یک ضرب المثل قدیمی هست که میگوید نباید پول خود را در جای بد صرف کنید. پایه و اساس این عقیده ریشه در اصل عقل سلیم دارد که طبق آن، فقط به این دلیل که قبلا پول خود را در جایی سرمایه گذاری کردهاید، اگر در بازگشت سرمایه خود شک دارید پس دلیلی ندارد که سرمایه خود را در آن جا معطل و تلف کنید. اقتصاددانان برای این پولهایی که در جایی هزینه میشوند و بازگشتی هم ندارند اصطلاحی به کار میبرند و آن را “هزینه غرق شده” مینامند. در ادامه این مطلب بیشتر در خصوص هزینه غرق شده یا هزینه غیرقابل بازگشت صحبت میکنیم.
هزینه غرق شده (Sunk cost) چیست؟
هزینه غرق شده (Sunk cost) که با عناوین دیگری همچون هزینه غیرقابل بازگشت، هزینه برگشت ناپذیر و نیز هزینه گذشتهنگر شناخته میشود، به سرمایهگذاریهایی اشاره دارد که قبلاً انجام شده و قابل بازیابی نیستند. به عبارت دیگر، هزینه غرق شده هزینهای است که قبلاً متحمل شدهاید و بنابراین نمیتوانید آن را بازیابی کنید. در تجارت، این اصل که شخص باید “پول خرج کند تا پول درآورد” در پدیده هزینه غرق شده منعکس میشود.
هزینه غرق شده با سایر هزینههای آتی که ممکن است یک کسب و کار با آن مواجه شود، مانند هزینه های موجودی، قیمت گذاری محصول یا هزینه های تحقیق و توسعه متفاوت است، زیرا قبلاً اتفاق افتاده است. هزینه غرق شده مستقل از هر رویدادی است که ممکن است در آینده رخ دهد و از تصمیمات تجاری آتی مستثنی است زیرا بدون توجه به نتیجه یک تصمیم، ثابت باقی میماند.
کسب و کارهایی که بالاترین هزینه غیرقابل بازگشت را دارند معمولاً آنهایی هستند که با بیشترین موانع برای ورود به یک بازار روبه رو میشوند و بیشترین هزینهها را برای راهاندازی متحمل میشوند. معمولا این کسب و کارها شامل صنایعی میشوند که سرمایه زیاد، ساختمان های بزرگ، ابزارآلات گران قیمت و نسبت بالایی از هزینه های ثابت به متغیر نیاز دارند. در واقع، سطح بالای هزینه غرق شده مانع بزرگی برای ورود به بسیاری از این مشاغل است.
مفهوم هزینه غرق شده یا هزینه غیرقابل بازگشت ساده و روشن است، اما کاهش هزینه غرق شده نقش مهمی در بسیاری از تصمیمات شخصی و تجاری دارد. در زمانی که لازم است پول بیشتری خرج کنید، به خصوص زمانی که جبران هزینههای غرقشده ممکن است ریسک زیادی داشته باشد، داشتن یک استراتژی تصمیمگیری بسیار اهمیت دارد.
هزینه غرق شده چه زمانی معنا پیدا میکند؟
همان طور که گفتیم، هزینه غرق شده به پولی اطلاق میشود که قبلاً خرج شده و قابل بازیابی نیست. به عنوان مثال، یک شرکت تولیدی ممکن است برخی هزینه های غرق شده مانند هزینه خرید و استقرار ماشین آلات، تجهیزات و هزینه اجاره کارخانه را متحمل شود. هزینههای غیر قابل بازگشت از تصمیمگیری در فروش یا فرآیندسازی طولانیتر مستثنی میشوند. در واقع این مفهوم برای محصولاتی است که میتوانند آنطور که هستند فروخته شوند یا میتوانند بیشتر پردازش شوند.
هنگام تصمیمگیریهای تجاری، سازمانها فقط باید هزینههای مرتبط (Relevant Costs) را در نظر بگیرند، که شامل هزینههای آتی میشوند که سازمان یا شرکت هنوز باید متحمل شوند. هزینه های مرتبط با درآمد بالقوه یک انتخاب در مقایسه با انتخاب دیگر در تضاد هستند. برای اتخاذ یک تصمیم آگاهانه، یک کسب و کار فقط هزینهها و درآمدهایی را در نظر میگیرد که ممکن است در نتیجه تصمیمی که گرفته شده با تغییراتی روبه رو شود. از آنجایی که هزینه های غرق شده تغییر نمیکنند، بنابراین نباید آنها را در تصمیم گیریهای تجاری در نظر گرفت.
