اگر زندگی را یک بازی هیجانانگیز برای به دست آوردن بزرگترین امتیاز (لذت بردن از لحظههای زندگی) در نظر بگیریم، کسبوکار یک بخش هیجانانگیز این بازی محسوب میشود. کسبوکار ما مسیر ورود رزق خداوند به دنیای ما است و ما در بازی کسب و کار باید به گونهای رفتار کنیم که بیشترین امتیاز (رزق خداوند) را بهدست بیاوریم و درعینحال از تکتک لحظههای بازی کسب و کار لذت ببریم. در این مقاله به دوازده اصل راهبردی و مهم در بازی کسب و کار اشاره میکنیم. امیدواریم از مطالعه این مقاله لذت ببرید. تا انتها با ما همراه باشید.
اصل اول : کسب و کار واقعا یک بازی است !
اولین اصل مهم در بازی کسبوکار، این است که عمیقاً باور کنیم کسبوکار یک بازی هیجانانگیز است. در بازی شاید شما یک بار بهظاهر شکست بخورید یا شرایط مطابق پیشبینی شما پیش نرود؛ اما شما همچنان به بازی ادامه میدهید و از لحظهلحظه بازی لذت میبرید. لذا اولین اصل در بازی کسب و کار، باور عمیق نسبت به خود این کلیدواژه است. وقتی عمیقاً بازی بودن کسبوکار را باور کنید:
- اصلیترین هدف را لذت بردن از لحظهلحظه کسبوکار تعیین میکنید.
- شکستهای مقطعی شما را نا امید نمیکند و همچنان بازی میکنید.
- سعی میکنید نشاط و حال خوش را به دیگران هم تقدیم کنید.
- درنهایت بهوسیله تفکرات راهبُردی، احساسات عالی و اقدامات هوشمندانه، بازی کسبوکار را میبرید و از رزق سرشار خداوند برخوردار میشوید.
هر بازی دو رکن اصلی دارد: قوانین و امتیازات. در بازی کسب و کار، هم باید قوانین را بهدرستی بشناسید و هم باید امتیازات را بهدرستی و هوشمندانه خلق کنید. در دو اصل بعدی به هرکدام از این سرفصلها اشاره خواهیم کرد.
کشف و تعیین قوانین و امتیازات، اصلیترین کار در بازی کسبوکار محسوب میشود.
اصل دوم : قوانین را بشناس ! قوانین را بساز !
پس از شناخت اصل بازی کسب و کار، لازم است با قوانین این بازی هیجانانگیز آشنا شویم. کسبوکارها در کشورهای مختلف قوانین مختلفی دارند که باید با آنها آشنا باشید. نکته مهمی که در شناخت قوانین وجود دارد؛ این است که بهجز قوانین دین که بر مبنای مصالح و مفاسد توسط خداوند و فرستادگانش تعیینشده، بقیه قوانین صرفاً ساختهوپرداخته ذهن بشر است و لزومی ندارد حتماً درست و به مصلحت شما باشد.
بازی فوتبال را در نظر بگیرید. اینکه باید هر تیم یازده نفر باشند و زمین بازی در ابعاد خاصی طراحی شود و حتماً از جنس چمن باشد، صرفاً قراردادهایی ذهنی هستند و کاملاً قابلیت تغییر دارند. بزرگترین نشانه تغییرپذیری این است که شما در کودکی در کوچه خودتان (و نه زمین چمن) با تعداد خیلی کمتری (شاید 5 تا 6 نفر در هر تیم) بازی میکردید و لذت میبردید و هیچکس شما را سرزنش نمیکرد و هر کس شما را میدید، میگفت که شما در حال بازی فوتبال هستید.
قوانین کسبوکار هم دقیقاً همین چارچوب را دارد. قوانین چه حکومتی باشد و چه عرفیات محیط کسبوکار باشد، میتواند درست نبوده و منافع حقه شما را تأمین نکند. در کشورهای سرمایهداری بسیاری از قوانین با هدف سود کم کارمندان و ثروتمندتر شدن سرمایهداران طراحیشده است. لذا مشاهده میکنیم یک کارمند به مدت 30 سال در یک نهاد اداری در کشورهای غربی کار میکند و در انتهای مسیر صرفاً دیگران از منافع کاری او برخوردار شدهاند و خود او همچنان مقروض است و پسانداز قابل قبولی ندارد. جالب اینجا است که تمام این اتفاقات در پوشش کاملاً قانونی صورت میگیرد.
از قوانین خودتان پیروی کنید
همانطور که در فوتبال دوران کودکی هر تیم فوتبال میتوانست هر تعداد عضو داشته باشد و هر زمین مساعدی میتوانست محل بازی قرار گیرد و هر نمادی میتوانست محل دروازه باشد، در بازی کسبوکار نیز شما میتوانید چنین کاری را انجام دهید. به ندای درونی تکیه کنید و قوانین داخلی و بخشی از قوانین بیرونی که میتوانید تغییر دهید متناسب با فعالیتهای خودتان تغییر دهید.
یکی از مزیتهای مهم تعیین قوانین، این است که میتوانید قوانین را طوری طراحی کنید که راحتتر برنده شوید. شما در کودکی بارها چنین کاری را در قالب شیطنتهای کودکانه انجام دادید. مثلاً در بازی فوتبال سعی میکردید با افراد قوی همتیمی شوید تا بیشتر گل بزنید و یا دروازه را بهگونهای تعیین کنید که ضربه زدن تیم حریف به شما سختتر باشد.
در بازی کسبوکار هم شما میتوانید چنین اقداماتی را انجام دهید. قوانین کسبوکار نقش تعیینکننده در سرعت خلق اهداف شغلی شما ایفا میکند. هرکجا که توانستید و باعث تضییع حقوق دیگران نشدید، قوانین را بهگونهای تعیین و طراحی کنید که بتوانید بیشترین امتیاز را کسب کنید.
قوانین متعادل داشته باشید. نه خیلی آسان و نه خیلی سخت !
مواظب باشید قوانین نه خیلی ساده طراحی شوند و نه خیلی سخت باشند. اگر همهچیز خیلی ساده باشد، انگیزه کافی برای حرکت کردن نخواهید داشت و اگر همهچیز خیلی سخت طراحی شود، شما به آن قوانین ملتزم نخواهید بود و خیلی زود آن را زیر پا میگذارید و تکرار این مسئله باعث میشود در ناخودآگاه شما مسیر عصبی بدقولی و قانونشکنی شکل بگیرد. لذا در تعیین قوانین همیشه به تعادل اهمیت بدهید. در بخش بعدی و پس از توضیح امتیاز، این دو مفهوم را در قالب یک کسبوکار مثالی توضیح خواهیم داد.
اصل سوم : امتیاز کسب و کار را مشخص کنید.
مهمترین امتیاز در بازی کسبوکار، تولید سود پایدار است.
پس از قوانین، کشف امتیاز در بازی کسبوکار از هر چیز دیگری مهمتر است. همانطور که در بخش قبلی گفته شد، همانطور که قوانین قابلتغییر هستند، امتیازات هم قابلتغییر هستند و هیچچیز (جز سرفصلهای دینی) وحی منزل نیست. مثلاً در مسابقات فوتبال بین مدارس که در دوران کودکی و نوجوانی تجربه کردیم، هیچگاه امتیازات فیفا پیاده نمیشدند و معلمان ورزش متناسب با صلاحدید خود امتیازات را در بازی مشخص میکردند و متناسب با امتیازات تعیینشده برندگان مشخص میشدند.
به یاد داشته باشید که قوانین درست همیشه امتیازات درست را ایجاد میکنند. اگر شما بتوانید قوانین بازی کسبوکار را خودتان مشخص کنید، بهراحتی میتوانید امتیازات واقعی را هم معین کنید و این مسئله برای شما بسیار مفید و کاربردی خواهد بود.
ولی اگر به هر دلیل تعیین قوانین از دست شما خارج است، باید امتیاز اصلی و امتیازات اصلی را به خوبی تشخیص دهید و تمام اقدامات خودتان را در محیط کسبوکار ناظر به خلق امتیازات کسبوکار تعیین کنید. اگر در تشخیص امتیاز دچار اشتباه شوید، بازی کسبوکار را میبازید.
