در دنیای تجارت امروزی رقابت بسیار سخت و شدید است و خریداران و مشتریان بسیار آگاهانهتر از گذشته تصمیم میگیرند. همچنین فضای کسب و کار مدرن کاملاً پویا شده است و شرکتها و سازمانهای تجاری با تغییرات زیادی روبرو هستند. بقای بسیاری از کسب و کارها به تمایل و توانایی آنها در سازگاری با چنین تغییراتی بستگی دارد. در اینجاست که کسب و کارهای مختلف، با هر اندازهای و فعال در هر حوزهای، از طریق سرمایه فکری میتوانند به سرعت خود را با تغییرات تطبیق دهند و در صحنه رقابت باقی بمانند. اما سرمایه فکری چیست؟ چه اهمیتی دارد و چگونه اندازه گیری میشود؟
سرمایه فکری (intellectual capital) چیست؟
منظور از سرمایه فکری (intellectual capital)، دانش کارکنان، مهارتها، آموزشها یا هر گونه اطلاعات اختصاصی دیگری است که ممکن است برای اهداف تجاری و ایجاد درآمد و پول سازی به کار گرفته شود و یا مزیت رقابتی برای شرکت ایجاد کند. به عبارت دیگر، سرمایه فکری جزو داراییهای یک شرکت محسوب میشود زیرا منابع اطلاعاتی است که شرکت میتواند از آن برای کسب سود، جذب مشتری، ایجاد محصول جدید، ارتقای محصول موجود یا بهبود کسب و کار خود بهره ببرد.
سرمایه فکری یک منبع مهم و یک عامل کلیدی در موفقیت اقتصادی و ایجاد ارزش در یک کسب و کار محسوب میشود. سرمایه فکری یک محرک ارزش نامشهود در سازمانها و شرکتها است که منافع آتی آنها را تضمین میکند و به دلیل نوآوریهایی که به لطف فناوریهای جدید به وجود میآیند، به منبعی برای ایجاد مزیت رقابتی تبدیل شده است.
سرمایه فکری، مجموع تخصص کارکنان، فرآیندهای سازمانی و سایر موارد نامشهود است که به سودآوری هر چه بیشتر یک کسب و کار کمک میکنند.
در محیط کسب و کار امروز، سرمایه فکری یکی از حیاتی ترین عواملی است که باعث توسعه و رقابت در سازمانها میشود. سرمایه فکری ماهیت نامشهودی دارد و زمانی که نوبت به تعیین ارزش آن میرسد، به چالش کشیده میشود. روشهای رایج تعریف و توصیف سرمایه فکری شامل ایجاد ارزش و افزایش مزیت رقابتی و موفقیت یک سازمان میشود. سرمایه فکری به خلق ثروت و تولید سایر داراییهای با ارزش کمک میکند.
سرمایه فکری در یک کسب و کار شامل ایدهها و توانایی برای نوآوری است که به شدت بر آینده یک شرکت تاثیر میگذارد. در گذشته افراد بر این باور بودند که عملکرد سازمانی وابسته به اقلام مالی و هزینهای است. اما امروزه، محققان بر این باورند که موفقیت کسب و کارها، شرکتها و سازمانها به اقلام سرمایه فکری وابسته است و به عملکرد آنها کمک میکند.
برخی از زیر مجموعههای سرمایه فکری عبارتند از: سرمایه انسانی، سرمایه اطلاعاتی، آگاهی از برند و سرمایه آموزشی.
انواع سرمایه فکری
سرمایه فکری اشکال گوناگونی دارد. به طور کلی، انواع سرمایه فکری را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
دارایی های نامشهود
بسیاری از شرکتها دارای برخی از سرمایه های فکری مانند دارایی های نامشهود هستند. دارایی های نامشهود ممکن است شامل اختراعات و حق نشر و غیره باشد. برای مثال، شرکتهایی که از استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی (IFRS) استفاده میکنند، ممکن است سرمایه فکری مانند هزینه های تحقیق و توسعه را در نظر بگیرند. دارایی نامشهود مواردی مانند تصویر برند، علائم تجاری و سایر موارد را شامل میشود.
