دانشگاه محلی برای توسعه مهارتها، لذت بردن از کسب تجربیات جدید و یافتن دوستانی است که شاید بعدها به شریک کاری یا حتی زندگی ما تبدیل شوند. ما باید خودمان را بیشتر بشناسیم، با مهارتها و علاقمندیهایمان بیشتر آشنا شویم و هویت آینده خود را شکل دهیم. اگر کمی حس جاهطلبی داشته باشیم، در دوره های مالی ثبت نام میکنیم و به اصطلاح درس حسابداری یاد میگیریم. بعد در مفاهیمی مثل بدهیها، داراییها، هزینهها، ارزش سهام و درآمدها غرق میشویم و افقهای جدیدی نسبت به پول و امور مالی مقابل چشمانمان گشوده میشود.
برای اکثر دانشجویان رشته حسابداری این موضوعات یک سری اصول و قواعد کلی هستند که باید آنها را یاد گرفت اما همچنان خبری از تجربه عملی نیست. اساتید مجرب مباحث جذابی را درباره هزینهها و مخارج مطرح میکنند و نیمی از دانشجویان سرهای خود را به نشان تایید و موافقت تکان میدهند، در حالیکه همان دانشجویان هنوز در خانه پدر و مادر زندگی میکنند و هرگز با هزینههای سرسامآور روزمره روبهرو نشدهاند. حقیقت این است که ماهیت رشته حسابداری به گونهای است که نمیتوانید همه چیز را به صورت نظری و از روی کتابها یاد گرفت. در ادامه این مطلب با شما درباره 5 درس حسابداری که در دانشگاه یاد نمیدهند بیشتر صحبت میکنیم.
ضرورت تجربه بزرگترین درس حسابداری
اساسا، هیچ چیز جای تجربه را نمیگیرد! تا زمانیکه خودتان کسب و کاری را شروع نکنید یا حداقل وارد باز کار نشوید، با بالا و پایینهای محیط کار آشنا نشوید و چندباری هم زمین نخورید نمیتوانید بر ریزهکاریها و ظرایف امور مالی و حسابداری مسلط شوید.
در دبیرستان و دانشگاه، دانشآموزان و دانشجویان چیزهای زیادی از حساب و هندسه یاد میگیرند اما درباره مالیات و سرمایهگذاری چطور؟ طبق تحقیقاتی که در سال 2018 تحت عنوان بررسی توانایی مالی ملی توسط بنیاد فینرا در ایالات متحده انجام گرفت، در آزمونی پیرامون مفاهیم مالی مشخص شد که تنها 17 درصد از پاسخدهندگان سنین 18 تا 34 سال از سواد مالی ابتدایی برخوردار هستند.
عجب! سواد مالی که فقط برای راهاندازی و مدیریت یک شرکت یا کسب و کار نیست. برای اینکه از پس زندگی برآییم و بتوانیم مسیر پرپیچ و خم آن را به سلامت طی کنیم باید حداقل کمی سواد مالی داشته باشیم. و اوج فاجعه آن جا است که بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاه، حتی برخی از کسانی که دورههای حسابداری نیز گذراندهاند، هیچ مهارتی برای پیشرفت و موفقیت مالی کسب نمیکنند.
5 درس حسابداری که شاید در دانشگاه و مدرسه از آن غافل بمانید
معلمان و اساتید فوقالعادهای در رشته حسابداری حضور دارند. به همان میزان، دانشآموزان و دانشجویان با استعدادی هستند که شاید خود شما یکی از آنها باشید. با این وجود، رشته حسابداری بسیار گسترده و کاربردی است و درسهای زیادی در آن نهفته است که یادگیری آنها در دانشگاه و کلاس درس حسابداری محال است. برای یادگیری 5 درس حسابداری که فقط از طریق تجربه حاصل میشوند آماده باشید؛ تجربیاتی که شاید خیلی گران تمام شوند. پس اینجا، بدون هزینه، این درسها را یاد بگیرید.
درس اول: حسابداری نیاز به ارتباط دارد
شاید این لطیفه را شنیده باشید: حسابدار برون گرا کیست؟ کسی است که مادامیکه با شما صحبت میکند، به جای اینکه به کفشهای خودش خیره شود به کفشهای شما نگاه میکند.
شاید اینکه حسابدارها صرفا افرادی درون گرا هستند از باورهای اشتباه درباره حسابداری و حسابداران نشات گرفته باشد. با این حال، بیشتر حسابداران ترجیح میدهند در سکوت و تنهایی کار کنند و البته در یک دفتر شخصی بهتر میتوانند وظایف خود را انجام دهند. در اینکه رسیدگی به امور مالی و حسابداری نیاز به تمرکز و دقت دارد شکی نیست، ولی نباید فراموش کنید که حسابداری مثل یک ورزش گروهی است. یک حسابدار برای اینکه کار خود را درست انجام دهد باید با سایر همکاران خود، چه در واحد حسابداری و چه در سایر بخشها تعاون و همکاری داشته باشد.