در بازی فوتبال، تعداد گل امتیاز اصلی است. اینکه در یک تیم عملکرد تیمی داشته باشد و همه لباس مرتب پوشیده باشند شاید مفید باشد، ولی درنهایت تیمی برنده خواهد بود که بیشترین توپ را وارد دروازه حریف کرده باشد (هرچند لباس مناسب نپوشیده باشند و یا عملکرد گروهی خوبی نداشته باشند). این مسئله دقیقاً در بازی کسبوکار هم صادق است و باید امتیاز واقعی کسبوکار شناخته شود. به یاد داشته باشید! زمانی که شما قوانین و امتیازات را خودتان تعیین میکنید، هیچوقت آن را فراموش نمیکنید و همیشه هم به قوانین پایبند هستید و هم در مسیر خلق امتیازها حرکت میکنید.
تولید سود پایدار، امتیاز اصلی کسب و کار
اصلیترین امتیاز در بازی کسب و کار، تولید سود پایدار است. شما بهعنوان صاحب کسبوکار باید روی این مسئله حساسیت ویژهای داشته باشید و تمام ارکان کسبوکار را در راستای تولید سود پایدار تنظیم کنید. مهم نیست کسبوکار شما چقدر سرمایه اولیه دارد؟ چه ظاهری دارد؟ چه تعداد کارمند دارد؟ چه بهرهای از تجملات و ظواهر برده است؟ اگر در راستای امتیاز اصلی قدم برندارید و مرتباً امتیاز اصلی را رصد نکنید، بهزودی بازی کسبوکار را میبازید.
منظور از سود پایدار، اختلاف بین درآمد و هزینه های کسب و کار است. سرمایه اولیه نباید جزو سود پایدار محسوب شود. ازآنجاکه ورود سود پایدار به کسبوکار بهواسطه فروش محصولات و یا خدمات صورت میگیرد، واحد فروش شما مهمترین بخش کسبوکار محسوب میشود و سایر بخشها (و حتی خود شما) باید در خدمت واحد فروش باشد و همگی تلاش کنید تا فرآیند فروش محصولات و خدمات به بهترین شکل ممکن صورت پذیرد.
البته منظور از سود پایدار، سود پایدار حلال است و سودآوری به هر قیمتی ارزشمند نیست. سودی که با دزدی، رانت، اختلاس و … بهدست بیاید ارزشی ندارد و نه برای شما برکت دنیوی خواهد داشت و نه آرامش اخروی.
فعالیت را با دستاورد اشتباه نگیرید.
در بررسیها به جای ارزیابی فرآیندها به ارزیابی نتایج اولویت بدهید.
یکی از اشتباهاتی که معمولاً در محیط کسبوکار صورت میگیرد و خیلی از کارمندان و حتی صاحبان کسبوکار این مسئله را بهدرستی درک نمیکنند، اشتباه گرفتن فعالیت و دستاورد است. خیلی از شما ممکن است بگویید: «من کل ساعت اداری را بیوقفه کار میکنم و حتی یک ساعت هم استراحت نمیکنم؛ اما نمیدانم چرا موفق نمیشوم»!؟
همه ما باید بدانیم که هر تلاشی ارزشمند نیست؛ بلکه تلاشی برای ما ارزشمند است که در راستای امتیاز اصلی ما باشد و به تحقق امتیاز اصلی کمک کند. این مفهوم را کسانی که در واحد فروش فعالیت دارند به خوبی درک میکنند. چهبسا فروشندگان موفقی که ساعت مفید فعالیت آنها نصف سایر فروشندگان است؛ اما درنهایت درآمدی دو برابر نسبت به آنها دارند. لذا در سنجش امتیازها به دستاوردها توجه کنید.
برای اینکه تلاش شما مفید واقع شود و منجر به خلق دستاوردهای عالی در راستای سود پایدار گردد، لازم است که هم خود شما و هم زیردستانتان به توسعه فردی و توسعه کاری توجه ویژه داشته باشید. ضرب المثل معروفی هست که میگوید: «شما زیردستان خود را بسازید تا آنها کسبوکار شما را بسازند». لذا برای ترویج فعالیتهای هوشمندانه زیردستان شما باید مرتباً آموزش ببیند و متناسب با آموزشهایی که دریافت میکنند، امتیاز اصلی را خلق کنند.
امتیاز اصلی، امتیاز جانبی
همانطور که گفته شد، تولید سود پایدار امتیاز اصلی کسبوکار است. اما این مسئله به معنای این نیست که شما امتیازات دیگری نمیتوانید داشته باشید. هر کسبوکاری متناسب با شرایطی که دارد، میتواند در کنار امتیاز اصلی امتیازات جانبی متفاوتی داشته باشد. تربیت شدن کارمندان، رضایت مشتری، اخلاقمداری، جذب مشتریان جدید و … همه و همه میتوانند امتیازات جانبی باشند که در کنار امتیاز اصلی موردتوجه قرار گیرند. اما باید بدانیم که امتیاز اصلی تولید سود پایدار است و امتیازات جانبی باید در خدمت امتیاز اصلی قرار بگیرند.
نمودار امتیاز اصلی و امتیازات جانبی را ترسیم کنید.
یکی از مهم ترین سرفصل ها در بحث امتیاز این است که امتیاز اصلی و امتیازات جانبی باید جلوی چشم شما و کارمندانتان باشد و همه باید مرتبا به این امتیازها توجه کنند و درباره آن فکر کنند. درباره اهمیت این مسئله در بخش بعدی (تلاش ذهنی) توضیح خواهیم داد. برای این که کارمندان شما و خود شما امتیازات را مرتبا رصد کنید، می توانید نمودار امتیاز اصلی و امتیازات جانبی را رسم کنید و آن را جلوی چشم همه بگذارید. موفقیت ها و شکست ها را مرتبا به همکاران ابلاغ کنید و جزئی ترین اطلاعات مربوط به امتیاز اصلی و امتیازات جانبی را فراموش نکنید و در نمودار آن را ثبت کنید.
اصل چهارم : تلاش ذهنی یادتان نرود.
با استفاده از تلاش ذهنی سرعت و کیفیت تحقق امتیاز را افزایش دهید.
پس از تعیین قوانین و امتیاز در بازی کسب و کار، باید به سمت تحقق امتیازها در محیط خارج حرکت کنیم. برای خلق امتیازها نیازمند تلاش هستیم و مهمترین تلاش برای خلق امتیازها، تلاش ذهنی است.
همانطور که در مقاله تلاش ذهنی بهصورت مفصل گفته شد، جهان مادی ما از انرژی تشکیلشده و ذهن ما فرستنده و دریافتکننده انرژی هست و هنگامیکه شما تصمیم جدی به خلق امتیازهای خودتان میگیرید، بین شما و امتیازهایی که تعیین کردید مسیر انرژی ایجاد میشود و در صورت تمرکز (حداقل 68 ثانیه) مسیر انرژی بین شما و امتیازهای کسبوکار پایدار میماند و حتی اگر تا مدتی به امتیازها فکر نکنید، مسیر انرژی بین شما و امتیازها همچنان وجود خواهد داشت.
در مقاله تلاش ذهنی به این نکته هم اشاره شد که اگر چندین نفر روی یک مسئله تمرکز داشته باشند، بهصورت تصاعدی مسیر انرژی قویتری را ایجاد خواهند کرد. در همین راستا بهترین اقدامی که میشود انجام داد، این است که نمودار امتیاز اصلی و امتیازهای جانبی را ترسیم کنید و آن مقابل چشمان خود و همکارانتان قرار دهید و از آنها بخواهید هنگام استراحت به این نمودارها خیره شوند و در ذهن خود اعداد و آمار مربوط به امتیاز اصلی و امتیازات جانبی را بالا ببرند. همین اتفاق بهظاهر ساده ولی قدرتمند باعث میشود تا:
- مسیر انرژی بسیار قوی بین کارمندان شما (و خود شما) و امتیازات برقرار شود.
- جهان هستی اقدامات لازم را برای خلق امتیازات انجام میدهد.
