ماتریس بوستون چگونه قرار است روی کسب و کار ما تاثیر مثبت داشته باشد ؟ در نظر بگیرید در حال بررسی محصولات شرکتتان باشید و قرار است تصمیم گیری کنید که روی کدام یک از محصولات و خدمات تان بیشتر سرمایه گذاری نمایید. در این حالت جواب سوال شما ساده است : ستاره، علامت سوال، گاوشیرده و سگ. این کلمات بی ربط هستند ؟ میخواهیم برای شما شرح دهیم که این کلمات اتفاقا چقدر با ربط هستند و قرار است کسب و کار شما را به بهترین شکل متحول کنند.
در این مقاله قرار است بیاموزیم چطور تصمیم بگیریم روی کدام محصول بیشتر انرژی بگذاریم و کدام محصول، دیگر ارزش سرمایه گذاری ندارد. با این حساب شما گویی در حال انتخاب استراتژی سرمایه گذاری مناسب با کسب و کارتان هستید. تا انتهای این مطلب همراه نرم افزار حسابداری محک باشید.
تعریف ماتریس بوستون BCG Matrix چیست ؟
ماتریس بوستون یا ماتریس گروه بوستون در دهه 1970، توسط Bruce D. Henderson ارائه شد. این ماتریس به نامهای دیگر هم شناخته می شود از جمله : تحلیل گروه مشاوران بوستون، ماتریس سبد محصول، جعبه بوستون و … این ماتریس به کسبوکار شما کمک خواهد کرد که محصولات خود را تجزیه و تحلیل کرده و بهترین فرصتهای تجارت خود را شناسایی نمایید. امروزه مدیران تعداد زیادی از سازمانها بجهت تصمیمگیری در خصوص اینکه در کدام محصولات یا خط تولید باید سرمایهگذاری بیشتری کرده و کدام خط تولید را بهتر است متوقف نمایند، از این ماتریس بهره برداری های خوبی انجام می دهند.
طبیعی است که هیچ شرکتی وجود ندارد که منابع نامحدود پولی به منظور سرمایهگذاری روی همه محصولات داشته باشد. چنانچه یک سرمایهگذار بزرگ با یک سرمایه نامحدود باشید، باز هم تمایل نخواهید داشت روی محصولاتی که بازدهی چندانی ندارند، پول و زمان زیادی صرف نمایید. بنابراین، زمانی که کسبوکاری چندین محصول و خدمات ارائه می دهد، باید تصمیم گیری کند که :
- بر روی کدام محصول باید سرمایهگذاری نماید؟
- کدام محصول را فروخته و کدام محصول را نگه دارد؟
- کدام محصول را باید از بازار خود خارج نماید؟
- و سوالاتی دیگر
تقسیم بندی محصولات توسط ماتریس بوستون ( چهار ربع ماتریس بوستون)
ماتریس بوستون محصولات و خدمات شما را به ۴ دسته تقسیمبندی خواهد کرد و باعث می شود نگاهی بسیار دقیق بر روی تمامی محصولاتتان داشته باشید. میتوان گفت ماتریس بوستون در اصل نموداری ساده است که محور افقی آن بیانگر سهم نسبی بازار و محور عمودی آن نشاندهنده نرخ رشد بازار خواهد بود.
برای محاسبه سهم نسبی بازار، می توانیم سهم بازارمان را بر سهم بازار بزرگترین رقیب مان که در صنعت ما وجود دارد تقسیم کنیم؛ بنابراین از اینجا به بعد هر زمان از سهم نسبی بازار صحبتی به میان آمد، منظور سهم بازار ما نسبت به بزرگترین رقیب ما در صنعت مورد نظر می باشد.
هرکدام از محصولات و خدمات شما باید با دو معیار اساسی ارزیابی شوند : اولین معیار برای سنجش، رشد بازار است. با این توضیح که آیا بازاری که در آن محصول قرار است فروخته شود، رشد می کند ؟ اگر قرار است رشد داشته باشد آیا این رشد سریع است؟ دومین معیار برای سنجش، سهم بازار است که بالاتر توضیح دادیم.
بعد از اینکه محصولات و خدمات شما با این دو معیار ارزیابی شدند، در هر کدام از 4 ربع ماتریس بوستون قرار خواهند گرفت. همان 4 ربع که شاید به ظاره عناوین عجیبی دارند اما در ادامه توضیح خواهیم داد که علت این نامگذاری ها چیست.
