلی را دراین خصوص را دریافت کنید.
منبع: intechopen و investopedia