- نشانههای خلق امتیاز در قالب فرصتها و اتفاقات مختلف نشان داده میشوند.
- شما و همکارانتان با استفاده از قدرت ندای درونی فرصتها را تشخیص میدهید و واکنش مناسب را به آن خواهید داد.
امتیاز اصلی را فازبندی کنید.(نقطه شیرین)
ممکن است امتیاز اصلی شما این باشد که ده هزار نسخه از محصولات و یا خدمات شما به فروش برسد و شما درآمدی معادل 2 میلیارد تومان داشته باشید. اما وقتی الآن فروش ماهیانه شما از دویست مشتری تجاوز نمیکند. درست است که هدف اصلی شما رسیدن به فروش ده هزارتایی در ماه است، اما وقتی به این مسئله فکر میکنید، دچار شک و تردید میشوید و همین شک و تردید مانع اصلی شما در موفقیت خواهد بود.
لذا بهترین راهکار برای رهایی از تردید و رسیدن سریعتر به فروش ده هزارتایی در ماه، فازبندی کردن امتیاز اصلی است. هر فاز درواقع قدم بعدی را به شما نشان میدهد و شما این فرصت را خواهید داشت که متناسب با اشتیاق و باوری که دارید، امتیاز اصلی را فازبندی کنید. نقطه شیرین به شما در این زمینه کمک میکند. نقطه شیرین یعنی مرتبهای از امتیاز اصلی را بهعنوان قدم بعدی انتخاب کنید که این دو ویژگی را داشته باشد:
- اینقدر بزرگ باشد که در شما هیجان ایجاد کند.
- اینقدر کوچک باشد که در شما باور لازم برای خلق آن ایجاد شود.
ممکن است فازهای اولیه کوچک و جزئی به نظر برسند. اصلاً مشکلی نیست و لازم نیست بابت این مسئله نگران باشید. وقتی فازهای اولیه با موفقیت خلق شود، فازهای بعدی بزرگتر خواهد بود؛ چون باورپذیری شما بهمرورزمان افزایش پیدا میکند و همین مسئله بسیار مهم و راهبردی است.
چرخه قدرت
استفاده درست از نقطه شیرین چرخه قدرت را در کسب و کار شما ایجاد و تقویت میکند.
توضیحات بالا را میتوان در قالب چرخه قدرت توضیح داد. در بازی کسب و کار شما باید همیشه در حال طی کردن مراحل زیر باشید:
فکر درست هم ناظر به امتیاز نهایی است و هم ناظر به قدم بعدی. وقتی شما فکر درست داشته باشید، علیالقاعده احساس خوب خواهید داشت و درنهایت عملکرد مناسبی از خود نشان میدهید و موفقیتهای مقطعی را برای خود خلق میکنید. همین مسئله موجب میشود عزتنفس شما افزایش پیدا کند و درنتیجه باورپذیری شما افزایش مییابد. درنتیجه شما فکر درست خود را ارتقاء میدهید و چرخه قدرت به همین شکل ادامه پیدا خواهد کرد.
البته چرخه قدرت میتواند به چرخه شکست هم تبدیل شود. اگر بد در شما و یا همکارانتان حاکم شود، احساسات منفی بر کسبوکار شما غلبه میکند و درنتیجه عملکرد درست را تجربه نمیکنید و علیالقاعده موفقیتی هم برای شما ایجاد نمیشود؛ عزتنفس شما کاهش پیدا میکند و باورپذیری کمتر شده و جای خود را به شک و تردید میدهد و چرخه شکست همینطور ادامه مییابد و اگر متوقف نشود، شما بازی کسب و کار را میبازید.
درباره چیزهایی که دوست ندارید اصلا تمرکز نکنید.
از اتفاقات ناخوشایند در راستای تمرکز بر چیزهایی که دوست دارید استفاده کنید.
بازی کسب و کار برد و باخت دارد و حرکت موفقیتآمیز در آن نیازمند ریسکپذیری است. منتهی زمانی تمام این مسائل به موفقیت میرسند که تمرکز شما بر خواستههای خودتان باشد. در همین راستا مهم است که شما بههیچعنوان به چیزهایی که نمیخواهید اتفاق بیفتند فکر نکنید. وقتی به چیزی فکر میکنید که نمی خواهید و مرتباً روی آنها تمرکز میکنید، درواقع به جهان هستی مخابره میکنید که چنین اتفاقی را برای شما رقم بزند.
لذا تا جایی که میتوانید، به اتفاقات ناخوشایند در بازی کسبوکار تمرکز نکنید. البته این به معنای بررسی نکردن همه جوانب و اهمیت ندادن به تهدیدها نیست؛ بلکه به این معنا است که تمرکز اصلی باید روی خواستهها و امتیاز اصلی و امتیازات جانبی برای خلق آنها باشد.
در همین راستا میتوانید به اتفاقات بد بهعنوان یک فرصت نگاه کنید. اصولاً تضادها و اتفاقات منفی در جهان هستند تا ما بتوانیم با استفاده از آنها چیزهایی که دوست داریم را شفاف کنیم. شما کافی است چیزهایی که دوست ندارید را مشخص کنید و بشناسید و دیگر هیچگاه به آن تمرکز نکنید. آنوقت همهچیز به نفع شما تغییر خواهد کرد.
وقت خود را با اطلاعات بیهوده هدر ندهید.
یکی از مسائلی که ذهن شما را روی امتیاز اصلی و سایر امتیازات جانبی متمرکز میکند، خالی کردن ذهن از اطلاعات بیهوده است. ذهن شما ظرف خلق رویای شما است. شما نباید ذهن خود را با اطلاعات بیهوده خبرها، افراد منفی نگر و اتفاقاتی که اساساً ربطی به شما ندارد پرکنید. بسیاری از اتفاقاتی که در اطراف شما رخ میدهد اساساً به شما مربوط نمیشود و شما نمیتوانید بهصورت مستقیم و حتی غیرمستقیم به آنها کمک کنید. لذا توجه و تمرکز به اتفاقاتی که به شما مربوط نمیشوند، صرفاً وقت شما را تلف میکنند و هیچ ثمره مثبتی برای شما نخواهند داشت.
اصل پنجم: حس خوب، کلید اصلی موفقیت است.
احساس خوب یعنی همراستا بودن با جهان هستی در راستای خلق امتیاز اصلی
همانطور که در چرخه قدرت توضیح داده شد، فکر خوب در کنار احساس خوب میتواند منجر به عملکرد درست و درنتیجه موفقیت در بازی کسبوکار شود. لذا داشتن حس خوب برای شما بهعنوان صاحب کسبوکار بسیار ضروری است.
بهصورت کلی زمانی احساس خوب دارید که درباره چیزهایی که میخواهید فکر میکنید و هر زمان درباره چیزهایی فکر نمیکنید که علاقهای به آن ندارید، احساس منفی به سراغ شما خواهد آمد. البته همانطور که فکر مستقیماً بر روی احساس اثرگذار است، ایجاد احساس خوب به تفکر مثبت شما کمک میکند؛ مثلاً اگر شما علاقه به نقاشی کشیدن داشته باشید، حتی زمانی که حوصله انجام هیچ کاری را نداشته باشید، اگر برای چند دقیقه خودتان را مجبور به نقاشی کشیدن کنید، آنگاه متوجه میشوید کمکم حال خوش و حس خوب به سمت شما میآید و وقتی حال شما خوب شد، شما کمکم به چیزهایی فکر میکنید که به آن علاقهمند هستید و چرخه قدرت را در خود فعال میکنید.
اصولاً همه ما در زندگی (چه کار و چه سایر بخشها) به دنبال خوشبختی هستیم و جنس خوشبختی صرفاً یک احساس است؛ در گذشته وقتی ما با دوستان بازی میکردیم، چیزی که بیشتر از برد و باخت اهمیت داشت، ایجاد حس خوب بود که حتی وقتی بازی را ظاهراً بازی میباختیم در ما ایجاد میشد.
