کسب سود یکی از مهمترین معیارهای مالی در ارزیابی سلامت و پویایی مالی یک شرکت یا بنگاه محسوب میشود و همواره توجه ویژهای به آن میشود. در واقع، ایجاد کسب و کار، سرمایهگذاری، خرید سهام و هر فعالیت مالی دیگری برای کسب سود و منفعت انجام میشود. اما مسئله این است که نمیتوان تعریف جامع و واحدی از سود ارئه داد. با وجود شباهتها و همپوشانیهایی که سود حسابداری و سود اقتصادی دارند، تفاوتهای بارزی نیز بین این دو حوزه وجود دارد. در این مطلب از گروه نرم افزار حسابداری محک قصد داریم با مقایسه این دو حوزه به شباهت و نیز تفاوت سود حسابداری و سود اقتصادی بپردازیم.
مفاهیم کلیدی مرتبط با سود حسابداری و سود اقتصادی
پیش از اینکه وارد مقوله تفاوت سود حسابداری و سود اقتصادی شویم، باید با تعریف برخی واژهها و اصطلاحات این حوزه بیشتر آشنا شویم.
هزینههای آشکار: یا هزینههای واضح هزینهها و پولی است که هر کسبوکاری در راستای حفظ و ادامه فعالیت خود باید بپردازد، مثل حقوق کارکنان، خرید مواد اولیه، اجاره بهای ملک و…
هزینههای پنهان یا غیرآشکار: که هزینههای فرصت محسوب میشوند و از منابع شرکت صرف میشوند. بر خلاف هزینههای آشکار، در هزینههای فرصت هیچ پول و مالی عملا پرداخت نمیشود. در واقع، یک شرکت باید چیزی را از دست بدهد و در قبال آن عوامل و فاکتورهایی را به دست آورد که قابل خریدن، اجاره کردن یا استخدام کردن نیستند.
سود حسابداری: سود حسابداری یا همان سود خالص شامل پولی است که یک شرکت هزینه میکند و درآمدی است که از فروش کالا یا خدمات کسب میکند. به طور کلی، سود حسـابداری از سود اقتصادی بیشتر است.
فرمول سود حسابداری به این صورت است: مجموع عایدیهای مالی منهای مجموع هزینهها.
به عنوان مثال، یک نانوایی محلی 10000 دلار در ماه بهای تمام شده کالاهای فروخته شده درآمد دارد. این درآمد عمومی آنها است. اگر هزینه مواد اولیه (مانند مواد لازم برای پخت نان) و سایر هزینه های ثابت (مانند اجاره و هزینه های نیروی کار) برابر با 5000 دلار در ماه باشد، سود حسابداری آنها 10000 دلار منهای 5000 دلار یعنی 5000 دلار خواهد بود.
سود اقتصادی: عبارت است از هزینههای مالی و هزینه فرصت که یک کسب و کار میپردازد و عایدیهایی که دریافت میکند.
فرمول سود اقتصادی به این صورت است: مجموع عایدیهای مالی منهای (هزینههای آشکار + هزینههای پنهان).
به عنوان مثال، یک نانوایی محلی از فروش دونات ماهیانه 10000 دلار درآمد دارد که درآمد عمومی آنها است و هزینههای عملیاتی ماهانه آنها (برای مواد اولیه و اجاره) 5000 دلار است. نانوایی میداند که اگر تصمیم بگیرد دونات درست نکند و به جای آن تجهیزات آشپزی خود را (که قبلاً دارد) به نانواییهای دیگر اجاره دهد، ماهیانه 2500 دلار درآمد خواهند داشت. بنابراین، سود اقتصادی آنها 10000 دلار منهای 5000 دلار منهای 2500 دلار یا 2500 دلار خواهد بود.