قسمت ستاره ( رشد بازار بالا و سهم بازار بالا)
بی تردید اگر شما هم صاحب کسب و کاری باشید تمایل زیادی دارید که خدمات و محصولات شما همه در این قسمت قرار داشته باشند؛ چراکه محصولاتی که در این قسمت قرار دارند هم از سهم بازار بالایی برخوردار هستند و هم در بازاری با رشد بالا حضور دارند. طبیعتا محصولات و خدماتی که در این قسمت قرار دارند، از ارزش بالایی برخوردار هستند و سرمایهگذاری بر روی آنها به خاطر رشد بازار بالا و محبوبیتی که نزد مشتریان دارند، قادر است سود آینده شما را تضمین نماید.
قسمت گاو ( رشد بازار کم و سهم بازار بالا )
محصولات و خدماتی که در این قسمت قرار می گیرند، سهم بازار بالایی داشته و سود و درآمد بسیار خوبی را به وجود خواهند آورد اما در بازاری قرار گرفته اند که رشد کمی دارد. باید به این موضوع دقت کنیم که به دلیل سهم بالای بازارِ این نوع از محصولات و خدمات، اگر فروش سودآوری داشته باشند قادر خواهند بود سایر فعالیتهای شرکت را از نظر مالی تامین نمایند اما نیازی نداریم که در مورد آنها سرمایهگذاری جدیدی انجام دهیم چراکه نرخ رشد صنعت پایین بوده و امکان دارد دیگر از سرمایهگذاری جدید بازگشت سرمایه ایجاد نکنند.
قسمت علامت سوال ( رشد بازار بالا و سهم بازار پایین )
محصولاتی در این قسمت قرار می گیرند که سهم بازار پایینی دارند اما در صنعتی قرارگرفته اند که نرخ رشد بالایی دارد؛ اما به دلیل اینکه سرعت رشد بازار مشخص نیست برای تصمیم گرفتن در مورد کار با این محصولات تحقیقات بیشتری لازم خواهد بود.
سهم بازار این خدمات هم اکنون پایین است؛ ولی با توجه به رشد بالای بازار، با استراتژیهای مناسب و سرمایهگذاری هوشمند، این محصولات قادر هستند به یک گاو شیرده یا حتی ستاره تبدیل شوند. در نظر داشته باشید که به همان نسبت احتمال دارد که با یک برنامهریزی غیرصحیح سقوط کرده و سرمایه شما از بین برود.
قسمت سگ ( رشد بازار کم و سهم بازار پایین )
معمولا محصولاتی در این دسته قرار می گیرند که سهم بازار پایینی نسبت به رقبا داشته و رشد بازار آنها هم بسیار کم و حتی گاهی نزدیک به صفر است. محصولات این گروه معمولاً سودآور نبوده و همان سهم بازارشان را هم با دشواری می توانند حفظ کنند. بدیهی است که محصولاتِ با سودهی کم و حتی زیان، در این قسمت قرار دارند. اگر محصولاتی که در دسته سگ قرار می گیرند، سودآور باشند، این گزینه پیش روی شما قرار دارد که به سرمایهگذاری برای افزایش سهم بازارشان هم فکری کنید، در غیر اینصورت انحلال فروش آنها بهترین تصمیمی خواهد بود که میتوانید اتخاذ نمایید.
ارتباط چرخه عمر محصول و ماتریس بوستون
همانطور که از عنوان این قسمت مشخص می شود بین ماتریس بوستون و چرخه عمر محصول میتوان ارتباطی را مشاهده کرد. جالب است اشاره کنیم که ماتریس بوستون درواقع مبتنی بر چرخه عمر محصول طراحی شده است. با در نظر گرفتن این موضوع حالا دیگر دسته بندی محصولات برای صاحبان کسب و کار آسان تر خواهد شد.
اگه با دقت این نمودار را بررسی و تحلیل کنیم، متوجه خواهیم شد که بیشتر محصولات یک شرکت در ابتدای راه به صورت علامت سوال به چرخه محصول وارد خواهند شد؛ بعد از طی شدن این مرحله، محصولاتی که در قسمت علامت سؤال موفق عمل می کنند، با توجه به میزان رشد بازارشان، سهم بازار بالایی کسب خواهند کرد و به ستاره تبدیل میگردند. در ادامه با کند شدن روند رشد بازار، در یک سطحِ ثابت باقی مانده و وارد قسمت گاو خواهند شد. محصولاتی که در این قسمت قرار می گیرند، سود بالایی تولید کرده و نیاز به سرمایهگذاری کمی دارند.