چنین مسئلهای دقیقاً در بازی کسب وکار هم صادق است. اگر شما از کار خود لذت میبرید، یعنی در مسیر خوشبختی حرکت میکنید؛ حتی اگر به صورت مقطعی در امتیاز اصلی و امتیازات جانبی شکست بخورید؛ چون احساس خوب شما کمک میکند تا شکستهای مقطعی را جبران کنید و آن را به پیروزیهای لذت بخش تبدیل کنید.
با حال خوش خود، رقیبان و دشمنان را کیشومات کنید.
همه شما قاعدتاً در کسبوکار خود رقیبانی دارید. افرادی که موفقیت شما ممکن است چندان برایشان خوشایند نباشد و نخواهند شما را در قله موفقیت ببینند. چه بسا برای اینکه خودشان پیروز بازی کسبوکار باشند، دست به هر اقدام غیرشرعی و غیرمنطقی بزنند.
قبل از بیان اهمیت حال خوش در پیروزی بر رقیبان، تذکر به یک نکته بسیار ضروری و راهبردی است. آنهم این است که جهان، جهانِ فراوانی است و اگر به خداوند اعتماد داشته باشید و بر او توکل کنید و بر اساس ندای درونی عمل کنید و همیشه خوشحال باشید، روزی شما را دیگران نمیتوانند از شما بگیرند. اگر نگاه شما به جهان، فراوان نگر باشد، هم شما میتوانید به اهداف مالی خود برسید و هم رقیبان شما و شما بهجای اینکه نگران رقیبان خود باشید، میتوانید حتی به آنها کمک کنید و بابت این کمک احساس خوبی داشته باشید و همین حس خوب را وسیلهای برای موفقیتهای بیشتر خود قرار دهید.
بااینحال اگر رقیبانی دارید که به شما ضربه میزنند و موفقیت خود را درگرو شکست شما میدانند، حال خوش به شما کمک میکند تا تمامقد مقابل رقیبان خود قرار بگیرید و در بازی کسبوکار آنها را کیشومات کنید.
جهان هستی و سنتهای خداوند بر پایه اخلاق بنا شده است و افرادی که در مسیر غیراخلاقی حرکت میکنند، دیر یا زود شکست میخورند و موفقیتهای مقطعی آنها نباید ما را نگران کند. مسیر باطل محکوم به نابودی است. وقتی شما بهصورت اخلاقی حرکت میکنید و لحظهلحظه تلاش شما و همکارانتان سرشار از احساس خوب است، در مسابقه با رقیبان، جهان هستی به کمک شما میآید و شما بازی کسبوکار را درنهایت برنده خواهید شد.
در بازی کسب و کار مثل عقاب رفتار کنید.
با استفاده از ندای درونی نسبت به اتفاقات مختلف قبل از وقوع آن اطلاع پیدا کنید.
عقابها وقتی ماهی شکار میکنند، نقطهای را برای فرود آمدن در نظر میگیرند که قبل از فرود ماهی در آن نقطه نیست!!! مثلاً اگر ماهی در نقطه A قرار دارد و به سمت نقطه B حرکت میکند، عقابها برای شکار ماهی از همان ابتدا نقطه B را در نظر میگیرند و با زیرکی تمام به سمت آن نقطه فرود میآیند و هنگامیکه به نقطه B میرسند، ماهی هم دقیقاً به همان نقطه میرسد و شکار با موفقیت صورت میگیرد.
دانش امروزی شاید توجیهی برای اقدام عقاب نداشته باشد (و یا علاقهای به بیان این مسئله از خودش نشان ندهد) اما خیلی از انسانهای موفق برای خلق اهداف و دستاوردهای خودشان از این قاعده استفاده میکنند. ندای درونی، در بیشتر موارد (اگر نگوییم همه موارد) شما را به سمت اهداف و اقداماتی راهنمایی میکند که فعلاً برای آن نتیجهای مشاهده نمیشود؛ ولی وقتی به آن نقطه میرسید، عقاب گونه طعمه (امتیاز اصلی و امتیازات جانبی) را مشاهده خواهید کرد و حیرتزده خواهید شد.
ندای درونی شما، راهنمای اصلی شما است که بهواسطه ارتباطی که با جهان هستی دارد، به شما کمک میکند تا بتوانید امتیازات شغلی و مسیر خلق آن را را به زیباترین شکل ممکن کشف کنید و از این رهگذر اتفاقات مثبتی برای خود رقم بزنید.
برای که بهترین راهنمایی را از ندای درونی دریافت کنید، لازم است که حال خوش داشته باشید. وقتی احساس خوبی دارید، یعنی همراستا با جهان هستی حرکت میکنید و جهان هستی بهترین راهنمایی را در قالب ندای درونی به شما خواهد گفت. پس حال خوش داشته باشید و راهنماییهای لازم را دریافت کنید.
ندای درونی شما، آینده ساز فردای ایران
همانطور که در توضیحات قبلی گفته شد، وقتی احساس خوب دارید، راهنمای شما به خوبی عمل میکند و شما با عمل به ندای درونی هم خودتان در بازی کسبوکار به موفقیت میرسید و هم به اقتصاد کشور عزیزمان ایران کمک میکنید. با توجه به نکات گفتهشده میتوان گفت که ندای درونی هر صاحب کسبوکار، آیندهساز فردای ایران خواهد بود و هر چه صاحبان کسبوکار حال خوش بیشتر و بهتری داشته باشند، به همان میزان ندای درونی آنها قویتر میشود و درنتیجه آینده درخشانتری در انتظار اقتصاد ایران خواهد بود.
اهمیت بدهید؛ ولی نه آنقدر زیاد
هیچ چیز را فدای احساس خوب خود نکنید. نمیارزد.
یکی از عواملی که مانع احساس خوب در شما و دیگران میشود، وسواس داشتن در قوانین و امتیازات کسبوکار است. خیلی مهم است که شما نسبت به قوانین و امتیازات کسبوکار حساس باشید، اما این مسئله اصلاً به معنای وسواسی شدن نیست و اگر وسواسی شوید، توجه به قوانین و امتیازات نفعی در بازی کسبوکار برای شما نخواهد داشت.
دلیل جمله بالا این است: وقتی شما نسبت به یک مسئله وسواسی میشوید، ناخودآگاه احساس اضطراب، شک و ترس در شما ایجاد میشود و زمانی که چنین احساسی در شما ایجاد شد، دیگر با جهان هستی هم سو نیستید و نمیتوانید به بهترین شکل از ندای درونی استفاده کنید و چرخه قدرت در شما متوقف میشود. لذا سعی کنید در مواجهه با:
- خودتان، با خود مهربان باشید و علیرغم اینکه تلاش میکنید موفق عمل کنید و در چارچوب قوانین و امتیازات بازی کسبوکار را جلو ببرید، بااینحال خود را بپذیرید و اگر اشتباه کردید و یا به هر دلیلی عملکرد درستی نداشتید، اصلاً نگران نباشید. خود را ببخشید، در آغوش بگیرید و سعی کنید با دلداری دادن به خود حال خوب خود را برگردانید و از نو شروع کنید.
- همکاران، در مواجهه با دیگران به دنبال مچگیری نباشید. سعی کنید خوبیهای آنها را ببینید و بابت این مسئله از همکارانتان سپاسگزار باشید. اگر احساس میکنید کارمندان شما قوی نیستند، به آنها کمک کنید و با قرار دادن آموزشهای مختلف به آنها کمک کنید. اگر هم بههیچعنوان نمیتوانید به همکارتان کمک کنید و احساس میکنید بودن او در محیط کار باعث ضربه زدن به کسبوکار شما میشود، محترمانه و در کمال صراحت از او بخواهید که شغل جدیدی برای خودش پیدا کند (و در این زمینه هم به او کمک کنید).
در کل نه خیلی به خودتان گیر بدهید و نه به همکارانتان خیلی گیر بدهید. به همکاران اجازه اشتباه کردن بدهید و به آنها کمک کنید تا اشتباهات خود را جبران کنند. در کل اجازه ندهید چیزی مانع حال خوش شما در محیط کسبوکار شود.
اصل ششم: رقابت با خود یا دیگران !!!