سود یعنی چه؟
شاید اولین تصویری که با شنیدن کلمه «سود» در ذهن ما شکل میگیرد پول و اسکناس باشد. اما از نظر اقتصاددانان سود چیزی بیشتر از پول نقد است. به طور کلی، سود یعنی مابهالتفاوت هزینهها و عایدیها؛ اما سود حسابداری با سود اقتصادی تفاوت دارد. بزرگترین تفاوت سود حسابداری و سود اقتصادی در این است که سـود اقتصادی شامل هزینههای آشکار و هزینههای پنهان است، در حالیکه سود حسابداری فقط به هزینههای آشکار توجه میکند.
تفاوت درآمد و سود
چند تفاوت کلیدی بین سود و درآمد وجود دارد که درک آنها برای مدیریت بهتر یک کسب و کار بسیار ضروری است. این تفاوتها عبارتند از:
- سود زمانی ثبت میشود که هزینهها از درآمد حاصل کسر شود، در حالی که درآمد زمانی ثبت میشود که تمام بدهیها و دیونی که شرکت بر ضمه خود دارد تسویه شود.
- سود به تفاوت بین مقدار پول خرج شده و به دست آمده در یک دوره زمانی معین اشاره دارد، در حالی که درآمد نشان دهنده مقدار واقعی پول به دست آمده در یک دوره زمانی معین است.
- سود برای تعیین میزان جریان نقدی موجود در برابر هزینههای کل شرکت استفاده میشود، در حالی که درآمد کل مقدار پولی را که یک شرکت میتواند مورد استفاده قرار دهد نشان میدهد.
- سود را میتوان در چندین نقطه در طول سال محاسبه کرد تا یک شرکت از نقاط قوت و ضعف مالی خود مطلع شود. در عین حال، درآمد معمولاً تنها یک بار در سال تعیین میشود و عامل تعیین کننده برای حفظ یا سرمایه گذاری مجدد یک سازمان است.
- سود وابسته به عایدیها است، در حالی که درآمد هم به سود و هم به عایدیها وابسته است.
تفاوت هزینه آشکار و هزینه پنهان
همان طور که اشاره شد، هزینه آشکار هزینهای است که مستقیما با پول پرداخت میشود. پرداخت حقوق و بیمه کارکنان، هزینه اجاره که به صاحب ملک پرداخت میشود، هزینهای برای خرید مواد اولیه و ضروریات یک کسب و کار به تامین کننده پرداخت میشود و موارد مشابه نمونههایی از هزینه آشکار محسوب میشوند.
در مقابل، هزینههای پنهان یا ضمنی، هزینههای فرصت عوامل تولید هستند که یک تولیدکننده از قبل آنها را دارد. هزینه ضمنی چیزی است که یک کسب و کار باید از دست بدهد تا از منابع خود استفاده کند. به عبارت دیگر، هر هزینهای که حاصل از استفاده از دارایی ها به جای اجاره، فروش یا قرض دادن آن باشد هزینه پنهان تلقی میشود.
به عنوان مثال، شما یک مغازه دارید و در آن رستوران میزنید. هزینه کارکنان، خرید مواد اولیه، آب بها، مصرف گاز و برق و غیره هزینههای آشکار شما هستند. با کسر این هزینهها ماهانه 20 میلیون سود خالص یا همان سود حسابداری برای شما باقی میماند.
حالا اگر ملک خود را به ارزش 10 میلیون در ماه اجاره بدهید، دیگر نیازی به صرف هزینههای آشکار ندارید. از طرف دیگر میتوانید وقت خود را صرف کسبوکار دیگری کنید و از آن عایدی داشته باشید. در اینجا باید هزینه فرصت را محاسبه کنید و شاید حتی متوجه شوید که اجاره دادن مغازه به علاوه درآمد شما از کسب و کار دیگر، سود خالص یا سـود حسابداری بیشتری برای شما به همراه آورده است. ضمن اینکه هزینههای آشکار شما کمتر شده است. پس اینکه از ملک خود برای کسب و کار خود استفاده کردهاید یک نوع هزینه پنهان است.
