برای شرکتها و کسب و کارهای مختلف، توسعه و حفظ سرمایه انسانی، به گونهای که منجر به رشد و ارتقای بیشتر آنها شود، یک چالش بزرگ است. در دنیای تجارت امروزی و در فضای پر تنش و پر رقابت آن، نقش دانش و تخصص بسیار اهمیت دارد. بازارها و مصرف کنندگان امروزی مدام در حال تغییر و تحول هستند و کسب و کارها مجبورند برای سازگار شدن با این تغییرات پویا باشند. شیوههای سنتی اقتصاد برای تامین نیازها و خواستههای مصرف کنندگان قرن بیست و یکم کافی نیستند. در عصر فناوری و اطلاعات، شرکتها و کسب و کارها چارهای ندارند جز اینکه به سمت اقتصاد دانش بنیان حرکت کنند.
در ادامه این مطلب بیشتر در خصوص اقتصاد دانش بنیان، اهمیت و ویژگیهای آن صحبت خواهیم کرد.
اقتصاد دانش بنیان (Knowledge Economy) چیست؟
اقتصاد دانش بنیان یا اقتصاد دانش محور (Knowledge Economy) یک نظام مصرف و تولید مبتنی بر سرمایه فکری است و به ویژه، به توانایی سرمایه گذاری بر اکتشافات علمی و تحقیقات پایه و کاربردی اشاره دارد. اقتصاد دانش بنیان نشان دهنده بخش بزرگی از تمام فعالیتهای اقتصادی در اکثر کشورهای توسعه یافته است. بنابراین، یکی از مهمترین اجزای یک اقتصاد دانش بنیان، ارزشی است که از دارایی های نامشهود همچون ارزش دانش نیروی انسانی یا مالکیت معنوی آن ایجاد میشود.
اقتصاد دانش بنیان، تجاری سازی علوم معاصر با دانش آکادمیک را توصیف میکند. اقتصاد دانش بنیان بر اهمیت سرمایه انسانی در اقتصاد قرن بیست و یکم تاکید دارد. گسترش سریع دانش و اتکای فزاینده به رایانه، تجزیه و تحلیل داده های کلان و اتوماسیون، اقتصاد کشورهای توسعه یافته را به اقتصادی تبدیل میکند که بیشتر به سرمایه فکری و مهارتها وابسته است و کمتر به فرآیند تولید اتکا میکند.
اصطلاح “اقتصاد دانش بنیان” اولین بار در سال 1966، توسط پیتر دراکر، در کتابی با عنوان “مجری موثر” و سپس در سال 1969 در کتاب “عصر ناپیوستگی” رایج شد. دراکر با تاکید بر دانش/مهارتها، تجزیه و تحلیل داده ها و عملکرد قابل اندازه گیری و مدیریت استراتژیک بر اساس اهداف (MBO) بسیار جلوتر از زمان خود بود.
اقتصاد دانش بنیان، صنایع فناوری اطلاعات (IT) و فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) را در خط مقدم رشد اقتصادی کلی قرار داده است. بنابراین، مجموعه مهارتهایی که شامل تجزیه و تحلیل دادهها، ایجاد و کار با مدلهای مالی و توانایی در خلق و ایجاد نوآوری میشوند، در اقتصاد دانش بنیان بسیار مورد توجه قرار میگیرند.
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) اقتصاد دانش بنیان را با موارد زیر مرتبط میداند:
- تولید فناوری های پیشرفته (کامپیوتر، الکترونیک، هوافضا)،
- صنایع بخش خدمات، مانند مراقبتهای پزشکی، آموزشی و طراحی نرم افزار (مانند نرم افزار حسابداری)،
- خدمات تجاری مانند بیمه، اطلاعات و ارتباطات.
انواع دانش
دانش میتواند اشکال بسیار گوناگونی داشته باشد. با این حال، میتوان دانش را به دو دسته اصلی تقسیم کرد:
- دانش صریح: ارقام، حقایق، داده ها
- دانش ضمنی: نحوه کار، تجربه، قضاوت، شهود، نحوه برخورد با مردم.