انواع هزینه غیرقابل بازگشت
تمام هزینههای غرق شده یا غیرقابل بازگشت، هزینههای ثابت هستند، اما همه هزینههای ثابت هزینههای غیرقابل بازگشت نیستند. تفاوت همین است که هزینه های غرق شده قابل بازیابی نیستند. برای مثال، اگر بتوانید تجهیزات را به قیمت خرید مجدداً فروخت یا برگشت زد، هزینه غرق شده محسوب نمیشود.
از طرف دیگر، هزینه غرق شده فقط برای مشاغل و کسب و کارها اعمال نمیشود. مردم عادی نیز ممکن است متحمل هزینه های غیرقابل بازگشت شوند. فرض کنید یک بلیت تئاتر به قیمت 50 هزار تومان میخرید اما در آخرین لحظه نمیتوانید در سالن تئاتر حاضر شوید. 50 هزار تومانی که خرج کردهاید هزینه غرق شده است، اما در تصمیم گیری شما در خصوص خرید یا عدم خرید بلیت تئاتر در آینده تاثیری نخواهد داشت.
به طور کلی، کسب و کارها بیشتر از مردم به هزینه های ثابت و غیرقابل بازگشت توجه میکنند، زیرا هر دو نوع این هزینهها بر میزان سود تأثیر میگذارند.
نحوه تشخیص هزینه های غرق شده
اجازه دهید نحوه تشخیص هزینه غرق شده را با ذکر مثالی که در سالهای اخیر بارها رخ داده است روشنتر کنیم.
فرض کنید که در صنعت ساخت و ساز فعال هستید و در دوران حباب بازار به سر میبرید. به تازگی پروژهای را شروع کردهاید و میخواهید 20 واحد مسکونی بسازید. شما زمین را خریدهاید، سایت خانه را آماده کردهاید و برق، آب و فاضلاب را نیز راه انداختهاید. در نیمه راه ساخت خانهها، بازار املاک و مستغلات شروع به سقوط میکند. آیا به کار ادامه میدهید و ساخت و ساز را به پایان میرسانید، به این امید که بازار به زودی بهبود مییابد؟ یا، آیا کار را متوقف میکنید و پولی را که قرار بود برای اتمام تمام خانهها صرف کنید پس انداز میکنید؟
در نقطه ای که باید این تصمیم را بگیرید، هر چیزی که تا به حال خرج کردهاید هزینه غرق شده محسوب میشود. این پول مقدار قابل توجهی است و به احتمال زیاد دست شستن از این مقدار پول دردناک و دشوار است. اگر این کار را انجام دهید، آن پول برای همیشه از بین میرود. اما از سوی دیگر، اگر این کار را نکنید، با خطر خرج کردن پول بیشتر مواجه خواهید شد که اگر شرایط اقتصادی به اندازه کافی سریع بهبود نیابد، هرگز باز نخواهد گشت. این معضل را می توان به عنوان یکی از ضررهای قطعی در مقابل موفقیت غیرقطعی در نظر گرفت.
در دوران رکود بزرگ که در ایالات متحده رخ داد، بسیاری از سازندگان مسکن ترجیح دادند به کار خود ادامه دهند، با این فرض که طبق تجربیات گذشته، بهبود اقتصادی حاصل خواهد شد و بازار مسکن از رکود خارج خواهد شد. اما این اتفاق نیفتاد و بسیاری از آنها ورشکسته شدند زیرا هیچ بازگشت پایداری در بازار املاک و مستغلات به وجود نیامد. بر اساس هزینه گذشتهنگر (یکی از نامهای هزینه غرق شده)، بهتر بود که آنها نیز هزینه های غرق شده خود را نادیده میگرفتند و ضررهای خود را کاهش میدادند. این تجربه نشان داد تا زمانی که پروژه تکمیل یا متوقف نشود، معضل هزینه غرق شده حل نمیشود.