مقایسه سود حسابداری و سود اقتصادی
به طور کوتاه و مختصر میتوان شباهت و تفاوت سود حسابداری و سود اقتصادی را به این شرح بیان کرد:
- سود حسـابداری به درآمد و عایدی خالص یک کسب و کار گفته میشود که هزینههای آن کسر شده باشد.
- سـود اقتصادی شبیه به سود حسـابداری است، اما هزینههای فرصت را نیز شامل میشود.
- سود حسابداری شامل هزینههای آشکار، مثل حقوق کارکنان و خرید مواد اولیه میشود.
- سود اقتصادی شامل هزینههای آشکار و هزینههای پنهان است که ضمنی و یا انتسابی هستند.
همچنین طبق جدول زیر میتوان تفاوت سود حسابداری و سود اقتصادی را این گونه شرح داد:سود اقتصادی سود حسابداری توسط اصول اقتصادی تعیین میشود توسط اصول پذیرفته شده حسابداری تعیین میشود شامل هزینه های آشکار و هزینه های فرصت میشود فقط شامل هزینه های آشکار میشود بازار کلان یا کل جدول زمانی پروژه را در نظر میگیرد دوره حسابداری واحد را در نظر میگیرد برای تعیین ورود، ماندن یا خروج از بازار استفاده میشود برای مالیات بر درآمد و عملکرد مالی استفاده میشود
منظور از سود اقتصادی چیست؟
سود اقتصادی از این وجه شبیه سود حسـابداری است که در آن هزینههای آشکار از درآمد و عایدیها کسر میشود. منظور از سود اقتصادی کسب سود از تولید کالا و خدمات است، در حالیکه عواملی مثل استفاده از منابع مختلف کسبوکار نیز در ارزیابی سـود اقتصادی دخیل میشوند. برای مثال، فرض کنید محصولی دارید که میخواهید در بازار با قیمت مشخصی به فروش برسانید. از طرف دیگر اگر همان محصول یا منابع آن را خودتان مورد استفاده قرار دهید هزینه آن متفاوت است.
یک شرکت تولید کاغذ را در نظر بگیرید که جنگلی پر از درخت دارد. این شرکت درختان را قطع میکند و کاغذ تولید میکند. تهیه الوار هزینه دارد. در حالیکه این شرکت میتواند این الوارها را در بازار خاص خود و به مشتریان آن بفروشد و از آن کسب سود کند، با صرف هزینههای بیشتر از آن ها کاغذ تولید میکند. این یک نوع هزینه پنهان است.
در یک تعریف متفاوت، سود اقتصادی عبارت است از ارزش نقدینگی که از هزینههای فرصت تولید شده باشد. اجازه دهید از منظر دیگری به این قضیه نگاه کنیم. شرکتی را فرض کنید که پروژه آ و پروژه ب را در دست اجرا دارد. سود حاصل از انجام پروژه آ بعد از کسر هزینهها سود حسابداری این شرکت محسوب میشود. سود اقتصادی این شرکت هزینه فرصت انتخاب پروژه آ در برابر پروژه ب را شامل میشود. به عبارت دیگر، با انتخاب پروژه ب توسط مدیریت، از منابع شرکت استفاده شده است و سـود اقتصادی مشخص میکند که آیا این انتخاب سود کمتر یا بیشتری برای شرکت به همراه آورده است.