دارایی های فکری و به خصوص دارایی های نامشهود عملکرد بهتری را در آینده به همراه دارند. با این حال، قوانینی در حسابداری وجود دارد که شناسایی برخی از دارایی های نامشهود را محدود میکند. بنابراین، برخی از دارایی های نامشهود را نمیتوان در صورت های مالی لحاظ کرد. بسیاری از هزینههایی که در توسعه دارایی های نامشهود صرف میشوند، معمولاً به عنوان هزینه در صورت سود و زیان منظور میشوند. با این حال، داراییهای نامشهود نباید در ترازنامه شناسایی شوند، زیرا هیچ اطمینانی در مورد منافع اقتصادی این دارایی ها برای شرکتها وجود ندارد.
سرقفلی
در حسابداری، سرقفلی یک دارایی نامشهود است و زمانی معنا پیدا میکند که یک خریدار بخواهد یک کسب و کار موجود را خریداری کند. سرقفلی نشان دهنده دارایی هایی است که به طور جداگانه قابل شناسایی نیستند. سرقفلی شامل داراییهای قابل شناسایی که میتوانند از واحد تجاری تفکیک شده و به صورت جداگانه یا همراه با یک قرارداد فروخته، انتقال یا مبادله شوند نمیگردد.
سرقفلی نمونهای از سرمایه فکری است که ممکن است از شهرت و اعتبار علامت تجاری یک شرکت ناشی شود. شرکتهایی با شهرت خوب، جایگاه بالا و مشتریان وفادار ممکن است بیش از ارزش داراییها ارزش گذاری شوند. بنابراین سرقفلی تفاوت بین ارزش دفتری و قیمت فروش است. یک شرکت خریدار باید ارزش سرقفلی را در ترازنامه تشخیص دهد.
عواملی در سازمان وجود دارند که ممکن است ارزش سرقفلی را افزایش دهند. به عنوان مثال می توان به کارکنان بسیار ماهر و شایسته و همچنین توسعه محصول اشاره کرد. همچنین جنبه هایی مانند کمپینهای تبلیغاتی موفق، مشتریان وفادار و علائم تجاری می توانند ارزش سرقفلی را افزایش دهند. سرقفلی این قابلیت را دارد که سودهای آتی را برای یک سازمان تضمین کند.
امتیازات انحصاری و حق ثبت اختراع
سازمانهای تجاری برای محافظت از ایدههای خود از طریق ثبت اختراع سرمایه گذاری میکنند. ایدهها و محصولات توسعه یافته به راحتی قابل تقلید هستند. ثبت اختراع که ممکن است بر رقابت تأثیر بگذارد، از سازمانهای تجاری در برابر چنین تقلیدهایی محافظت میکند. امتیازات انحصاری و حق ثبت اختراع، داراییهای نامشهود هستند زیرا فاقد ماهیت فیزیکی بوده و ارزش بلندمدتی برای سازمانهای تجاری ایجاد میکنند.
هنگام ثبت اختراعات، کسب و کارها باید اختراعات را با بهای تمام شده آن ثبت کنند. هزینه ثبت اختراع اولیه شامل هزینههای ثبت، اسناد و هزینههای قانونی است. در عمل، هزینههای کسب امتیاز انحصاری ممکن است بسیار ناچیز باشد. امتیازات انحصاری و حق ثبت اختراع به سختی به عنوان دارایی ثبت میشوند، مگر اینکه از طریق شرکتهای دیگر خریداری شده باشند. برای آن دسته از شرکتهایی که اختراعات را از دیگران میخرند، قیمت دارایی به قیمت خرید اختراع ثبت میشود.