در پایان عمر محصول، آن محصول از قسمت گاو به قسمت سگ منتقل میشود زیرا دیگر رشد فروش، شروع به کاهش خواهد کرد یا حتی به طور کامل متوقف میگردد. البته این روند، در بهترین حالت ممکن رخ می دهد و امکان دارد محصولات در همان ابتدای راه وضعیت خوبی نداشته باشند و به قسمت سگ منتقل گردند.
مراحل بکارگیری ماتریس بوستون چیست ؟
حتما تا کنون متوجه شده اید که ماتریس بوستون یک ابزار مفید و کاربردی برای کسب و کار شما محسوب می شود. لازم به توضیح است که برای استفاده از ماتریس گروه بوستون باید مراحل آن به درستی طی شود. در این قسمت به این مراحل اشاره شده و توضیحات لازم را ارائه خواهیم داد:
اولین مرحله : انتخاب کردن واحد مورد نظر
در اولین گام باید واحد مورد نظر را انتخاب و محصولات و خدمات مورد نظر را با توجه به سهم بازار و رشد بازار تقسیم بندی نمایید. میتوانیم از ماتریس بوستون بجهت تحلیل واحدهایی که برای کسب و کار ما استراتژیک محسوب می شوند، برندهای جداگانه، محصولات مختلف و… بهره ببریم. به این موضوع حتما دقت داشته باشید، اینکه چه واحدی انتخاب میشود، مطمئنا بر تحلیل شما تاثیر خواهد داشت.
دومین مرحله : تعریف کردن بازار
مهمترین کاری که بعد از مرحله ابتدایی باید انجام شود، تعریف بازار خواهد بود. چنانچه بازار را به روشنی تعریف نمایید، قادر خواهید بود موقعیت پرتفوی شرکت را صحیح و دقیق شناسایی نمایید. در حالی که اگر این تعریف ناکارامد و نادرست باشد منجر به ضعف و نقص در طبقه بندی شما خواهد شد.
سومین مرحله : محاسبه سهم نسبی بازار
بعد از پشت سر گذاشتن دو مرحله قبلی، حالا باید سهم نسبی بازار برای واحد منتخب را با دقت محاسبه نماییم. این محاسبه می تواند بر اساس درآمدها یا سهم بازار انجام گیرد. می توان سهم نسبی بازار را از نظر «درآمد» یا «سهم بازار» محاسبه کرد. برای این منطور سهم بازار (درآمد) از برند، نسبت به سهم بازار یا درآمد بزرگترین رقیب، در آن صنعت محاسبه میگردد.
چهارمین مرحله : محاسبه نرخ رشد صنعت
گزارشهایی که به صورت آنلاین وجود دارند می توانند منبع خوبی برای بدست آوردن نرخ رشد صنعت باشند. شما میتوانید نرخ رشد صنعت را با نگاه به رشد متوسط درآمد شرکتهای پیشرو محاسبه نمایید. نرخ رشد صنعت با درصد اندازهگیری میگردد. عددی که به دست آمده، درصدی است که در محور y قرار خواهد گرفت.
پنجمین مرحله : ترسیم دایرهها روی ماتریس
پس از اتمام محاسبه همه ارقام، بایستی آنها را در ماتریس قرار دهیم. شما میتوانید این کار را با ترسیم دایرهای برای هر برند در هر واحد یا برای تمام برندها در یک کسب و کار، انجام دهید. به این نکته توجه کنید که اندازه هر دایره، بر اساس درآمد تولید شده توسط آن برند تعیین میگردد.
مزایا و معایب ( محدودیت ها ) ماتریس بوستون کدام است؟
ماتریس بوستون مانند هر موضوعی که اهداف و کارایی خاصی می تواند داشته باشد، در کنار محقق کردن اهداف مشخص شده دارای مزایا و محدودیتهایی هم هست که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد:
مزایای ماتریس بوستون BCG
ابتدا با برخی از مزیت های ماتریس بوستون آشنا خواهیم شد:
- استفاده از ماتریس بوستون به ما یادآوری می کند که به قول معروف نباید همه تخم مرغهای مان را در یک سبد قرار دهیم؛ به این معنی که بیاندیشیم و ببینیم چگونه منابع محدودی که داریم را به محصولات اختصاص دهیم تا سود ما در بلند مدت به بیشترین میزان ممکن برسد.