همانطور که در بخش قبلی توضیح داده شد، شما بهواسطه احساس خوب و دانش و مهارتهایی که در اختیار دارید، میتوانید بر رقیبان خود در بازی کسبوکار غلبه کنید. با این بیان میتوان ادعا کرد که مهمترین رقیب شما خود شما هستید و اگر هرروز بر نسخه روز قبلی خود پیروز شوید، میتوانید درنهایت بر تمام رقیبان هم پیروز شوید و این مسئله یک قاعده تخلفناپذیر محسوب میشود.
باید بدانید بازی کسب و کار یک سفر بیپایان به سمت کمال است. نباید خود را در نقطه خاص متوقف کنید. باید از تکتک لحظات مسیر لذت ببرید و مرتباً به فکر رشد و ارتقاء کسبوکار خود باشید. باید کاری کنید که هرروز یک قدم نسبت به روز قبل کسبوکار خود را جلو ببرید و این راز موفقیت همیشگی شما است.
همیشه به شیوه بهتری هم میتوان زندگی کرد و اتفاقات عالی را در بازی کسب و کار رقم زد. منتهی برای اینکه بتوانید همواره مسیر کمال را دنبال کنید و به معنای کلمه در محیط کسبوکار بهبود و بهزیستی را تجربه کنید، لازم است که مرتباً به توسعه فردی خودتان و همکارانتان بپردازید.
آموزشپذیری، مهمترین مهارت در رقابت با خود
همکارانتان را بسازید تا آنها کسبوکار شما را بسازند.
مهمترین سرفصلی که هم شما و هم همکارانتان باید بیاموزید، روحیه آموزش پذیری است. مسیر کمال یعنی مواجهه با مسائل جدید، دریافت اطلاعات جدید و عمل بر اساس آنها و این مسئله زمانی اتفاق میافتد که شما قابلیت دریافت و یادگیری اطلاعات جدید را داشته باشید و بتوانید متناسب با آن عمل کنید. روحیه آموزش پذیری بهصورت کلی دو مؤلفه اصلی دارد:
- قابلیت یادگیری؛ اولین مؤلفه روحیه آموزش پذیری قابلیت یادگیری است. قابلیت یادگیری یعنی بتوانید اطلاعات جدیدی را دریافت کنید، فهم کنید و آن را به حافظه خود بسپارید و هر زمان که لازم شد از آن استفاده کنید. هم شما و هم همکارانتان باید قابلیت یادگیری را در خودتان تقویت کنید. قابلیت یادگیری در زمانهای مختلف ممکن است متغیر باشد و بالا و پایین برود؛ اشکالی ندارد! اما باید مواظب باشید درجه یادگیری به صفر نرسد. چون در این صورت نهایت ظرفیت درآمدی محقق میشود و شما دیگر پیشرفتی نخواهید داشت و اگر پیشرفت نکنید، یعنی در حال پسرفت هستید. پس باید در هرلحظه قابلیت یادگیری را در خودتان تقویت کنید.
- قابلیت تغییرپذیری؛ قابلیت تغییرپذیری یعنی بتوانید از اطلاعاتی که یاد گرفتید استفاده کنید تا نتایج جدیدی در بازی کسبوکار بهدست بیاورید. اگر میخواهید چیزهایی در کسبوکار شما تغییر کند، باید شما و همکارانتان چیزهایی را در خود تغییر دهید و برخی کارها را به شیوه متفاوتتری انجام دهید.
حماقت یعنی انجام دادن کارهای همیشگی و انتظارِ نتایج متفاوت.
وقتی روحیه آموزش پذیری در شما و همکارانتان وجود داشت و همه در کسبوکار علاقهمند به یادگیری بودند، مسیر پیروزی و موفقیت برای شما هموار و تضمینشده است.
اینکه چه آموزشها و یا مهارتهایی را دریافت میکنید اصلاً اهمیت ندارد! وقتی قابلیت یادگیری در شما وجود داشت، هم میتوانید مرتباً تبر خود را تیز کنید و هم با استفاده از اطلاعات جدید، ظرفیت وجودی خود را گسترش دهید و هنگامیکه ذهن شما بزرگتر شود، قدرت بیشتری پیدا میکند و تلاش ذهنی برای شما اثربخشی بیشتر و بهتری خواهد داشت.
به زاویه نگاه دیگران توجه کنید.
کشف زاویه نگاه دیگران تعامل و همافزایی را بهبود میبخشد.
معمولاً انسانها از زاویههای مختلف مسائل را تحلیل و بررسی میکنند. همانطور که گفته شد، مهمترین رقیب شما، خود شما و همکارانتان هستید و شما بهعنوان صاحب کسبوکار زمانی میتوانید بهترین تعامل را با همکاران داشته باشید و درنتیجه هرروز بهتر از دیروز شوید که تشخیص دهید همکاران شما چه نگاهی به شما، کسبوکار شما، موفقیت و … دارند.
کشف زاویه نگاه همکاران باعث میشود شما درک بهتری نسبت به همکاران داشته باشید و بتوانید تعامل و تفاهم بهتری با آنها داشته باشید. تعامل و تفاهم بهتر باعث همافزایی و همدلی بیشتر میشود و همین قضیه در بهبود و بهزیستی کسبوکار شما مؤثر خواهد بود.
اصل هفتم : فرصت هایی در لباس مبدل !!!
برای بسیاری از افراد و صاحبان کسبوکار (حتی شما دوست عزیز) ممکن است پیشآمده باشد که آنها بر مبنای ندای درونی عمل کردند، اما بهجای اینکه موفق شوند، بیشتر شکست خوردند و اتفاقات بهظاهر بد برای آنها رقم خورد. همین مسئله باعث میشود تا خیلیها در کارآمدی ندای درونی تشکیک کنند و چندان اهمیتی برای ندای درونی قائل نباشند.
چیزی که مهم است و باید بدانیم این است که هیچ اتفاق بد یا خوبی وجود ندارد؛ بلکه به بیان دقیقتر هر اتفاقی خوب و به نفع ما است. منتهی زاویه نگاه ما به واقعیتها است که خوب یا بد بودن اتفاق را مشخص میکند.
خیلی از افراد موفق معتقدند که پیروزی آنها از عمق یک فاجعه شروع شد. فاجعهای بهظاهر تلخ که بذر موفقیت آنها را ساخت و رشد داد. لذا نباید از اتفاقات بهظاهر بد بترسیم. برای خیلی از افراد موفق، اتفاقات بهظاهر بد و شکستهای مقطعی مقدمهای است که باعث میشود آنها خواسته خود را دقیق مشخص کنند و روی آن تمرکز کنند.
آخر همه چیز خوب است؛ پس اگر چیزی خوب نیست، یعنی آخرش نیست.
این مسئله دقیقاً برای شما هم صادق است. چه بسا اتفاقات بهظاهر بد برای شما ایجاد میشوند تا تجربیات جدیدی در اختیار شما قرار دهند و به شما نشان دهند که دقیقاً چه چیزی را میخواهید. کوین معتقد است که «موفقیت یک تصمیم با شما فاصله دارد. موفقیت یعنی شناخت چیزهایی که نمیخواهید و سپس رویگردانی از آن و در مرحله بعد شناخت چیزهایی که میخواهید و تمرکز روی آن».
اتفاقات بهظاهر منفی دقیقاً در همین راستا به شما کمک میکنند (البته اگر خوششانس باشید و بدون اتفاقات منفی بتوانید خواسته خود را دقیقاً مشخص کنید، خیلی بهتر است؛ ولی اگر اتفاق بهظاهر بدی در مسیر ندای درونی رخ داد، نگران نباشید و نترسید! همهچیز انشاءالله حل میشود).
مواظب باشید. خیلی از افراد تا چند سانتیمتری طلا پیش میروند ولی چون استقامت لازم را ندارند، جا میزنند و ادامه نمیدهند. لذا تا زمانی که ندای درونی همراه شما است، حرکت کنید و از اتفاقات بد نترسید و استقامت به خرج دهید. اگر کار درست را بهصورت دائمی و آن هم طی مدتزمان کافی انجام دهید، موفقیت برای شما تضمینی خواهد بود.