مدارک تحصیلی میتوانند نشانههایی از دانش صریح و تا حدودی دانش ضمنی یک فرد باشند. اما بخش بزرگی از اقتصاد دانش بنیان از یادگیری از طریق انجام کار ناشی میشود و از محدوده آموزش سنتی خارج میگردد.
تفاوت اقتصاد دانش بنیان با اقتصاد سنتی
در مدلهای سنتی فعالیتهای اقتصادی، عوامل اصلی تولید عبارتند از: زمین، نیروی کار، سرمایه و کارآفرین. اقتصاد دانش بنیان در گسترش دامنه کار، از تولید کالا در خط مونتاژ گرفته تا ایجاد انعطافپذیری بیشتر در طراحی، ساخت و اجرای ایدههای تجاری، نقش اساسی دارد.
مشخصه اقتصاد دانش بنیان وجود تعداد بیشتر کارکنان با مهارت بالا و مشاغلی است که به دانش یا مهارتهای خاصی نیاز دارند. برخلاف گذشته که اقتصاد به شدت به مشاغل غیر ماهر وابسته بود و عمدتاً شامل تولید کالاهای فیزیکی میشد، اقتصاد مدرن بیشتر از صنایع خدماتی و مشاغلی تشکیل شده است که نیاز به تفکر و تجزیه و تحلیل دادهها دارند.
در اقتصاد دانش بنیان، با ارزشترین داراییهایی که یک شرکت در اختیار دارد، اغلب داراییهای نامشهود هستند، مانند حق ثبت اختراع، حق نشر، یا نرمافزار یا فرآیندهای اختصاصی. این برخلاف دورههای اقتصادی سنتی است، مثل اقتصاد کشاورزی که در آن زمین معمولاً دارایی اولیه بود، و اقتصاد صنعتی که در آن کارخانهها و تجهیزات تولیدی داراییهای کلیدی اکثر مشاغل محسوب میشدند.
تفاوت اقتصاد دانش بینان و اقتصاد سنتی را میتوان در جدول زیر به راحتی مشاهده کرد:ویژگیهای یک اقتصاد اقتصاد سنتی اقتصاد دانش بنیان منابع دارایی های مشهود دارایی های نامشهود (اطلاعات، دانش) افراد (کارمندان) منبع هزینه سرمایه دامنه اختیارات تحت تسلط و و ابسته به اختیارات سازمانی وابسته به مهارت، دانش و اعتبار افراد استراتژی رقابت محور تعاون محور ارزش بازار وابسته به تملک مالی و دارایی های ثابت وابسته به سرمایه فکری و معنوی پیشرفت و توسعه خطی، قابل پیش بینی بی نظم، غیر قابل پیش بینی
اقتصاد دانش بنیان چه شکلی است؟
اقتصاد دانش بنیان هم از نوآوری، تحقیقات و پیشرفت سریع فناوری توان میگیرد و هم از آنها حمایت میکند. اکثریت قریب به اتفاق کارکنان در اقتصاد دانش بینان سواد کامپیوتری بالایی دارند و در ایجاد مدلهای تجاری و مالی مهارت دارند. در اقتصاد دانش بنیان تاکید فزایندهای بر جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها و توسعه الگوریتم ها و هوش مصنوعی (AI) وجود دارد.
استاد دانشکده بازرگانی هاروارد، مایکل پورتر، خالق مدل پنج نیروی تجزیه و تحلیل کسب و کار پورتر، اعتقاد دارد که در اقتصاد امروزی، توانایی یک کسب و کار در توسعه و حفظ مزیت رقابتی، بیشتر از هر چیزی به توانایی آن کسب و کار به سازگار شدن سریع با محیط همواره در حال تغییر فضای بازار بستگی دارد. این سازگاری با استفاده از نوآوریهای مستمر در فرآیندها و سیستم های تجاری حاصل میشود. پروژههای تحقیق و توسعه درصد زیادی از منابع یک شرکت را به خود اختصاص میدهند.
بین مراکز تحقیقاتی، دانشگاهها و اتاقهای فکر و همچنین کسب و کارهایی که از اکتشافات آنها استفاده میکنند، مراوده وجود دارد. تأکید بر دانش و نوآوری در دنیای تجارت، به نوبه خود، باعث رشد بیشتر و سریعتر در تجزیه و تحلیل و دستکاری اطلاعات و داده ها در فضای دانشگاهی میشود.