برای یک حسابدار اعتبار و ایجاد اعتماد یک سرمایه شخصی است که نیاز به صرف زمان و تلاش زیاد دارد. پس به عنوان یک حسابدار نباید سعی کنید که مرد تنهای شب باشید، بلکه باید با دیگران رابطه برقرار کنید، سوال بپرسید و دوست شوید.
درس دوم: مشتری دوست ندارد پرداخت کند مگر اینکه مجبورش کنید
معمولا دروس حسابداری در دانشگاه روی رسیدگی به پرداختیها تمرکز میکنند اما این حقیقت ساده را به شما یاد نمیدهند که بیشتر مشتریان در سراسر دنیا تمایل به پرداخت بدهیهای خود ندارند، مگر اینکه شما به عنوان حسابدار پیگیر کار آنها شوید و آنها را مجبور به پرداخت کنید.
در اینجا فقط از مشتریان بدحساب صحبت نمیکنیم. حتی بسیاری از مشتریان خوب و خوش حساب هم یا تاریخ سررسید فاکتورها و بدهیها را فراموش میکنند یا از قصد مسئولیت خود در رابطه با پرداختیها را نادیده میگیرند. پس باید برای وصول به موقع مطالبات طرح و برنامه داشته باشید و پرداخت مشتریان را پیگیری کنید.
درس سوم: درآمد غیرفعال مثل معجزه است
برای هر کسب و کاری راههای زیادی برای کسب درآمد و پول درآوردن وجود دارد. برخی کارها هستند که تنوع وظایف زیادی دارند، یعنی باید مجموعهای از وظایف مشخص را انجام دهید تا در ازای آن مبلغ معینی درآمد کسب کنید.
اما درآمد غیرفعال (Passive Income) که با عنوان درآمد منفعل نیز شناخته میشود با شیوههای سنتی کسب درآمد میانهای ندارد. درآمد غیرفعال یک گزینه همیشگی است و بی نهایت راه برای کسب درآمد غیرفعال وجود دارد. فرض کنیم که شما میخواهید یک کتاب الکترونیکی را روی وب سایت خود به فروش برسانید. بعد از اینکه نوشتن و طراحی کتاب الکترونیک را تمام و صفحه فروش آن را ایجاد و منتشر کردید، حتی موقع خوردن، خوابیدن یا در مسافرت نیز ممکن است پول دربیاورید.
به لطف فناوریهای جدید و وجود نرم افزارها و اپلیکیشنهای مختلف، مثل نرم افزار حسابداری، اتوماسیون و خودکارسازی فرایندها از هر زمان دیگری راحتتر شده است. پس به دنبال هر فرصتی برای خودکارسازی درآمد و عایدیهای خود باشید، چرا که لذتبخشتر از کار کردن و زحمت کشیدن برای پول، خوابیدن و پول درآوردن است.
درس چهارم: ترازگیری فقط مخصوص دفاتر حسابداری نیست
کلاسهای حسابداری و دورههای کسب و کار داستانهای جذابی برای صاحبان آینده کسب و کارهای کوچک تعریف میکنند. هرچند شاید بتوان تمامی آن رویاها را با کار و تلاش زیاد به واقعیت بدل کرد، اما این امکان هم وجود دارد که در صورت عدم ایجاد تعادل و توازن از راههای درست، زندگی خود را به ورطه نابودی بکشیم.
به یاد داشته باشید زمانی میتوانید جلوتر بروید و سفر لذتبخشتری داشته باشید که زمان کافی برای استراحت درنظر بگیرید، با دوستان خود به تفریح و خوشی بپردازید، با خانواده خود به رستوران بروید و غذاهای جدید را امتحان کنید یا به پدربزرگها و مادربزرگها نیز سری بزنید. مطمئن باشید به هیچ آدم حریصی جایزه نمیدهند، اما نمونههای بسیار زیادی از افراد به ظاهر موفق وجود دارد که به خاطر عدم ایجاد تعادل و تراز در دفتر زندگی شخصی، زندگیشان را به کام خود و دیگران تلخ کردهاند.
درس پنجم: پیگیری کنید، پیگیری کنید و پیگیری کنید
در نهایت، شایان ذکراست که امکان موفقیت در هر کاری، بدون تلاش و پیگیری و در همان بار اول شدنی نیست. قطعا در ابتدای هر کاری با مشکلات و موانع زیادی روبهرو میشوید. اما پیش بروید و طرح و برنامههای خود را جامه عمل بپوشانید. آمادگی داشته باشید که یک کار و وظیفه را حتی 20 بار پیگیری کنید. برای پیشرفت و صعود به مراحل بعدی، پیگیری و تلاش لازم است.
این 5 درسی بود که ما از حسابداری گرفتیم و دوست داشتیم شما نیز از این تجربیات استفاده کنید. شما چطور؟ شما از کلاسهای حسابداری یا کسب و کار خود چه تجربیات ارزشمندی دارید که بخواهید با ما و خوانندگان این مطلب به اشتراک بگذارید؟
منبع: https://sunriseapp.com/