اشتباهات، فرصت هایی در لباس مبدل
در دنیای پررقابت کسبوکار شاید تصور خیلیها این باشد که اگر اشتباه کنیم، یعنی بازی کسبوکار را میبازیم. درصورتیکه این مسئله اصلاً واقعیت ندارد؛ چون شکست خوردن اساساً واقعیت ندارد!!!!
ممکن است شما بگویید: «مگر خود تو بهعنوان نویسنده مرتب نمیگویی مراقب باشید بازی کسب و کار را نبازید؟!!!!» بله کاملاً درست است؛ اما بردوباخت زمانی برای شما معنا دارد که واقعاً قائل به بردوباخت باشید و خودتان را در رقابت با دیگران تعریف کنید و کسبوکار شما هیچ قانون و امتیازی نداشته باشد و از بازی کسبوکار بههیچعنوان لذت نبرید.
اگر همهچیز غیرازاین باشد، یعنی شما از کار خود لذت ببرید، قوانین، امتیاز اصلی و امتیاز جانبی را مشخص کردید، خودتان رقیب اصلی خودتان محسوب میشدید و قائل به فراوانی در جهان هستی بودید، دیگر چیزی به نام اشتباه معنا ندارد؛ چون اساساً چیزی به نام شکست معنا ندارد.
برای کسی مثل شما که چارچوبهای بازی کسبوکار را شناختهاید و باقدرت حرکت میکنید، اشتباهات صرفاً فرصتهایی در لباس مبدل هستند؛ چون به شما کمک میکنند تا بتوانید دقیقاً روی امتیاز واقعی در نقطه شیرین تمرکز کنید و به سمت خلق آن حرکت کنید.
هنگامیکه شما از تلاش ذهنی برای خلق اهداف و دستاوردها استفاده میکنید، جهان هستی فرصتهایی را در قالب اشتباهات و چالشها در مقابل شما قرار میدهد تا از این رهگذر تجربیاتی که در آینده موردنیاز شما است و شما از آنها بیخبر هستید به شما منتقل کند.
لذا بهجای اینکه از اشتباهات خود بترسید، آن را عاشقانه در آغوش بگیرید و بهجای مقصر جلوه دادن دیگران، مسئولیت صد در صد آن را بپذیرید. آنوقت فرصتهای پنهانشده در پشت اشتباهات، خودش را به شما نشان میدهد.
اشتباهات فردی مثل شما که بازی کسبوکار را قانونمند بازی میکنید، در حکم واکسن است. واکسنها معمولاً بیماری ضعیف شده یا کشتهشده هستند که وقتی شما تزریق میکنید، در برابر بیماری قوی ایمن میشوید. لذا بهجای فرار از اشتباهات، به استقبال آنها بروید و از آنها درس بگیرید.
میتوانید بهجای استفاده از واژه اشتباه و شکست، واژه تجربه را استفاده کنید. وقتی به توماس ادیسون گفته شد که تو برای اختراع لامپ هزاران بار شکست خوردی. او گفت: «من هزاران بار آزمایش موفقیتآمیز انجام دادم که نتیجهاش چیزی که میخواستم نبود؛ به همین دلیل همچنان به تلاشم ادامه میدهم تا بالاخره نتیجه مطلوب را بهدست بیاورم».
Sometimes We Win and Sometimes We Learm
اصل هشتم : شکست واقعی، ترس است.
همانطور که در بخشهای بالاتر گفته شد، استفاده از تلاش ذهنی ممکن است در ابتدا برای شما تبعاتی داشته باشد و جهان هستی برای این که شما را تطهیر کند و موانع بزرگ موفقیت را در بازی کسبوکار از پیش روی شما بردارد، اتفاقات بهظاهر تلخی برای شما ایجاد کند. در چنین مواقعی بههیچعنوان نباید بترسید و شجاعانه در راستای ندای درون حرکت کنید.
همانطور که در بحث نقطه شیرین گفته شد، باید هم نسبت به امتیاز اصلی و امتیازات جانبی هیجان داشته باشید و هم باورپذیری خوبی نسبت به آن داشته باشید. وقتی شما دچار ترس میشوید، درواقع نه هیجان دارید و نه باورپذیری خوبی دارید و این یعنی شما در حال ایجاد چرخه ضعف (مقابل چرخه قدرت) هستید.
البته ترس همیشه بد نیست. ترس یک مکانیزم دفاعی خوب محسوب میشود که به شما کمک میکند هنگامیکه میخواهید کاری انجام دهید تا جایی که ممکن است همه جوانب را بررسی کنید؛ ولی زمانی ترس خوب به ترس بد تبدیل میشود که جسارت عمل را از شما بگیرد. ترس تا زمانی که شما را تشویق به عمل هوشمندانه کند مطلوب است ولی زمانی که در کسبوکار ترس مانع عملکرد شما شود، نه تنها مطلوب نیست؛ بلکه بسیار مضر و خطرناک خواهد بود.
از هر چیزی که می ترسی، خودت را در آن بیفکن؛ چون ترس نسبت به چیزی از خود آن بدتر است. (امام علی (ع))
بزرگترین دشمن ترس بد، اقدام کردن است. یعنی هر زمان احساس کردید از چیزی بهصورت غیرعادی میترسید، بدون توجه به جوانب مسئله خودتان را در آغوش کاری که از آن میترسید قرار دهید؛ آنوقت مشاهده میکنید که هیچ اتفاق ترسناکی از ابتدا وجود نداشته و شما بدون هراس داشتید. اساساً خیلی از چیزهایی که ما از آن میترسیم، واقعیت ندارند و صرفاً توهمات ذهنی هستند.
اصل نهم : لازم نیست همه چیز را بدانید.
یکی از آفتهایی که مانع حرکت چابک و هوشمندانه در بازی کسب و کار میشود، نگرش همهچیزدانی است. یعنی خیلی از صاحبان کسبوکار علاقهمندند همه مسیر خلق امتیاز اصلی را بدانند. درصورتیکه واقعیت قضیه این نیست و اساساً نیاز نیست ما تمام مسیر خلق امتیاز اصلی و امتیازات جانبی را بدانیم و همینکه قدم بعدی را تشخیص دهیم و حرکت کنیم، کافی است. برای توضیح این مسئله لازم است یک مقدمه مهم و اساسی را بیان کنیم.
تعادل چیستی و چگونگی
هنگام تعیین امتیاز اصلی و امتیازات جانبی در بازی کسبوکار، معمولاً شما به دو چیز توجه میکنید:
الف. امتیاز اصلی چیست؟ نقطه شیرین چیست؟ امتیازات جانبی چه هستند؟
ب. چگونه امتیاز اصلی و امتیازات جانبی را خلق کنیم؟ چه برنامهای برای خلق اهداف در نظر بگیریم؟
تصور اولیه این است که حدود ده درصد تمرکز ما باید روی مورد الف باشد و پسازآن که امتیازات و نقطههای شیرین را تشخیص دادیم، بلافاصله باید تمرکز ما روی چگونگی خلق باشد. (یعنی نود درصد تمرکز باید بر چگونگی انجام کار باشد).
در بهترین حالت افرادی که به تلاش ذهنی اعتقاددارند، نسبت تساوی بین چیستی و چگونگی برقرار میکنند و معتقدند هرکدام از این دو باید 50 درصد تمرکز ما را به خود اختصاص دهد؛ درحالیکه واقعیت قضیه اینطور نیست. دانشمندان موفقیت مانند کوین با استدلالهای علمی و منطقی معتقدند که بیش از 90 درصد تمرکز شما باید روی اصل امتیازات باشد و تنها 10 درصد تمرکز شما باید بر چگونگی خلق اهداف صرف شود.
برای این مسئله دلایل بسیار قوی و متقنی وجود دارد و ما در این مقاله به یکی از این دلایل اشاره میکنیم.
وقتی امتیاز اصلی و امتیازات جانبی را با رویکرد نقطه شیرین انتخاب کردیم، یعنی به ندای درونی خودمان اعتماد کردیم. ندای درونی ما نماینده جهان هستی در وجود ما است که از واقعیتهایی خبر میدهد که در ظاهر دیده نمیشود؛ اما وجود دارد و در حال نزدیک شدن به ما است. وقتی به امتیاز اصلی تمرکز میکنیم و احساس خوب و باور بالا داریم، جهان هستی با بیشترین سرعت حرکت میکند و اتفاقات مختلف را کنار هم قرار میدهد تا امتیاز اصلی و امتیازات جانبی در بازی کسبوکار برای ما خلق شود.