جنبههای مالی هزینه غرق شده
همه کسب و کارها در زمانهای مختلف تا حدودی متحمل هزینه های غرق شده میشوند. هنگام تصمیمگیری، مقایسه مزایایی که از هر انتخاب حاصل میشود با هزینههای اضافی مربوط به هر هر انتخاب مفید خواهد بود. اقتصاددانان از این رویکرد به عنوان “عمل در حاشیه” یاد میکنند، زیرا شما بر مزایای نسبی اقدامات آینده تمرکز میکنید. این نوع تفکر باید به انتخابی منتهی شود که بدون توجه به آنچه در گذشته اتفاق افتاده است، بیشترین سود خالص مازاد را به همراه داشته باشد. از آنجایی که هزینه های غیرقابل بازگشت در نتیجه هر انتخابی که میتوانید انجام دهید تغییر نمیکنند، نباید تصمیمات خود را معطوف به هزینه های غیرقابل بازگشت کنید.
رابطه هزینه غرق شده با هزینه فرصت
اگر بلیت یک فیلم را پیش خرید کنید و بعد، از چندین تماشاگر که فیلم را دیدهاند بشنوید که این فیلم ارزش دیدن ندارد چه میکنید؟ اگر نتوانید بلیت را پس دهید یا به کس دیگری بفروشید، باز هم برای تماشای آن میروید؟
اگر صرفا مبنای اقتصادی این موضوع را در نظر بگیریم، شما به تماشای آن نخواهید رفت، زیرا بلیت یک هزینه غرق شده است. با این حال، از لحاظ روانشناختی، ممکن است باور داشته باشید که اگر نروید، ارزش پول شما از بین خواهد رفت. به علاوه، همیشه این احتمال وجود دارد که شاید شما از تماشای این فیلم لذت ببرید. اما اگر به تماشای این فیلم بروید و از آن خوشتان نیاید، نه تنها هزینه بلیت بلکه چند ساعت از وقت خود را تلف کردهاید. شما ضرر مالی را با از دست دادن فرصت ترکیب کردهاید.
از دیدگاه اقتصادی صرف، یک فرد منطقی هزینههای غرق شده را نادیده میگیرد و در هنگام تصمیم گیری فقط هزینه های متغیر را در نظر میگیرد. در غیر این صورت، یک فرد از تصمیم گیری محض بر اساس مزایا و شایستگیها پرهیز میکند. با این حال، این رویکرد با تمایل غیرمنطقی انسان برای جلوگیری از ضرر تحت هر شرایطی در تضاد است. گاهی اوقات ارزش ندارد که برای آب ریخته شده ماتم گرفت!
مثالی از هزینه های غرق شده
فرض کنید که شرکت XYZ لباس ورزشی تولید میکند. این شرکت ماهانه 5000 دلار برای اجاره کارخانه خود میپردازد و ماشین آلات به طور کامل به قیمت 25000 دلار خریداری شدهاند. این شرکت یک مدل دستکش ورزشی معمولی تولید میکند که 50 دلار هزینه برمیدارد و 70 دلار به فروش میرسد. سازنده با فروش این دستکش به ازای هر واحد (هر جفت دستکش) 20 دلار سود کسب میکند. از طرف دیگر، میتواند فرآیند تولید را با اضافه کردن ۱۵ دلار به هزینهها بهبود دهد و یک دستکش مدل ممتاز را به قیمت ۹۰ دلار بفروشد.
برای اتخاذ این تصمیم، شرکت هزینه اضافی 15 دلاری را با درآمد افزوده 20 دلاری مقایسه میکند و تصمیم میگیرد که دستکش ممتاز را بسازد تا 5 دلار بیشتر سود کسب کند. در اینجا، هزینه اجاره کارخانه و ماشین آلات هر دو هزینه های غرق شده هستند و بخشی از فرآیند تصمیم گیری نیستند.
اگر بتوان هزینههای غرق شدده را در نقطهای و به نوعی حذف کرد، به یک هزینه مرتبط تبدیل میشود و باید بخشی از تصمیمات تجاری در مورد رویدادهای آینده باشد.
اگر شرکت XYZ مثلا در نظر دارد که یک مرکز تولید را تعطیل کند، هر یک از هزینههای غرق شده که تاریخ پایان دارند باید در تصمیمگیری لحاظ شوند. شرکت XYZ در تصمیم گیری برای تعطیلی تاسیسات، درآمدی را که در صورت پایان تولید از بین میرود و همچنین هزینههایی را که حذف میشوند در نظر میگیرد. اگر اجاره کارخانه تا شش ماه آینده به پایان برسد، هزینه اجاره دیگر یک هزینه غرق شده نیست و باید به عنوان هزینهای که میتوان آن را نیز حذف کرد لحاظ شود. اگر مجموع هزینهها بیشتر از درآمد باشد، شرکت باید تعطیل شود.