علائم تجاری
علامت تجاری به نام برند، نماد یا حتی عبارتی اشاره دارد که به تشخیص کالاهای یک سازمان تجاری خاص کمک میکند. برخی از نمونههای علائم تجاری شامل نام برندها، شعارها و حتی لوگوها هستند. از طریق علائم تجاری، سازمانهای تجاری را میتوان به راحتی شناسایی و از رقبا متمایز کرد. علائم تجاری برخلاف حق ثبت اختراع و حق نشر که ممکن است پس از چند سال منقضی شود، میتوانند برای مدت طولانی دوام داشته باشند.
برخی از علائم تجاری ثبت شدهاند، اما ثبت آنها اجباری نیست. برخی از آنها از طریق قوانین و حقوق رایج ایجاد میشوند. ثبت علائم تجاری شامل بررسیهای دقیقی است که سازمانها را قادر میسازد تا یک علامت منحصر به فرد داشته باشند که شبیه هیچ علامت دیگری نباشد.
کپی رایت یا حق نشر
برخی از نویسندگان و سازمانهای تجاری ممکن است برای محافظت از برخی آثار در برابر کپی شدن، روی حق نشر سرمایه گذاری کنند. آثاری مثل نقاشیها، آثار ادبی، فیلمها، نرمافزارها و غیره را میتوان با حق نشر محافظت کرد. حق نشر برای مدت معینی حمایت قانونی را برای یک اثر فراهم میکند و از تلاشها، خلاقیت و زمانی که صاحب اثر صرف کرده محافظت مینماید.
تحقیق و توسعه
شرکتها و سازمانهای تجاری زیادی هستند که در زمینه تحقیق و توسعه محصولات و فرآیندها سرمایه گذاری میکنند. تحقیق و توسعه سرمایه فکری است که به بهبود و توسعه محصولات جدید کمک میکند. سازمانها از طریق سرمایه گذاری در بخش تحقیق و توسعه قادر به افزایش رقابت پذیری خود در بازار هستند. فعالیتهایی که شامل تحقیق و توسعه میشود عبارتند از: تحقیق برای به دست آوردن دانش جدید، فرموله کردن طرحهای جدید محصولات، توسعه فناوریهای جدید، اصلاح فرآیندها و غیره.
در حسابداری، هزینه های انجام شده در تحقیق و توسعه در دورهای که در آن انجام شده است ثبت میشود. با توجه به اینکه منافع اقتصادی آتی مرتبط با هزینههای تحقیق و توسعه کاملاً نامشخص است، در ثبت هزینههای تحقیق و توسعه به عنوان یک دارایی مشکل وجود دارد. با این حال، هزینههای توسعه به عنوان یک سرمایه ثبت شده و شامل هزینه استهلاک میشود.
عناصر اصلی سرمایه فکری
عناصر سرمایه فکری را میتوان در سه دسته بندی اصلی جای داد:
- سرمایه انسانی
- سرمایه رابطه ای
- سرمایه ساختاری
سرمایه انسانی
سرمایه انسانی دربرگیرنده تمام دانش و تجربه کارکنان یک سازمان است و شامل تحصیلات، تجربیات زندگی، و تجربه کاری آنها میشود. سرمایه انسانی را میتوان با فراهم کردن آموزش برای کارکنان افزایش داد. هرچه سطح مهارتها، دانش و خلاقیت کارکنان بیشتر باشد، عملکرد موثرتری خواهند داشت و عملکرد کسب و کار را نیز بهبود خواهند داد.
سرمایه انسانی شامل شایستگی حرفهای، شایستگی اجتماعی، انگیزه کارکنان و همچنین توانایی رهبری است. شایستگی حرفهای تجربه و تخصصی است که کارکنان در حوزه فعالیت خود در یک کسب و کار به دست میآورند. عواملی که به شایستگی حرفهای کمک میکنند عبارتند از آموزش، فرصتهای آموزش عالی، تجربه عملی از طریق کار، دورهها و سمینارها.