در بخش چگونگی فقط کافی است به قدم بعدی توجه کنید! خودتان و کسبوکارتان را به جهان هستی و صاحب آن بسپارید و اجازه دهید جهان هستی بهترین مسیر را به شما نشان دهد.
صرفا روی قدم بعدی تمرکز کنید و از فرآیند موفقیت و خلق امتیازها لذت ببرید.
بازی کسب و کار مثل بازیهای فکری و کارآگاهی است. در چنین بازیهایی شما میخواهید برنده شوید؛ درحالیکه مراحل بعدی در دسترس شما نیست و شما صرفاً به مرحله اول بازی دسترسی دارید. همینکه مرحله اول بازی را با موفقیت پشت سر گذاشتید، مراحل بعدی خودش را نشان میدهد و مسیر موفقیت با طی کردن مراحل مختلف محقق میشود.
اصل دهم : زمانبندی دقیق، ممنوع !
یکی دیگر از آفتهای بسیار مهم و فراگیر در میان صاحبان کسبوکار، تعیین زمان دقیق برای خلق امتیازها است. این هم یکی از خطاهای رایج و راهبردی در بازی کسبوکار است.
اینکه چرا نباید زمان دقیقی مشخص کنیم، استدلالهای مختلفی دارد؛ اما بهصورت کلی هر چه به زمان معینشده نزدیک میشویم، شک و تردید در ما افزایش مییابد و همانطور که گفتیم، شک و ترس قاتل اصلی موفقیت ما است و آغازگر چرخه ضعف در کسبوکار ما خواهد بود.
هزاران دلیل ممکن است وجود داشته باشد که زمانی که به صورت دقیق تعیین کردیم، بهترین زمان برای ما نباشد. البته تعیین زمان به صورت کلی اشکالی ندارد؛ اما نباید به زمان وسواس داشته باشیم و بر خلق اهداف در ضرب الاجل تعیین شده اصرار بورزیم. بهتر است به زمان بندی جهان هستی اعتماد کنیم. جهان هستی در بهترین زمان و بهترین مکان، بهترین اتفاقات را برای ما رقم خواهد زد.
کار درست را دائما و به مدت کافی انجام دهید
با توجه به توضیحاتی که در چرخه قدرت داده شد، فکر صحیح باعث ایجاد حس خوب و عمل مناسب درنتیجه موفقیت میشود. لذا وقتی شما تفکر صحیح و احساس خوب دارید، کاری را که دوست دارید انجام میدهید. حالا یا خود کار برای شما لذتبخش است و یا نتیجه کار میتواند برای شما لذتبخش باشد.
برای توضیح بیشتر جمله بالا میتوانیم هر قید را بهصورت مجزا توضیح دهیم:
الف. کار درست؛ کار درست یعنی کاری که ندای درون به شما نشان میدهد. یعنی همان قدم بعدی که در بخش قبلی گفته شد.
ب. دائما؛ کار درست وقتی مستمر باشد جواب میدهد. دوام کار درست میتواند بهصورت روزانه، هفتگی و یا ماهیانه باشد؛ ولی مسئله مهم اینجا است که شما باید تعهد لازم برای انجام کار را داشته باشید.
پ. زمان کافی؛ همانطور که در توضیحات قبلی گفته شد، تا زمانی که قدم منطقی بعدی مشخص نشده، نمیتوان زمان مشخصی برای این مسئله مشخص کرد. تا زمانی که ندای درون شما همراه شما است و احساس خوبی دارید، ادامه بدهید. فقط مواظب باشید وسط راه خسته نشوید. چون ممکن است دقیقاً در چند سانتیمتری طلا باشید. لذا استقامت کنید و ادامه بدهید.
بهجای زمانبندی دقیق برای اهداف، از مقوله لذت با تأخیر کمک بگیرید.
اصطلاحی وجود دارد به نام لذت با تأخیر. لذت با تأخیر در بازی کسبوکار به این معنا است که شما امتیاز اصلی و امتیازات جانبی را همینالان محقق شده تصور کنید و همینالان (درحالیکه هنوز محقق نشده) بابتش شاکر باشید و از انجام قدم بعدی لذت ببرید. اگر به معنای واقعی کلمه مزه لذت با تأخیر را چشیده باشید، دیگر زمان خلق اهداف برای شما اهمیت چندانی نخواهد داشت.
اصل یازدهم : در مسائل پایه ای، استاد شو !
مقاله پیش رو مقاله بسیار طولانی است و اگر از ابتدای مقاله تا الان با ما همراه بودید، نشاندهنده این است که از روحیه آموزش پذیری خوبی برخوردار هستید و این مسئله بسیار ارزشمند است. منتهی صرف مطالعه این اطلاعات کافی نیست. برای موفقیت در بازی کسبوکار باید این مفاهیم را استاد شوید. به قول یکی از اساتید معبد شوآلین در چین:
من از هزار ضربهای که هر کدوم رو یکبار تمرین کردی نمیترسم؛ولی از یک ضربهای که هزاربار تمرین کردی میترسم.
برای این که این مفاهیم را استاد شوید، یکی از راه ها این است که این مقاله را بارها و بارها بخوانید و نکات مهم این مقاله را یادداشت برداری کنید.
البته در کنار این مسئله می توانید از یک سیستم یکپارچه که باعث می شود به مرور زمان نسبت به این مفاهیم استاد شوید استفاده کنید. سعی کنید این سیستم را به همکاران خود هم معرفی کنید و از آن ها بخواهید که از این سیستم استفاده کنند. این سیستم از چهار بخش اصلی تشکیل شده است:
الف. کتاب ها؛ پیرامون سرفصلهایی که در این مقاله مطرح شد مطالعه کنید. کتابهای خوبی در این زمینهها نوشتهشده است. سعی کنید هرروز حداقل بهاندازه یک بند (پاراگراف) کتاب مطالعه کنید. مطالعه کتاب جدای از اینکه به شما کمک میکند تا در این مفاهیم استاد شوید، مسیرهای عصبی جدید در شما ایجاد میکند و همین مسئله باعث میشود تا تلاش ذهنی قویتری تجربه کنید.
ب. فایل های صوتی و تصویری؛ سعی کنید هرروز به فایلهای صوتی گوش دهید. شنیدن فایلهای صوتی هم به استاد شدن شما کمک میکند و هم انرژی منفی افراد منفی نگر، رسانهها و … را خنثی میکند. متأسفانه جامعه امروز ما با این مسائل درگیر شده است و ما نمیتوانیم از افراد منفی نگر و رسانهها دور شویم؛ اما میتوانیم انرژی منفی آنها را خنثی کنیم.
در ضمن وقتی شما بهصورت مرتب به فایلهای صوتی گوش میدهید، مسیر عصبی متفاوتتری نسبت به مطالعه کتاب در شما ایجاد میشود و همین مسئله به افزایش سطح انرژی کمک میکند و تلاش ذهنی شما را قویتر خواهد ساخت.
پ. رویدادها و سمینارها؛ رویدادها و سمینارها از چند جهت حائز اهمیت هستند:
الف. سمینارهایی که معمولاً خارج از شهر شما برگزار میشود، باعث میشود شما عادتهای خودتان را تغییر دهید و همین تغییر عادت مقدمه خوبی برای دریافت اطلاعات و ایجاد مسیر عصبی جدید میشود.
ب. معمولاً برای شرکت در سمینارها هزینه و زمان قابلتوجهی مصرف میشود. وقتی شما از خود گذشتگی میکنید و بهجای تفریح و صرف هزینه در راستای تفریح کردن به سمینار و آموزش دیدن میپردازید، جهان هستی به کار شما واکنش نشان میدهد و متوجه جدی بودن عزم شما برای برنده شدن در بازی کسبوکار میشود. در همین راستا شما میتوانید بهترین استفاده را داشته باشید.