- بهره بردن از ماتریس بوستون آسان بوده و قادر است فرصتها و خطرهای پیش رو را به ما نشان دهد.
- ماتریس بوستون در مواردی که می خواهید پیرامون به کارگیری منابع کمیاب از قبیل افراد ماهر، زمان و تجهیزات، تصمیمگیری نمایید بسیار کاربردی است
- به کمک ماتریس بوستون می توانید در کوتاه ترین زمان، بهترین فرصتهای سرمایه گذاری را شناسایی کرده و از آنها بجهت افزایش درآمد شرکت و سود استفاده نمایید.
محدودیت ها ( معایب ) ماتریس بوستون
در کنار مزایایی که در قسمت قبلی اشاره شد، میخواهیم به برخی از معایب ماتریس بوستون هم بپردازیم :
- نخستین محدودیتی که برای ماتریس بوستون میتوان متصور بود این است که این ماتریس فقط به تأثیر سهم بازار و رشد بازار در سودآوری می پردازد. در حالیکه عوامل دیگری هم ممکن است در سودآوری موثر باشند ولی ماتریس بوستون به آنها نخواهد پرداخت.
- این ماتریس عوامل محیطی مانند ظهور فناوریهای جدید یا تغییرهای احتمالی در قوانین مالیاتی و دیگر موارد خارجی را مد نظر قرار نمی دهد.
- بر اساس ماتریس بوستون فرض بر این است که سهم بازار بالا به سود بالا هم منجر خواهد شد در حالیکه همیشه اینچنین نیست. باید به این نکته توجه داشت که حفظ کردن سهم زیادی از بازار نیازمند سرمایهگذاری مداوم و زیاد خواهد بود و این احتمال دارد برای سازمان شما امکان پذیر نباشد.
- در ماتریس بوستون، واحدهای مختلف، از یکدیگر کاملا مستقل در نظر گرفته شده اند ولی واقعیت این است که یک واحد «سگ» قادر است به سایر واحدها کمک کند تا به موفقیت بیشتری دست یابد.
- ماتریس بوستون، همه بخش های کسب و کار را تنها در 4 قسمت طبقه بندی مینماید؛ بنابراین تکلیف واحدهایی که روی خط یا در وسط این محور قرار دارند، مشخص نخواهد بود.
- یکی دیگر از محدودیت های این ماتریس از این قرار است که گمان میکند پتانسیل بازاریابی گاوهای شیرده دارای محدودیت بوده و سازمانها بایستی پول را از آنها گرفته و در ستارهها یا برندهای جدید سرمایهگذاری نمایند. با وجود این احتمالا بهتر است سازمانها این سرمایه را برای حفظ جایگاه گاوهای شیرده یا حتی برای احیای مجدد آنها در بازار جدید بهره ببرند.
استفاده درست از ماتریس بوستون؛ گامی به سمت بهبود کسب و کار
در این مقاله تلاش کردیم تا شما را با ماتریس بوستون آشنا کنیم. بی تردید برای شناخت هر چه بیشتر این موضوع، به مطالعه مقالات بیشتر نیاز خواهید داشت. در نظر داشته باشید که نتیجه تحلیل ماتریس گروه بوستون، تنها یک تصویر لحظهای از وضعیت فعلی بازار به شما ارائه خواهد کرد. اینکه قرار است در آینده چه اتفاقی برای بازار متغیر امروز بیفتد، به هیچ عنوان مشخص نیست. اما در هر حال شما باید قادر باشید در هر شرایطی کسب و کار خود را در بهترین مسیر هدایت کنید. در این راه حواستان به ستارهها، گاوهای شیرده، سگها و علامت سوالهای کسب و کارتان باشد.
اگر شما مزایا و محدودیت های ماتریس بوستون را به خوبی بشناسید، دید واقع گرایانه ای به شما خواهد داد. در نهایت ماتریس بوستون هم یکی از ابزارهایی است که در مسیر موفقیت کسب و کار، به کمک شما خواهد آمد. گروه نرم افزار حسابداری محک آرزوی بهترینها را برای شما در کسب و کارتان دارد.