کار شرکت دانش بنیان چیست؟
شرکت های دانش بنیان ستون فقرات «اقتصاد نوین» در نظر گرفته میشوند. از دهه 1970، این شرکتها از نظر رشد و ایجاد شغل، به طور مداوم از کل اقتصاد جهانی بهتر عمل کردهاند. به دلیل اندازه کوچکتر و ماهیت فعالیت های شرکت های دانش بنیان، این کسب و کارها متضمن چالشهای متفاوتی برای تامین کنندگان مالی سنتی هستند.
به طور معمول، شرکت هایی که در زمینه داروسازی، بیوتکنولوژی بهداشتی، مواد جدید، مخابرات، فناوری اطلاعات، نرم افزار، تجهیزات پزشکی و اویونیک و… فعالیت میکنند جزو صنایع دانش بنیان محسوب میشوند. شرکت های دانش بنیان چرخههای توسعه محصول طولانی دارند و مزیت نسبی آنها معمولاً از افراد مبتکر و خلاقی که تیم توسعه را تشکیل میدهند ناشی میشود.
رشد اقتصاد دانش بنیان
نوآوری و دانش همیشه برای هر اقتصادی مهم بودهاند، اما برخی از اقتصاددانان بر این اعتقاد هستند که در چند دهه گذشته اقتصاد مدرن دانش محورتر شده است. این امر با افزایش صنایع پیشرفته، رشد بخش خدمات، افزایش خوداشتغالی و افزایش تعداد امتیازات انحصاری و حق اختراعات معلوم میشود.
ویژگی های اقتصاد دانش بنیان
ویژگیهای بارز اقتصاد دانش بنیان عبارتند از:
- دانش و اطلاعات محرک اصلی بهره وری هستند.
- رشد سرمایه گذاری در صنایع و فناوریهای پیشرفته هر روز افزایش مییابد.
- رشد بخشهای خدمات متکی بر دانش بالا مانند آموزش، ارتباطات و اطلاعات قابل مشاهده است.
- دانش یک منبع نامتناهی است. سرمایه تمام میشود اما دانش محدود نیست و میتوان بدون از دست دادن آن، دانش را به اشتراک گذاشت. در واقع، به اشتراک گذاری دانش میتواند به تقویت و ارتقای دانش کلی کمک کند.
- تقاضا برای نیروی کار ماهرتر و مدارک دانشگاهی رشد سریعتری مییابد.
- اهمیت دانش ضمنی و مهارت و توانایی اجرای دانش مدون بیشتر میشود.
- به جای سیستمهای خطی بالا به پایین، نوآوری توسط تولیدکنندگان و کاربران (به عنوان مثال، پلتفرم های منبع باز (open source) / بازخورد مشتری) هدایت میشود.
- دانش از یک صنعت به صنعت دیگر منتقل میشود.
- ماهیت اقتصاد دانش بنیان با فرآیند جهانی شدن و انتشار جهانی دانش مرتبط است.
- اقتصاد دانش بنیان و صنایع وابسته به فناوریهای پیشرفته زمینه را برای افزایش اتوماسیون فرآیندهای تولید افزایش میدهند و این امر، منجر به تغییرات سریع در بازار کار میشود.
اهمیت اقتصاد دانش بنیان برای کسب و کارها
اقتصاد دانش بنیان میتواند باعث کارآمدتر شدن و پویایی بیشتر کسب و کارها شده و به ایجاد محصولات و خدماتی با نوآوری بیشتر کمک کند. اقتصاد دانش بینان سفارشی سازی محصولات را ممکن میسازد. در اقتصاد دانش بنیان، نقش سرمایه انسانی پررنگتر میشود و کسب و کارهای مختلف نیاز بیشتری به جذب، آموزش و حفظ کارکنان مجرب و متخصص دارند. نظریههای جدیدی که در حوزه رشد و توسعه مطرح میشوند، بر توان بالقوه سرمایه انسانی و افزایش دانش تاکید میکنند، چرا که این عوامل منابع جدید رشد اقتصادی هستند و سطح بالای بهره وری را تضمین میکنند.