پ. وقتی در سمینار هستید، مجبورید به حرفهای سخنران گوش دهید و تمرکز بیشتری داشته باشید؛ درحالیکه وقتی به فایلهای صوتی گوش میدهید و یا کتاب میخوانید، ممکن است حواس شما پرت شود و تمرکز کافی نداشته باشید.
ت. وقتی به سمینارها مراجعه میکنید، این فرصت را دارید که با دیگر افراد حاضر در جلسه فرا ذهن (MasterMind) تشکیل دهید. فرا ذهن یعنی اجتماع تمام اندیشهها در کنار هم و ایجاد یک ذهنیت منسجم که همه ذهنیتها را در خودش جایداده است. شما زمانی که احساس خیلی خوب دارید، بدون اینکه حتی توجه داشته باشید، اطلاعات فرا ذهن در ذهن شما بهصورت ناخودآگاه دانلود میشود. درباره مزایای فرا ذهن در مقالهای مجزا بهصورت تفصیلی توضیح خواهیم داد.
ث. اگر بتوانید هم خودتان و هم همکارانتان در سمینارها حاضر شوید، به معنای واقعی کلمه در بازی کسبوکار جهش خواهید داشت و اتفاقات بسیار مثبتی برای شما رقم خواهد خورد.
ت. ارتباط با افراد همفکر؛ خیلی از صاحبان کسبوکار (و حتی خانوادهها) مثل شما در بازی کسبوکار اصولی عمل نمیکنند؛ به همین جهت ممکن است ارزشهای شما و حرکتی که شروع کردید مورد تمسخر دیگران قرار بگیرد. لذا باید مراقب باشید که کسی رویای شما در بازی کسبوکار را ندزدد و شما باید رویای خودتان را به زیبایی محقق سازید.
در همین راستا ارتباط با افراد همفکر بسیار مهم و حیاتی است و به شما این امکان را میدهد که:
الف. کتابهایی که مطالعه کردید و فایلهای صوتی که گوش دادید را با آن به اشتراک بگذارید.
ب. از نقطه نظرات و تجربیات آنها استفاده حداکثری داشته باشید.
پ. خوبیها و موفقیتهای آنان را گوشزد کنید و آنها را تشویق کنید.
ت. مورد تشویق آنها قرار بگیرید (خاصیت این مسئله این جا است که وقتی مورد تشویق قرار بگیرید، دوست دارید تشویق بیشتری دریافت کنید؛ در نتیجه تلاش بیشتری برای کسب موفقیت بیشتر و بهتر خواهید داشت).
ث. در شادیها و غمهای یکدیگر شریک خواهید بود (شادیهای یکدیگر را بزرگ میکنید و غمها و ناراحتیهای یکدیگر را تقسیم میکنید).
ج. ارتباط کاری قوی بین شما و دوستانتان در آینده شکل خواهد گرفت.
چ. میتوانید با دوستانتان تفریح کنید و خوش بگذرانید.
ح. در حد دوستان خود میتوانید فرا ذهن تشکیل دهید و از برکات آن برخوردار باشید.
ترجیحات ملایم داشته باشید.
اهمیت بدهید؛ ولی نه خیلی زیاد!
تمام نکاتی که بیان شد علیرغم اهمیت بالایی که دارند، نباید برای شما حساسیت ایجاد کند و شما را وسواسی کند. لذا برای استاد شدن در مسائل پایهای سیستم بالا را تا جایی که برای شما ممکن است و میتوانید بهصورت پیوسته دنبال کنید، انجام دهید. سعی کنید از سرفصلهای بالا در قالب ترجیحات ملایم استفاده کنید و هرکجا دیدید به دلایل مختلف انجام برخی کارها امکانپذیر نبود، نگران نباشید و مسیر خود را باقدرت و احساس خوب دنبال کنید.
اصل دوازدهم: محاسبات مالی دقیق، کمک کار شما در تصمیمات کلان
از آن جا که امتیاز اصلی در بازی کسبوکار، تولید سود پایدار است، یکی از سرفصلهای بسیار مهم در کسبوکار، محاسبات مالی منظم و منسجم است.
با وجودی که در گذشته محاسبات مالی به صورت سنتی یا حداکثر توسط حسابداران صورت میگرفت؛ امروزه با رویکار آمدن نرمافزارهای حسابداری این امکان فراهمشده که صاحبان کسبوکار هم محاسبات مالی خود را سریع و با کمترین میزان خطاپذیری انجامدهند و هم در هزینههای خود صرفهجویی کنند.
نرمافزار حسابداری محک، یکی از بهترین ابزارها برای دقت در محاسبات مالی است.
اگر صاحب کسبوکار کوچک و یا متوسط هستید و علاقهمندید روحیه خودمحوری داشتهباشید، پیشنهاد ما به شما استفاده از نرمافزار حسابداری محک میباشد. نرمافزار حسابداری محک به شما این امکان را میدهد که:
- با اندکی وقتگذاشتن تسلط کافی به نرمافزار پیدا کنید و لازم نباشد زمان زیادی برای یادگیری محاسبات مالی صرفکنید.
- در مقایسه با محاسبات مالی سنتی در زمان خود صرفهجویی کنید.
- در مقایسه با استخدام فرد یا افرادی برای انجام امور حسابداری در هزینههای خود صرفهجویی کنید.
- با استفاده از افزونههای کاربردی محک، اقدامات خوب دیگری در راستای محاسبات مالی خود رقم بزنید؛ مثلا:
- با استفاده از افزونه تحلیلگر محک گزارشهای زیبا و کاربردی از عملکرد کسبوکار خود (به صورت نموداری) تهیهکنید. این مسئله در رصدکردن اهداف شغلی بسیار مهم و کاربردی است.
- با استفاده از افزونه پیامکرسان محک ارتباط تخصصی و صمیمانه با مشتریان خود داشتهباشید.
- با استفاده از افزونه سیستمپروژههای محک چند پروژه کاری را بهصورت همزمان دنبال کنید و هزینهها و درآمدهای هرکدام را بهصورت مجزا گزارشگیری نمایید.
- با استفاده از افزونه حقوق و دستمزد محک فیش حقوقی کارمندانتان را با کمترین خطای محاسباتی و با درنظرگرفتن همه عوامل دخیل در تعیین حقوق انجامدهید.
- با استفاده از افزونه چندارزی محک تبادلات بینالمللی خود را متناسب با ارز کشور مقصد (و یا دلار) مدیریت کنید.
- با استفاده از افزونه سفارشگیر محک همراه خوبی برای ویزیتورهای خودتان تهیهکنید و پخش مویرگی محصولات خود را بهراحتی انجامدهید.
- با استفاده از افزونه کلاینت شبکه محک چندین سیستم را به یک نرمافزار حسابداری متصل کنید و با تفکیک بخشهای مختلف از هم مانند فروش، صندوق، مدیریت و … امور مالی خودتان را منظمکنید.
نرمافزار حسابداری محک در چهار سری فروشگاهی، شرکتی، تولیدی و صنفی ارائه میشود. برای آشنایی بیشتر با هر کدام از سری نرمافزارهای حسابداری محک میتوانید به آدرس زیر مراجعهکنید.
حالا دیگر میتوانید در بازی کسب و کار ، برنده باشید
زندگی یک بازی هیجانانگیز و شگفتانگیز است و بر ما است تا از لحظههای زندگی برای کسب رضایت خداوند استفاده کنیم و لذت ببریم. کسبوکار هم بخشی از این بازی هیجانانگیز و زیبا است. تولید سود پایدار شاید ارزش کلی و امتیاز بالایی محسوب شود؛ اما درنهایت حال خوش و حس خوب شما است که ارزش نهایی زندگی است و معنای واقعی خوشبختی محسوب میشود.
در این مقاله اصول مهمی را شرح دادیم که اگر بخواهیم در بازی کسب و کار برنده باشیم، با رعایت این اصول بیش از پیش به موفقیت نزدیک خواهیم شد. امیدواریم مطالعه این مقاله با اینکه طولانی هم بود، برای شما مفید بوده باشد. گروه نرمافزاری محک بهترینها را برای شما آرزومند است.