شایستگی اجتماعی شامل مهارتهای بین فردی، توانایی برقراری ارتباط خوب با دیگران و توانایی بحث و گفتگو به شیوهای سازنده است. شایستگی اجتماعی مهارتهای کار تیمی و همکاری کارکنان با یکدیگر و توانایی یادگیری کارکنان را افزایش میدهد.
انگیزه کارکنان نقش مهمی در یک سازمان دارد. کارکنان با انگیزه تمایل و تعهد بیشتری برای انجام وظایف خود دارند. چنین تمایلی برای انجام کار منجر به بهره وری بیشتر در یک سازمان میشود. کسب و کارها برای ایجاد انگیزه در کارکنان از طریق روشهای مختلف مانند ارائه پاداش منصفانه، مشارکت دادن کارکنان در تصمیم گیری، حق کمیسیون، فرصتهای ارتقای شغلی و آزادی تصمیم گیری سرمایه گذاری میکنند.
توانایی رهبری نیز جزء سرمایه فکری است. رهبرانی که توانایی رهبری بالایی دارند کسانی هستند که میتوانند وظایف اداری خود را به صورت یکپارچه انجام دهند. توانایی رهبری شامل توانایی توسعه چشم اندازها و برقراری ارتباط استراتژیک و همچنین اجرای آنها میشود.
سرمایه انسانی محرکی است که به هیچ سازمان خاصی تعلق ندارد، زیرا کارکنان صاحب سرمایه انسانی هستند. سرمایه انسانی بسیار مهم است زیرا منبع استراتژیک خلاقیت و نوآوری در یک کسب و کار است. سرمایه انسانی به عنوان زیربنای سرمایه فکری تلقی میشود و جزء کلیدی در عملکرد فعالیتهای سرمایه فکری است. تحقیقات نشان میدهند که سرمایه انسانی عامل اصلی رشد شرکتها و کسب و کارها است. مدیریت صحیح سرمایه انسانی میتواند به تولید سایر داراییهای فکری در یک کسب و کار کمک کند.
برخی از سرمایه های انسانی میتوانند مختص صنایع خاصی باشند. دلیل این امر این است که برخی از کارمندان در زمینههای خاصی مانند حسابداری، مهندسی و پزشکی آموزش دیده و تجربه دارند. کارمندانی که دانش حرفهای در زمینههای خاص دارند ممکن است ملزم به ثبت نام در نهادهای حرفهای خاص باشند تا سطح دانش و مهارت خود را نشان دهند. سازمانها ممکن است از کارکنان بخواهند که در زمینههای خاصی صلاحیت حرفهای داشته باشند، زیرا چنین کارکنانی ممکن است در فرآیند خلق ارزش برای یک شرکت یا سازمان مشارکت بیشتری داشته باشند.
شرکتها و سازمانها هیچ مالکیتی بر کارکنان یا مهارتها و شایستگیهای آنان ندارند. منافع اقتصادی آتی کارکنان ممکن است به راحتی قابل تعیین نباشد زیرا خطر جابجایی کارکنان وجود دارد. هر زمان که کارمندان یک شرکت را ترک میکنند، مهارتها و دانشی را که به دست آوردهاند با خود میبرند و تنها چیزی که ممکن است از آنها در شرکت یا سازمان باقی بماند، سرمایه ساختاری است که ممکن است از سرمایه انسانی به دست آمده باشد.
سرمایه ساختاری
سرمایه ساختاری نیز جزئی از سرمایه فکری است که شامل داراییهای غیرانسانی یک شرکت یا سازمان میشود. سرمایه ساختاری به سیستم اعتقادی یک سازمان، مانند بیانیه ماموریت، سیاستهای شرکت، فرهنگ کار و ساختار سازمانی آن اشاره دارد. همچنین، شامل امتیازاتی مثل حق نشر و حق ثبت اختراع میشود و رویهها و قوانینی را که به فرآیندهای تصمیم گیری کمک میکنند مشخص میکند.