برای افزایش توزیع دانش و بهره مندی از شیوههای کاری جدید، شبکههای مشارکتی میتوانند کمک زیادی کنند.
رشد مشاغل STEM در اقتصاد دانش بنیان
عبارت STEM مخفف رشته های علوم (Science)، فناوری (Technology)، مهندسی (Engineering) و ریاضیات (Math) است. بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که رشتههای STEM کلید نوآوری و ایجاد شغل در کشورهای پیشرفته هستند.
اقتصاد دانش بنیان به عنوان محرک اصلی گسترش مشاغل STEM محسوب میشود. مشاغل حوزه STEM که شامل مشاغلی مانند علوم رایانهای، مهندسی، شیمی و زیست شناسی میشوند، جایی است که بسیاری از بزرگترین فرصتها برای پیشرفت شغلی، درآمد بالاتر و پستهای اجرایی سطح بالا را میتوان یافت.
نکته اصلی این است که دانش، پایه و اساس تخصص فنی لازم، مهارتهای جمع آوری و تجزیه و تحلیل دادهها و شیوههای مدیریتی نوآورانه را تشکیل میدهد و شرکتها و کسب و کارهای مختلف را قادر میسازد تا در اقتصاد مدرن و جهانی رقابت کنند. دانش و مهارتهای تخصصی هم میتوانند بهعنوان داراییهای مولد یک کسب و کار عمل کنند و هم بهعنوان محصولات یک کسب و کار، بازاریابی شوند و به فروش برسند.
یکی دیگر از ویژگیهای اقتصاد دانش بنیان، توسعه «خوشههایی» از صنایع است که در یک منطقه جغرافیایی خاص متمرکز شدهاند. به عنوان مثال میتوان به تمرکز مشاغل مهندسی خودرو در آلمان، فناوری کامپیوتر در “سیلیکون ولی” ایالات متحده و صنعت الکترونیک در کره جنوبی اشاره کرد.
چند مثال از صنایع دانش بنیان در عمل
شما میتوانید رشد و تأثیر اقتصاد دانش بنیان را تقریبا در هر بخشی از اقتصاد مشاهده کنید. به عنوان مثال، تأثیر اقتصاد دانش بنیان بر تولید سنتی، مانند صنعت خودرو، در اتکا به اتوماسیون، استفاده از سیستمهای مدیریت موجودی JIT (روشی که در آن مواد اولیه و نیز محصولات تولیدی فقط در زمان نیاز و در صورتی که محصولات قبلی فروخته شده باشند نگهداری و موجود میشوند) و تلاش برای توسعه خودروهای بدون راننده قابل مشاهده است.
صنعت بهداشت و درمان هم یکی از عوامل کلیدی اقتصاد دانش بنیان و هم یکی از ذینفعان اصلی آن است. تحقیقات سریعتر و توسعه داروهای جدید، افزایش استفاده از روشها و تجهیزات جراحی سه بعدی و روباتیک، و خدمات پزشکی از راه دور، همگی بازتابی از اقتصاد دانش بنیان هستند.
صنعت ICT (فناوری اطلاعات و ارتباطات) که بر ادغام خدمات ارتباطی و فناوری اطلاعات و زیرساختهای اطلاعاتی متمرکز است، نمونه بارز اقتصاد دانش بنیان است. هدف صنعت ICT افزایش استفاده کارآمد از اطلاعات، با اتصال امکانات ذخیره سازی داده ها مانند سرورهای کامپیوتری با ابزارهای انتقال اطلاعات مانند تلفنهای همراه است.
هزینههایی که در زمینه فناوری اطلاعات صرف میشود (هزینههایی که شامل درصدی از درآمد شرکتها میشود) بیش از 50 درصد از ابتدای قرن گذشته افزایش یافته است و این موضوع نشاندهنده اهمیت اصلی فناوری اطلاعات در سودآوری شرکتها و کسب و کارهای مختلف است. در حال حاضر، بالاترین نرخ رشد در صنایع IT/ICT در شرکتهایی دیده میشود که در ایجاد فناوریهای جدید مانند هوش مصنوعی و روباتیک فعالیت میکنند.