تفاوت بین هزینه غرق شده و هزینه مرتبط
هنگام تصمیمگیریهای تجاری، سازمانها فقط باید هزینههای مرتبط را در نظر بگیرند که شامل هزینههای آتی – مانند تصمیمگیری در مورد هزینههای خرید موجودی یا قیمتگذاری محصول – است که هنوز باید متحمل شوند. هزینه های مرتبط با درآمد بالقوه یک انتخاب باید با انتخابهای دیگر مقایسه شود. هزینه های غرق شده باید از تصمیمات تجاری آتی حذف شوند، زیرا نتیجه تصمیم شما هر چه که باشد، هزینه غرق شده شما ثابت باقی میماند.
خطای هزینه غرق شده چیست؟
سفسطه یا خطای هزینه غرق شده (Sunk Cost Fallacy) بیان میکند که سرمایه گذاریها یا تعهدات بیشتر موجه هستند زیرا در غیر این صورت منابع سرمایه گذاری شده قبلی از بین میروند. بنابراین، خطای هزینه غرق شده اشتباهی منطقی در امر استدلالآوری است که در آن هنگام تصمیم گیری برای ادامه یک فعالیت، هزینه های غرق شده آن فعالیت در نظر گرفته میشوند. این کار در واقع صرف پول بیشتر روی یک معامله زیان ده است و از نظر اقتصادی، هدر دادن سرمایه، وقت، منابع و توان برای چیزی است که به موفقیت نخواهد رسید.
فرض کنید 200 دلار برای خرید بلیت یک تور مسافرتی خرج میکنید. بعداً، یک تور مسافرتی دیگر با برنامههای تفریحی بهتر پیدا میکنید که 100 دلار هزینه دارد و آن بلیت را نیز خریداری میکنید. ناخودآگاه متوجه میشوید که تاریخ این دو تور مسافرتی با هم تداخل دارند و نمیتوانید پول بلیتها را پس بگیرید. حالا باید تصمیم بگیرید که به کدام تور مسافرتی بروید. تور مسافرتی 200 دلاری خوب یا تور مسافرتی 100 دلاری عالی؟
اکثر مردم سفر گرانتر را انتخاب میکنند، زیرا اگرچه ممکن است مفرحتر نباشد، اما ضرر از دست دادن آن بیشتر به نظر میآید. خطای هزینه غرق شده شما را از درک بهترین انتخاب باز میدارد و باعث میشود تاکید و توجه بیشتری به از دست دادن پول غیرقابل بازگشت داشته باشید.
چگونه در زمان تصمیم گیری دچار خطای هزینه غرق شده نشویم؟
برای اینکه بفهمید در زمان عدم قطعیت یک انتخاب، آیا بهتر است به توسعه یک محصول جدید ادامه دهید یا منابع خود را برای یک پروژه بهتر و پرسودتر در آینده پس انداز کنیدT نکات زیر را مورد توجه قرار دهید:
- نتیجه مطلوب را درک کنید (هدفی که می خواهید مشتریان به آن برسند چیست؟ آیا جایگزینی وجود دارد؟)
- اولویتها را دوباره مرور کنید (آیا روی چیزهای درست کار میکنید؟)
- روی قدمهای بعدی تمرکز کنید (به تصویر بزرگ به صورت یک کل نگاه کنید، اما برای آینده نزدیک برنامه ریزی دقیق داشته باشید.)
- عدم اطمینان و عدم قطعیت را در آغوش بگیرید (به احتمال زیاد موفقیت زمانی به دست میآید که برای تغییر و فرصتهای پیش آمده آماده باشید.)
- قضیه را شخصی نکنید (تصمیمگیری هوشمندانه چشمانداز و استراتژی محصول را در مرکز قرار میدهد، نه فرد تصمیمگیرنده را.)
هزینه غرق شده ممکن است هر زمانی و برای هر شخص یا کسب و کاری رخ دهد. مهم این است که در زمان مناسب تصمیمات درستی اتخاذ کنیم تا جلوی ضرر و زیان بیشتر را بگیریم.
منابع: https://www.productplan.com/ – https://www.investopedia.com/