منظور از سود حسابداری چیست؟
سـود حسابداری با عنوان درآمد خالص یک شرکت نیز شناخته میشود و قطعا از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این سود بعد از کسر انواع هزینهها از درآمد نهایی و فروش کل حاصل میشود و تابع استانداردها و قواعد پذیرفته شده حسابداری جامع (GAAP) است. هزینههایی که در سـود حسابداری باید لحاظ شوند شامل موارد ذیل هستند:
- هزینه نیروی کار، مثل حقوق کارکنان
- فهرست موجودیهای مورد نیاز برای تولید
- مواد خام و اولیه
- هزینههای ارسال و حمل و نقل
- هزینههای فروش و بازاریابی
- هزینههای تولید و هزینههای جانبی مثل هزینه مصرف برق، گاز، اینترنت و…
سود حسـابداری مقدار پولی است که بعد از کم کردن هزینههای آشکار که برای اداره و ادامه فعالیت یک کسبوکار صرف میشود باقی میماند. هزینههای آشکار صرفا مقادیر مشخصی هستند که در یک دوره زمانی مشخص از سوی یک شرکت یا کسب و کار پرداخت میشوند. پرداخت حقوق کارکنان یک هزینه آشکار است. اصولا، سـود حسابداری یا همان درآمد خالص در قالب یک گزارش دورهای سه ماهه یا سالانه ارائه میشود و در ارزیابی نحوه عملکرد مالی یک شرکت بسیار موثر و مهم است.
اهمیت محاسبه انواع سود در حسابداری
همان طور که میدانید، در مبحث حسابداری، انواع سود وجود دارند و هر کدام با دیگری تفاوتهایی دارند. برای مثال سود ناخالص، سود عملیاتی، سود قبل از مالیات، سود مشمول مالیات، سود نقدی و سود خالص هر کدام مفاهیم، کاربردها، فرمولها و اهمیت خاص خود را دارند و صورتهای مالی مختلف ثبت و ارزیابی میشوند. هر یک از انواع سود اطلاعات بیشتری در مورد عملکرد یک شرکت به تحلیلگران می دهد، به خصوص زمانی که با سایر رقبا و در دورههای زمانی مختلف مقایسه شوند.
تفاوت کلیدی درآمد خالص با سود اقتصادی
میتوان گفت که سود اقتصادی بیشتر بر پایه محاسبات نظری استوار است و مبنای آن فعالیتها و اقدامات مختلفی است که میتوان در انجام یک پروژه از آنها استفاده کرد. در مقابل، سود حسـابداری بر مبنای آنچه در واقعیت رخ میدهد و در یک دوره زمانی مشخص نتایج قابل اندازهگیری دارد محاسبه میشود. به زبان سادهتر، سود حسابداری بعد از کسر هزینههای آشکار محاسبه میشود (مثل حقوق کارکنان، اجاره بهای ملک) و سـود اقتصادی شامل هزینههای پنهان و هزینههای ضمنی است (مثل هزینههایی که یک کسب و کار در راه رسیدن به هدفی خاص حاضر است آنها را بپردازد).
منابع و عوامل تعیین کننده سود
سود اقتصادی میتواند مثبت، صفر و یا منفی باشد. اگر سـود اقتصادی مثبت باشد، کسبوکارهای دیگر انگیزه ورود به بازار مشابه پیدا میکنند. صفر بودن سـود اقتصادی باعث میشود که سایر کسبوکارها علاقهای به ورود یا خروج از بازار مشابه نداشته باشند. سود اقتصادی صفر یعنی اینکه یک کسبوکار همان قدر عایدی داشته که اگر منابع خود را در اختیار و اجاره دیگران قرار میداده همان مقدار سود دریافت میکرده است.
اگر سـود اقتصادی منفی باشد، آن کسبوکار انگیزه برای خروج از بازار پیدا میکند چراکه میتواند منابع خود را در جایی دیگر و با سوددهی بیشتر استفاده کند. مقدار سود اقتـصادی که یک شرکت میتواند کسب کند تا حد بسیار زیادی به میزان رقابت در بازار و بازه زمانی مدنظر آن شرکت بستگی دارد.
بازارهای رقابتی
در بازارهای رقابتی، جایی که کسبوکارهای مشابه زیادی فعالیت میکنند و هیچکدام به تنهایی قادر نیستند روی قیمت کالا یا خدمات تاثیرگذار باشند، سود اقتصادی میتواند در کوتاه مدت و بلندمدت متفاوت باشد.