سرمایه ساختاری شامل نوآوری محصول، فرهنگ شرکتی، ابزار مدیریت، فناوری اطلاعات و دانش صریح، همکاری داخلی و بهینه سازی فرآیندها است. نوآوری میتواند محصولات بهتری را برای یک سازمان به ارمغان آورد. نوآوری تضمین میکند که محصولات جدید به وجود بیایند و باعث افزایش رقابت و بقای سازمان میشود.
فرهنگ شرکتی نیز بخشی از سرمایه ساختاری است. فرهنگ شرکتی به ارزشها و هنجارهایی مربوط میشود که بر انتقال دانش و تعاملات شغلی تأثیر میگذارند. فرهنگ شرکتی خوب با سیاستهای یک شرکت مطابقت دارد و عادت به نوآوری و بهبود را ایجاد میکند.
سرمایه ساختاری عناصر مختلفی مانند فرآیندها، سیستمها، ساختارها، داراییهای فکری و همچنین داراییهای نامشهود دارد و شامل دانش غیرانسانی در سازمان مانند نرم افزارهای اختصاصی و تخصصی، برنامههای کامپیوتری، پایگاه های داده و غیره میشود. سرمایه ساختاری شامل آن دسته از عناصر و داراییهایی است که میتوان آنها را از سرمایه انسانی درون یک شرکت متمایز کرد. سرمایه ساختاری به سرمایه انسانی وابسته است زیرا توسط سرمایه انسانی توسعه یافته است. به عنوان مثال، امتیازات انحصاری و ثبت یک اختراع توسط افراد در یک سازمان توسعه می یابند.
برخلاف سرمایه انسانی که در اختیار کارکنان سازمان است، سرمایه ساختاری دانشی است که در اختیار سازمان است. دانش ساختاری حتی زمانی که کارکنان سازمان را ترک میکنند در سازمان باقی میماند. در هر سازمان یا شرکتی، از سرمایه انسانی برای تولید سرمایه ساختاری استفاده میشود و توسط سازمان برای افزایش مزیت رقابتی و ایجاد ارزش استفاده میشود. سرمایه ساختاری باعث میشود که کارکنان بهتر و هوشمندانهتر عمل کنند. فرآیند خلق ارزش شامل تبدیل سرمایه انسانی به سرمایه ساختاری است و سرمایه ساختاری به کارکنان در فرآیند خلق ارزش کمک میکند.
سرمایه ساختاری در پایگاه داده های سازمانی ذخیره شده و در فرآیندهای یک سازمان استفاده میشود. سرمایه ساختاری شامل دانش سازمانی است که معمولاً در امور روزمره استفاده میشود و در اسناد و سیاستهای درون سازمانی منعکس میگردد. سرمایه ساختاری شامل دو دسته اصلی است که عبارتند از زیرساختهای سازمانی و مالکیت معنوی در یک سازمان. زیرساخت یک سازمان شامل رویهها، قوانین و فرآیندها است. مالکیت معنوی ممکن است شامل علائم تجاری، اختراعات و سایر موارد باشد.
سرمایه رابطه ای
سرمایه رابطه ای شامل تمام روابطی است که یک سازمان با کارکنان، تامین کنندگان، مشتریان، سهامداران و غیره دارد. سرمایه رابطه ای شامل اعتماد، تجربه و دانش است و ارتباط بین یک کسب و کار و مشتریان آن را شکل میدهد. همچنین، سرمایه رابطه ای باعث میشود تا سهامداران خارجی و مشتریان ارتباط خود با یک کسب و کار را حفظ کنند و ارتباط تجاری یا محصولات و خدماتی را که آن کسب و کار ارائه میکند رها نکنند.
ارائه خدمات خوب به مشتریان باعث افزایش و بهبود روابط خوب با مشتریان میشود. مدیریت روابط با تامین کنندگان شامل انجام فعالیتهایی است که روابط را در حین خرید بهبود میبخشد. همچنین، شرکتها اقداماتی را انجام میدهند تا روابط آنها با سرمایه گذاران را بهبود بخشد. مثلا، اطلاعات دقیقی را در اختیار سرمایه گذاران قرار میدهند تا به آنها در تصمیم گیری کمک کنند.