مشکلاتی که اقتصاد دانش بنیان ایجاد میکند
گذار از اقتصاد صنعتی به اقتصاد دانش بنیان بدون چالش هم نیست. در حال حاضر، کارگران زیادی وجود دارند که فاقد مجموعه مهارتهای لازم برای عملکرد بهینه و بهره وری لازم در اقتصاد دانش بنیان هستند. طبق آمارهای OECD، نرخ بیکاری برای افرادی که تحصیلات دانشگاهی ندارند 10.5 درصد است، اما برای افرادی که مدارک دانشگاهی دارند فقط 3.8 درصد است.
اقتصاد دانش بنیان ممکن است به دلیل کاهش کار یدی با دستمزد خوب، شکاف بین کارگران ماهر و کم مهارت را افزایش داده باشد. با اینکه ممکن است عوامل دیگری پشت افزایش نابرابری دستمزد وجود داشته باشد، اما اقتصاد دانش بنیان یکی از دلایل بالقوه این امر است.
اقتصاد دانش بنیان را میتوان یکی از عوامل موثر در ظهور “اقتصاد گیگ” نیز دانست. این موضوع میتواند فرصتهای بیشتری برای افرادی که ظرفیت و توان فکری بالا دارند ایجاد کند، اما افرادی که مهارتهای کمتری دارند شاید مجبور شوند سراغ مشاغل موقتی و کم درآمد بروند.
به منظور تسهیل در انتقال و سازگاری افراد با اقتصاد نوین، شرکتها باید برنامههای آموزشی حین کار گستردهتری را برای کارکنان خود تدارک ببینند و همچنین، از تحصیل و آموزش بیشتر کارکنان در خارج از محل کار حمایت بیشتری کنند. این حمایت میتواند شامل مواردی مثل اختصاص یارانه به کارکنانی باشد که در کلاسها و دورههای دانشگاهی شرکت میکنند یا مهارتهای جدید را در جاهای دیگر یاد میگیرند.
علاوه بر این، مراکز آموزشی اعم از مدارس و دانشگاهها، باید از با ارزشترین مهارتهای موردنیاز در بازارهای کاری و تجاری آگاه باشند تا بتوانند بهترین آموزشهای ممکن را برای دانش آموزان و دانشجویان فراهم کنند. به عنوان مثال، مدارس باید برنامههای گستردهای را برای آماده سازی دانش آموزان برای مشاغل STEM ارائه دهند و بر آن تاکید کنند.
رشد اقتصادی به اتکای دانش ممکن میشود
در قرن بیست و یکم، اقتصاد دانش بنیان اهمیت فزایندهای دارد. برای کارکنان، هم فرصتها و هم تهدیدها را به همراه دارد و برای کسانی که هم دارای شرایط و هم دانش ضمنی هستند، زمینه بیشتری برای یافتن کار با پاداش و دستمزد بالا ایجاد میکند. اقتصاد دانش بنیان زمینه خوداشتغالی را فراهم میسازد. اما ممکن است برای کسانی که مهارت و دانش محدودی دارند، بازار کار محدود و درآمد کم یک چالش بزرگ باشد.
منابع: https://www.investopedia.com/ – https://www.economicshelp.org/
3 Responses
در ایران اقتصاد نداریم که دانش بنیان باشد اما بلوف دانش بنیان ،مصرف خارجی دارد.کسانیکه ادعا میکنند با حل معضل اقتصاد، مشکلات جامعه حل نمیشوند فریبکاری برای منصرف کردن مردم از بحرانهای ویرانگر معیشتی و کاهش بار مسئولیت حاکمیت است. در درازمدت، اقتصاد تعیین کننده شیوه تفکر و زندگی است اما در کوتاه مدت نقش ضعیف دارد و ارمانها و عقاید تعیین کننده اند. عنوان اقتصاد مقاومتی، پوششی بر اقتصاد ویران و بمعنی فشار بیشتر بر مردم است.
از مشکلات اساسی ثبت اختراع در اداره اختراعات ایران از سال ۹۲ تا ۱۴۰۰ و به مدت ۸ سال: اینجانب نیز در این روند مشکل داوری اختراعات را دارم یعنی زمانی که طرح اینجانب نو و جدید است ولی مراجع و داوران پس از گرفتن هزینههای بالا طرح را تایید نمیکنند اداره نیز میگوید ما طبق قانون مجبور هستیم طرح شما را رد کنیم. برخی از مراجع نیز میگویند داور متخصص ندارند!