یک شرکت یا کسبوکار میتواند در کوتاه مدت سـود اقتصادی بسازد. هرچند، مثبت بودن سـود اقتصادی باعث ورود سایر بنگاهها به آن بازار میشود. اگر هیچ سد و منعی برای ورود بنگاههای جدید به آن بازار وجود نداشته باشد، بازار رقابتی شکل میگیرد که افزایش عرضه کالا و کاهش قیمتها را در پی دارد. این کاهش قیمت موجب کاهش درآمد شرکتها میشود و در بلندمدت، سود اقتصادی شرکت صفر میشود.
سود اقتصادی صفر را با عنوان سود عادی یا نرمال نیز میشناسند. علیرغم سـود اقتصادی صفر، یک کسبوکار میتواند سـود حسابداری مثبت داشته باشد. در بازارهای رقابتی، سود اقتصادی یک شرکت دربلند مدت صفر میشود.
بازارهای غیررقابتی
بر خلاف بازارهای رقابتی، بازارهای غیررقابتی از بنگاهها و کسبوکارهایی تشکیل میشوند که نبض بازار را در دست دارند یا برای ورود شرکتهای جدید مانع وجود دارد. بازارهای غیررقابتی میتوانند سود اقتصادی مثبت بسازند. پس نتیجه میگیریم دلایل سود اقتصادی مثبت، وجود موانع ورود، قدرت بازار و نبود رقابت است. وجود موانع مانع ورود کسب و کارهای جدید به بازارهای غیررقابتی میشود و سـود اقتصادی در کوتاه مدت دچار افت میشود.
قدرت بازار، یا توانایی شرکتها در تاثیرگذاری روی قیمتها، به آنها اجازه میدهد تا قیمتهایی بالاتر از قیمت تعادل در بازار رقابتی برای کالاها تعیین کنند. این امر به آنها اجازه میدهد تا در کوتاه مدت و بلندمدت سود خوبی حاصل کنند. زمانی که یک بازار تحت تسلط شرکتی باشد که امتیاز انحصاری دارد (فقط یک بنگاه)، یا شرکتهایی که انحصار چندجانبه دارند (تعداد بنگاههای محدود با قدرت زیاد در کنترل بازار)، یا شرکتهایی که رقابت انحصاری دارند (بنگاههایی که به واسطه محصولات متنوع قدرت بازار محسوب میشوند) این اتفاق میتواند رخ دهد.
فقدان رقابت در بازار غیررقابتی باعث بالا نگه داشتن قیمتها در مقایسه با قیمت تعادل بازار رقابتی میشود. برای مثال، شرکتها میتوانند با هم تبانی کنند تا عرضه را محدود کنند و قیمتها را به طور تصنعی بالا نگه دارند.
سخن آخر
در این مطلب با شباهت و تفاوت سود حسابداری و سود اقتصادی آشنا شدیم. به علاوه، مفاهیم کلیدی مثل سود خالص، هزینه آشکار و پنهان و هزینه فرصت و نقش آنها در ارزیابی سود حسابداری و سود اقتصادی را بررسی کردیم. شناخت این مفاهیم مهم و اساسی برای مدیران و صاحبان کسبوکارها از اهمیت بالایی برخوردار است و میتواند در تعریف استراتژیهای مالی و بازاریابی شرکتها تاثیر بسزایی داشته باشد. البته راهکارهایی برای افزایش سوددهی اقصادی وجود دارد.
تعریف استراتژی درست و متناسب با بازراهای رقابتی و غیررقابتی میتواند در کوتاه مدت و بلندمدت روی سود اقتصادی شرکتها و کسبوکارها تاثیر زیادی داشته باشد.
به طور خلاصه میتوان سود حسابداری و سود اقتصادی را این طور تعریف کرد: سود حسابداری بعد از کسر هزینههای آشکار محاسبه میشود و سـود اقتصادی شامل هزینههای پنهان و هزینههای ضمنی است. فراموش نکنید که شناخت و آشنایی با این تعاریف میتواند برای سرمایهگذاران، سهامداران و همه افراد سودمند و کارگشا باشد.
یک پاسخ
ممنون بابت توضیحات کامل و شفاف