برای ایجاد و دستیابی به مزیت رقابتی، ایجاد روابط طولانی مدت و قوی لازم و ضروری است. چنین روابطی باید صمیمانه و صادقانه باشد. روابط با مشتریان را میتوان به عنوان یک دارایی نامشهود تعریف کرد. برای مثال، خرید و فروش و معاملاتی را که با تامین کنندگان انجام میشود میتوان به عنوان یک دارایی نامشهود شناسایی نمود و حتی ممکن است گاهی در صورت های مالی خاص گنجانده شوند. برخی روابط خاص نیز وجود دارند که نمیتوان آنها را در صورت های مالی شناسایی کرد که از آن جمله میتوان روابطی مانند وفاداری مشتری را نام برد. چنین روابطی قابل شناسایی نیستند زیرا اندازه گیری موثق ارزش آنها دشوار است.
اندازه گیری سرمایه فکری
از لحاظ حسابداری و مالی، اندازه گیری سرمایه فکری امری بسیار دشوار و بعضا غیرممکن است. مواردی مثل دانش فنی، حق نشر، حق اختراع و غیره را تنها زمانی میتوان در حسابها و دفاتر مالی وارد و ثبت کرد که قابل اندازه گیری باشند. سرمایه فکری یک نوع سرمایه غیر مالی است و جزو ثروتهای واقعی یک شرکت یا سازمان محسوب میشود؛ از این رو، برای تمامی کسب و کارها و سازمانهای تجاری از اهمیت خاصی برخوردار است.
اگرچه اندازه گیری سرمایه فکری دشوار است، اما از نظر مالی ارزش زیادی دارد. کسب و کاری که از رضایت کارکنان، سرمایه گذاران و مشتریان بهرهمند است، ثروتمند واقعی است و این رضایت نشاندهنده سرمایه فکری بالای آن کسب و کار است.
اهمیت سرمایه فکری
سرمایه فکری تمام آن چیزی است که یک کسب و کار، شرکت یا سازمان در اختیار دارد، به این معنی که اگر یک کسب و کار از نظر مالی چیزی نداشته باشد، سرمایه غیر مالی آن میتواند با بکارگیری دانش، توسعه محصولات جدید، ایجاد مشتریان جدید و سایر اطلاعات، کسب و کار خود را احیا کند و رشد دهد. سرمایه فکری میتواند مزیت رقابتی ایجاد کند و ارزش کسب و کارها را افزایش دهد. در واقع، سرمایه فکری چنان قدرتمند و ارزشمند است که از طریق آن هر شرکت و سازمانی میتواند از صفر شروع به کار کند.
سرمایه فکری اعتبار و شهرت نام تجاری یک کسب و کار را افزایش میدهد، از این رو به بقای آن کمک میکند. تمامی تلاشهایی که نیروی انسانی یک شرکت، از جمله کارمندان، مدیران، تامین کنندگان، مشتریان و غیره میکنند و همچنین فرهنگ شرکتی، ارتباط با مشتریان و سرمایهگذاران، تعیین اهداف و ایجاد رویهها و قوانین برای رسیدن به این اهداف و سایر عوامل مرتبط با سرمایه فکری، اگر به خوبی تعیین و اجرا شوند، سهم بزرگی در موفقیت شرکتها خواهند داشت و علاوه بر بقای کسب و کارها در بازارهای پررقابت امروزی، رشد و توسعه روزافزون آنها را تضمین میکند.
سرمایه فکری ثروت واقعی کسب و کارها است و با ایجاد اعتبار، ارزش و مزیت رقابتی به سودآوری هر چه بیشتر شرکتها و سازمانهای تجاری کمک میکند.
منابع: https://www.abacademies.org/ – https://www.wallstreetmojo.com/
یک پاسخ
جالب بود.