در این خصوص به کارشناس اداره اختراعات متن زیر را ارسال کردم:
کارشناس محترم با سلام، اینجانب به شخصه اعتقادی به روند مارکسیستی و وارداتی اداره اختراعات که با قانون اساسی کشور در تضاد میباشد ندارم. بر فرض مثال متقاضی پرونده خود را به حداقل ۵۰ مرجع ارسال کند و پرونده ۳ ماه در هر مرجع توقف کند تا یکی از این مراجع داور متخصص داشته باشند و طرح را درست مورد داوری قرار دهند، این یعنی اتلاف وقت چیزی حدود ۸ سال و پرداخت هزینه چیزی حدود ۳۰ ملیون تومان. در حال حاضر ۱۱ مرجع در پروندههای قبلی اعلام کردهاند داور متخصص ندارند! . اولا بعد از ۸ سال پرونده به چه درد متقاضی میخورد؟ ، دوم اینکه اگر اینجانب بخواهم ۳۰ اظهارنامه با این روند ثبت کنم یک چیزی حدود ۹۰۰ میلیون باید هزینه کنم بنظر شما امکان ثبت اختراع به صورت غیر مستقیم از اینجانب سلب نشده است؟ آیا بعد از اینکه سند را دریافت کردم همین دولت این هزینه را میتواند طی فرآیندی به اینجانب برگرداند؟ آیا قرار است متقاضی در جامعه رها شود؟ در اداره شما مردم دو دسته هستند برخی با سرمایههای خود اختراع ثبت میکنند برخی با داراییهای خود. اشخاصی که با دارایی خود اختراع ثبت میکنند مثل اعضا هیات علمی، اشخاصی که به بدنه آزمایشگاه و پژوهشگاهها متصل هستند، این افراد هر هزینهای بابت اختراع انجام میدهند دولت طی فرآیندی این هزینه را به آنها برگشت میدهد یا از طریق گرنت دانشگاهی یا از طریق پژوهش تولید. یعنی این وسط فقط پول جابجا میشود و کسی ضرر نمیکند. دسته دوم کسانی هستند که با سرمایههای خود اختراع انجام میدهند مثل افراد که مدارک عالیه دانشگاهی دارند مشغول کار هستند اما به بدنه دولت وصل نیستند، این افراد تحت هر شرایطی اگر نتوانند اظهارنامه خود را به ثبت برسانند آنها هم سرمایه خود را از دست دادهاند و هم دارایی خود را که همان اختراع میباشد. چون این افراد مجبور هستند نسبت به افراد اول یک مرحله بیشتر برای فرایند ثبت انرژی صرف کنند، این روند به صورتی طراحی شده که به مرور زمان قشر متوسط جامعه منحل خواهد شد. و جامعه دو قطبی میشود یعنی دو قشر بالا و پایین که در این صورت کاپیتالیسم رخ میدهد و…تا آنجاکه ما میدانیم در سایر کشورها اقتصاد دانش بنیان یعنی مثلا شرکت سونی اریکسون با دو دانشگاه صحبت و یا خودش یک دانشگاه و مرکز آموزش تاسیس میکند بعد بیانیه صادر می کند که هر کسی بتواند پذیرش دانشگاه را بگیرد در همین کمپانی سونی اریکسون مشغول کار میشود این چنین کشوری میتواند ادعا کند که اقتصاد دانش بنیان دارد نه اینکه در کشور ما، شما با کنکور وارد دانشگاه بشوید بعد طی فرایندی یک مدرک بگیرید و دنبال کار بگردید بعد آخرش در یک حیطه دیگر مشغول کار شوید این اسمش اقتصاد دانش بنیان نیست. برای اقتصاد دانش بنیان داشتن نیاز به سیاستگذاری است که مقدمه آن همین وزارت علوم میباشد. صنعت باید دانشگاه ایجاد کند چون شرکت نیاز به متخصص دارد نه اینکه دانشگاه شرکت تاسیس کند! دانشگاه که نیازی به تولید ندارد.
با سلام
ممنون از شما که نظرتون رو به اشتراک گذاشتین